تدبير ش 8
به تربيت نيروي انساني و اصلاح رفتارها اهتمام بورزيد
مهمترين كاري كه بايد امروز ... انجام بگيرد اين است كه به مقولهي پرورش - به هر شكلي - اهميت داده شود ؛ نه چون ما مسلمانيم ، مسئله فقط اين نيست. امروز در دنياي غربِ از لحاظ دانش و فناوري پيشرفته، مسئله ي پرورش در بسياري از كشورها جزوِ آن مباني اصلي است؛ مسئول و مأمور پرورشي وجود دارد. به پرورش اهميت ميدهند. پرورش فقط ديندار شدن و عمق ايمان يافتن نيست كه ما دنبالش هستيم. پرورش تأثير خودش را در رفتارها، برخوردها، رشد شخصيت، تقويت اعتماد به نفس و جوشاندن چشمهي استعداد نشان ميدهد. بنابراين مسئلهي پرورشي، يك مسئلهي مهم است. 12/2/85
آموزش مفاهيم و معارف قرآني رادر مراكز آموزشي نهادينه كنيد
قرآن در آموزش و پرورش حقيقتاً مهجور واقع شده است ... ما با اين سياستمداران، نخبگان سياسي و نخبگان فرهنگي و روشنفكري كشورهاي عرب از سالهاي متمادي قبل تا امروز ارتباط داشتهايم. اينها در اظهارات و حرفهايشان از آيات قرآن استفاده ميكنند؛ مثلاً ما در حرفهايمان چطور از شعر سعدي استفاده ميكنيم؛ همه ي مردم «توانا بود هر كه دانا بود» را ميدانند ... آنها از قرآن همينطور استفاده ميكنند؛ ولي ما استفاده نميكنيم. علت اين است كه در دوراني طولاني، قرآن در آموزش و پرورش ما، به خصوص در آن سنين يادگيري مهجور بوده يا اصلاً وجود نداشته است ... بعد از پيروزي انقلاب، توقع اين بود كه يك كارِ كارستاني انجام بگيرد ... بايد فكر بشود. نه به شكل تحميلي، نه به شكل بيزاركننده و دوركننده؛ بلكه به شكل صحيح. 12/2/85
تدبير ش 9
تقويت ايمان ديني را مهمترين ضرورت کاري خود قرار دهيد
آنچه براي بناي آيندهي ما لازم است، اولاً تقويت ايمان ديني است كه ستون اصلي كار است. بدون ايمان ديني - كه دراين ملت داراي عمق هم هست - كاري پيش نميرفت، بعد از اين هم كاري پيش نميرود. بايد ايمان ديني تقويت شود ... امروز دشمنان اين ملت، بزرگترين جايزه را به كسي ميدهند كه بتواند ... با ايمان مردم بجنگد؛ ايمان به خدا، ايمان به مردم، ايمان به راه و ايمان به موفقيت را در دلهاي مردم تضعيف كند ... اين ايمانها در دل مردم، آنها را به حركت، به انديشيدن، به پيش رفتن، وادار ميكند. آن كساني كه ايمان به خدا، ايمان بهمردم، ايمان به اين راه، ايمان به موفقيت را در مردم تضعيف كنند، براي دشمن كار كردهاند. دشمن، بزرگترين جايزه را به اين افراد ميدهد. 14/3/85
ما موازنه قدرت را در ايمان مي دانيم نه در بمب هسته اي
ما بمب هسته يي لازم نداريم. ما هيچ آماج و هدفي نداريم كه بتوانيم بمب هستهاي را در آن جا مصرف كنيم. ما به كارگيري سلاح هستهاي را با احكام اسلامي مخالف ميدانيم؛ اين را صريحاً بيان كردهايم. ما تحميل هزينهي ساخت سلاح هستهاي و نگهداري آن را بر ملت خودمان يك تحميل بيجا و بيمورد ميدانيم. ساخت چنين سلاحي و نگهداري آن، هزينههاي زيادي دارد و ما به هيچوجه جايز نميدانيم كه اين هزينه بر مردم تحميل شود؛ ما احتياجي نداريم. ما داعيهي تسلط بر دنيا، مثل امريكاييها، نداريم كه بخواهيم سلطهي زور بر دنيا داشته باشيم و احتياج به بمب هستهاي داشته باشيم؛ بمب هستهاي و قدرت انفجاري ما، ايمان ماست؛ و جوانان و مردم ما در دشوارترين ميدانها با كمال قدرت و با همهي ايمان ايستادهاند ، باز هم خواهند ايستاد. 14/3/85
مديران ، بيماري خود شيفتگي و غفلت را با نماز و دعا درمان نمايند
بايد به خودمان و دلمان بپردازيم؛ دل ما بيش از جسم ما احتياج به مراقبت دارد. اگر بخواهيم دل، نوراني و مهبط رحمت و هدايت الهي باشد، بايد به آن بپردازيم. رها كردن دل – كه به جاذبهها و مغناطيسهاي مادي بسرعت و آساني قابل جذب است – خطرناك است؛ دچار خودشيفتگي، غرور و غفلت ميشويم... بايستي به خودمان، دلمان وجانمان و به شستشوي رواني خودمان بپردازيم و وظايف سنگين، ما را غافل نكند. البته، راه باز است؛ همين نمازهاي پنجگانه، همين امكان دعا، همين نافله، همين نماز شب؛ همه از راههاي به خود پرداختن است؛ اين راهها را در مقابل ما باز گذاشتهاند. اگر تنبلي نكنيم، ميشود؛ آن وقت انسان اعتلاء و نورانيت پيدا ميكند و كارهايش بركت پيدا ميكند. عزيزان من ! من و شما بيش از مردم عادي به اين مسائل احتياج داريم. 29/3/85
مسئولين را ازغرّه شدن به خود يا خدا كه موجب ضلالت و هلاكت است، پرهيز دهيد
( غره شدن به خود يعني اينكه ) خدا نعمتي به انسان ميدهد، اما انسان از دهندهي نعمت غافل ميشود و تصور ميكند كه اين خود اوست كه توانسته اين نعمت، اين موقعيت و اين فرصت را به دست آورد. ... اين همان خطاي بزرگي است كه ممكن است همهي ما دچارش بشويم؛ غرّه شدن به خود. عين همين قضيه، غرّه شدن به خداست. آيهي شريفه: « فلا تغرّنكم الحياة الدّنيا و لا يغرّنكم باللَّه الغرور» (لقمان/33) دربارهي غرّه شدن به خداست؛ به خدا هم غرّه نشويد... » مغرور شدن به خدا يعني نابحق از خدا توقع كردن؛ بدون اينكه انسان عمل صالحي را به ميدان بياورد، از خدا پاداش بخواهد؛ اين كه انسان بگويد، ما كه بندهي خوب خدا هستيم و خدا حتماً به ما كمك خواهد كرد؛ اين كه انسان از حلم الهي سوء استفاده كند و به گناه ادامه بدهد؛ از عذاب خدا خود را ايمن بداند؛ اينها همه غرّه شدن به خداست. اين غرّه شدن به خدا، همان بلايي است كه بر سر بنياسرائيل آمد. خداي متعال آنها را ملت برگزيده قرار داده بود؛ اما چون به خدا غرّه شدند و وظايف خودشان را انجام ندادند ... «و انّي فضّلتكم علي العالمين»؛(بقره/122) اما همينها با عمل بد خود كاري كردند كه خداي متعال دربارهي آنها فرمود: «ضربت عليهم الذّلة و المسكنة و باؤوا بغضب من اللَّه»،(بقره/61) و مورد خشم الهي قرار گرفتند. غرّه شدن به خدا، اين چيزها را دنبال خودش دارد... به نعمت توجه نكردن و غفلت كردن از اصل نعمت، چيزي است كه خيلي از ماها دچارش هستيم؛ يا نعمت را انكار كردن؛ يا آن را از خدا ندانستن؛ يا به نعمت خداداده مغرور شدن، كه غرور ملازم با سقوط است و وقتي انسان غرور پيدا كرد، ساقط ميشود؛ اينها كفران نعمت است. جامعهاي راحت و برخوردار از نعم معنوي و مادي الهي كفران نعمت ميكند و خدا ناامني و تنگدستي را بر او تحميل ميكند. نتيجهي كفران نعمت، اين است. 29/3/85
براي تقويت ايمان روشن بينانه درذهن نسل جوان برنامه ريزي کنيد
وظيفهي مهم اين است كه ما پايههاي يك ايمان روشنبينانه و استوار را در ذهن نسلهاي جوان و رو به رشد خودمان تقويت كنيم؛ ايمانِ دور ازخرافهگري و سستانديشي، ايمانِ روشن بينانه، ايمانِ به دين، ايمانِ به نظام، ايمانِ به مردم، ايمانِ به آينده، ايمانِ به خود، ايمانِ به استقلال كشور و ايمانِ به وحدت ملي و ايماني كه در هيچ بخشي برافروزندهي آتشهاي تعصب فرقهاي نباشد . 29/3/85
تحكيم و تقويت فرهنگ ديني را با برنامه ريزي هوشمندانه و اجراي قاطع پيگيري نمائيد
نميشود گفت دولت به ايمان مردم كاري ندارد؛ نه. مدتي اين فكر را ترويج كردند؛ اما اين غلط است. دولت وظيفهدار است. چطور وزارت بهداشت با داروفروشهاي مصنوعي ناصرخسرو مبارزه ميكند؛ اما وزارت ارشاد با مخدر فروشهاي فرهنگي مبارزه نكند؟! با سمپراكنان فرهنگي مبارزه نكند؟! اين، وظيفهي دولت است؛ صدا و سيما يك جور، وزارت ارشاد يك جور و دستگاههاي گوناگون يك جور. 29/3/85
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید