تدبير ش 7
1/3- در برنامه ريزي فرهنگي معرفت و عشق به حسين (ع) را تقويت كنيد
جاذبه مغناطيس حسيني ، ... جابربنعبداللَّه را از مدينه بلند مىكند و به كربلا مىكشد. اين، همان ،مغناطيسي است كه امروز هم با گذشت قرنهاى متمادى، در دل من و شماست. كسانى كه معرفت به اهل بيت دارند، عشق و شور به كربلا هميشه در دلشان زنده است ... جابر بن عبدالله ... كودكى، ولادت و نشو و نماى حسين بن على (عليهالسّلام) را به چشم خود ديده است ... جابربن عبداللَّه به طور حتم از پيغمبر به گوش خودش شنيده اشد كه حسن و حسين سرور جوانان اهل بهشت اند.
بعدها هم بعد از پيغمبر، موقعيت امام حسين، شخصيت امام حسين - چه در زمان خلفاء، چه در زمان اميرالمؤمنين، چه در مدينه و چه در كوفه - اينها همه جلو چشم جابربن عبداللَّه انصارى است ... وقتى كه مىبيند كه چطور آن جگرگوشه ى پيغمبر و زهرا را، دست غارتگر شهواتِ طغيانگران، اينطور با مظلوميت به شهادت رسانده،... روى قبر امام حسين از حال رفت، غش كرد و افتاد ... ما با خودمان عهد كردهايم و عهد مىكنيم كه ياد حسين، نام حسين و راه حسين را هرگز از زندگى خودمان جدا نكنيم. همهى ملت ما، همهى كشور ما، همه ى شيعيان عالم و بلكه همهى آزادگان در سرتاسر جهان، يك چنين احساسى نسبت به حسينبنعلى (عليهالسّلام) دارند. 1/1/85
2/3- عشق به پيامبر (ص) را محور برنامههاي فرهنگي و تبليغي قرار دهيد.
وجود مقدس نبى مكرم و رسول اعظم اسلام، مهمترين نقطهى ايجاد وحدت است ... دنياى اسلامى مىتواند در اين نقطه به هم پيوند بخورد؛ اينجا، جايى است كه عواطف همهى مسلمانها در آنجا متمركز مىشود؛ اين، كانون عشق و محبت و دنياى اسلام است ... اين، نقطهى اصلى است؛ سياستمداران، نخبگان علمى و فرهنگى، نويسندگان، شعرا و هنرمندان ما روى اين نقطه تكيه كنند و همهى مسلمانها با اين شعار به هم نزديك شوند ... دلها در سراسر امت اسلامى، به ياد پيامبر و به عشق پيغمبر طراوت پيدا مىكند؛ همهى ما دلباخته و عاشق آن بزرگواريم. 27/1/85
در مناسبات سازماني اخلاق نبوي را نهادينه كنيد
از( اهداف والاي پيامبر اسلام ) تكميل مكارم اخلاقي: «بعثت لاتمّم مكارم الاخلاق» است. جامعه بدون برخورداري افراد از خلقيات نيكو، نميتواند به هدفهاي والاي بعثت پيامبر دست پيدا كند. آنچه فرد و جامعه را به مقامات عالي انساني ميرساند، اخلاق نيكوست. اخلاق نيكو هم فقط خوش اخلاقي با مردم نيست؛ بلكه به معناي پروراندن صفات نيكو و خلقيات فاضله در دل و جان خود و انعكاس آنها در عمل خود است... مردمي كه در بين خود دچار حسد باشند ،دچار بدخواهي يكديگر باشند، دچار حيــــلهگري با يكديگر باشند، دچار حرص به دنيا و بخل نسبت به مال دنــــــيا باشند و دچار كينهورزي با يكديگر باشند، در اين جـامعه حتّي اگر قانون هم به طور دقــــيق عمـل شود،سعادت در اين جامعه نيست. اگر علم هم پيشرفت كند و تمدن ظاهري هم به منتهاي شكوه برسد، اين جامعه، جامعهي بشري مطلوب نيست. جامعهاي كه انسانها در آن از يكديگر احساس ناامني كنند، هر انساني احساس كند كه به او حسد ميورزند، نسبت به او بددلي دارند، نسبت به او كينه ورزي ميكنند، براي او توطئه ميچينند و نسبت به او و دارايياش حرص ميورزند، راحتي در اين جامعه نيست. اما اگر در جامعهاي فضايل اخلاقي بر دل و جان مردم حاكم باشد، مردم نسبت به يكديگر مهربان باشند، نسبت به يكديگر گذشت و عفو و اغماض داشته باشند، نسبت به مال دنيا حرص نورزند، نسبت به آنچه دارند بخل نورزند، به يكديگر حسد نورزند، در مقابل راه پيشرفت يكديگر مانعتراشي نكنند و مردمِ آن داراي صبر و حوصله و بردباري باشند، اين جامعه حتّي اگر از لحاظ مادي هم پيشرفتهاي زيادي نداشته باشد، باز مردم در آن احساس آرامش و آسايش و سعادت ميكنند؛ اخلاق، اين است. ما به اين احتياج داريم. ما بايد در دل خود ، خلقيات اسلامي را به روز پرورش دهيم ... اجراي درست همين قوانين هم احتياج به اخلاق خوب دارد. 6/1/85
با محبت و تمرين، مكارم و سجاياي اخلاقي را براي خود فراهم كنيد
براي اينكه در جامعه اخلاق استمرار پيدا كند ، دو چيز لازم داريم ، يكي تمرين و مجاهدت خود ماست ... يعني خودمان را در خلقيات فاضله، مؤمن و مسلمان و تابع پيغمبر كنيم. يك فهرستي از صفات رذيله و زشت تهيه كنيم و ببينيم كه هر كدام از آنها در ما هست، سعي كنيم آن را كنار بگذاريم. همچنين يك فهرستي از خلقيات نيك تهيه كنيم و سعي كنيم با تمرين، آنها را براي خود فراهم كنيم. البته عامل پيشرفت در اين راه، محبت است؛ محبت به خدا، محبت به پيامبر، محبت به اين راه، محبت به آموزگاران اخلاق - يعني پيامبران و ائمهي معصومين (عليهمالسّلام) – اين عشق است كه انسان را در ايـن راه با سرعـــت پيش ميبرد؛ اين عشق را بايد در خودمان روزبهروز بيشتر كنيم. «الّلهم ارزقني حبّك و حبّ من يحبّك و حبّ كلّ عمل يوصلني الي قربك»؛ محبت خدا، محبت محبوبان الهي و محبت كارهايي كه محبوب الهي است؛ اين عشقها را در دل خود برويانيم. اين يك قلم از تعليمات پيامبر، در سال پيامبر اعظم است. 6/1/85
تقويت معنويت موجب گره گشاي دركار شما مي شود
من نكتهي اساسي را در همهي اين كارها، همان «اخلاص»، «براي خدا كار كردن»، «مراقب خود بودن از لحاظ ارتباط با خدا» و «تقويت جنبهي معنوي در خود» ميبينم و معتقدم آن كسي كه اهتمام ميورزد به كار و خدمت، اگر بتواند اين رابطه را با خدا تقويت كند، خداي متعال به او كمك خواهد كرد و راهها را در مقابلش باز خواهد كرد. و انشاءاللَّه خداوند متعال توفيق خواهد داد كه بتوانيد اين كارهايي را كه بر عهده گرفتهايد، انجام دهيد. 8/12/84
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید