تدبير ش06
در حفظ نيات خالص، استقامت بورزيد
بدانيد حفظ نعمت بمراتب مشكلتر از كسب نعمت است. در قرآن ميگويد: «انّ الّذين قالوا ربّنا اللَّه ثمّ استقاموا». فقط «ربّنا اللَّه» گفتن كافي نيست؛ «ثمّ استقاموا» هم لازم است؛ آن وقت «تتنزّل عليهم الملائكه». استقامت كردن اساس كار است؛ خيلي از ماها نيتهايمان خوب است و با نيتِ خوب وارد ميشويم؛ اما نميتوانيم اين نيت را نگه داريم؛ اين نيت در اثناي راه به موانعي برخورد ميكند؛ سايش پيدا ميكند؛ كمرنگ و ضعيف ميشود و احياناً يك جاذبه ي قوي معارضي دل را - كه جايگاه نيت، دل است - به سوي خودش جذب ميكند؛يك وقت نگاه ميكنيد، ميبينيد اصلاً نيت رفت؛ نيت يك چيز ديگر ،شده آن وقت راه انسان عوض مي شود. 8/6/84
هر روز حتماً چند صفحه قرآن بخوانيد
بايد خود را به خدا وصل كنيد. قرآن خواندنِ هر روز را فراموش نكنيد. هر روز حتماً قرآن بخوانيد؛ هر مقداري ميتوانيد. آنهايي كه ترجمه ي قرآن را ميفهمند، با تدبر به ترجمه نگاه كنند. آنهايي كه ترجمه ي قرآن را نمي فهمند، يك قرآن مترجَم خوب - كه الحمدللَّه زياد هم داريم - كنار دستشان بگذارند و به ترجمه ي آن نگاه كنند. ممكن است ده دقيقه صرف وقت كنيد و يك صفحه يا دو صفحه بخوانيد؛ اما هر روز بخوانيد؛ اين را يك سيره ي قطعي براي خودتان قرار دهيد. علامت بگذاريد، فردا از دنبالهاش بخوانيد. 8/6/84
راه صاف كردن دل از زنگار
تا آنجايي كه ميتوانيد، به نماز و توجه و ذكر در نماز و به نوافل اهميت دهيد. صاف كردن دل فقط از راه نماز، از راه توسل، از راه توجه و از راه ذكر به دست ميآيد. اگر كسي خيال كند كه ميتوان دل و روح را بدون اينها صاف كرد، سخت در اشتباه است. از راه گريه ي نيمه شب، از راه خواندن قرآن با تدبر و با دقت، از راه خواندن ادعيهي صحيفهي سجاديه، دل انسان صاف ميشود؛ والّا اينطوري نيست كه بگويم آقا برو دلت را صاف كن؛ هر كاري هم كردي، كردي. 8/6/84
در تهذيب نفس، هر بخش كه ضعيف تريد رياضت را بيشتر كنيد
در سر راه تعالي معنوي جاذبه هائي وجود دارد كه اين جاذبه ها به وسيله نفس ما دايم در چشم ما جلوه ميكند و ما آنها را دوست د اريم ، جاذبه پول ، جاذبه مقام ، جاذبه شهوت جنسي ، جاذبه شهرت و جاذبه هاي گوناگون ديگر ، نفس ما طبيعتاّ ميل به اين چيزها دارد ... اگر توانست عليرغم اين ميل مقاومت كند ، آن وقت قوي ميشود، ... اگر ديدي در مقابل پول بي طاقتي ، اتفاقاً همين جا رياضتش را بر خودت تحميل كن ، اگر مي بيني در مقابل جنس مخالف بي طاقت مي شوي ، بخصوص روي همين مورد تكيه كن ، .... و همينطور بقيه ي چيزهاي ديگر .. نفس ما با اين مقاومت هاست كه مي تواند قوي بشود. 23/6/84
مقابل ويروس دنيا طلبي خود را واكسينه كنيد
( همان طور كه ) چون قدرت بدني نداري ، يك ويروس كوچك هم كه سراغت بيايد ، در مقابلش شكست مي خوري ، چون بدنت مقاومت ندارد ، ... ضعف بنيه ي معنوي هم عيناًً همين جور است . البته در نهايت، اينها با هم قابل مقايسه نيستند، چون در ضعف جسماني ، بالاخره انسان يك جوري خودش را عبور مي دهد و نجات پيدا مي كند ، اما در ضعف بنيه ي معنوي ، نه ، ما هر چه به مرگ نزديكتر مي شويم ، نياز ما نسبت به جسم كمتر مي شود ... اما نياز شما به تعالي روحي ، درست عكس است ، هر چه كه به نهايت مرز نزديك مي شويد ، نيازتان به اين كه تلاش كنيد براي تصفيه ي اين باطن انساني – حقيقت انساني ،حقيقت « من» - بيشتر است ،چون وقت كمتر است. پس از مرگ هم اين جسم مي شود جزو خاك . آن « من» ي كه باقي مي ماند، فراتر از جسم است. آن همان «دل» ماست ،« روح» ماست ، و «جان» ماست اين مي ماند . اين سرو كار دارد با سئوال ، استفسار، مواخذه و مجازات. بايد يك فكري براي آن بكنيم. 23/6/84
همه چيز مقدمه است براي تكامل و تعالي فردي، پس به فكر خودتان باشيد
هم تشكيلات نظامي شما، هم كار سياسي تان ، هم فعاليت فرهنگي تان، هم جنگتان ، هم شجاعت تان ، مقدمه است . مقدمه چي ؟ مقدمه دست يافتن به هدف آفرينش ... براي تمام شدن ... و رسيدن به لقاء الله... حتي توحيد كه اُس اساس معرفت ديني است ، مقدمه است براي ... ملاقات با حق ، ... همه اين كارها، مقدمه است براي آن تكامل و تعالي فردي من و شما«عليكم انفسكم »به فكر خودتان باشيد. 23/6/84
صبرشاكرين، از خدا طلب كنيد
در دعاهاي ماه رجب ، است كه : « اللهم اني اسئلك صبر الشاكرين لك» ، پروردگارا صبر شاكرين را به من بده صبر شاكران يعني چه ؟ «صبر» و « شكر» مگر چه ارتباطي با هم دارند؟ ارتباطش اين است كه وقتي شما شكر كرديد- شكر يعني نعمت را شناختن و آن را از خدا دانستن و در راه خودش مصرف كردن – وقتي شناختيد كه خداي متعال چه نعمت هاي بزرگي به شما داده ، آن وقت تحمل بار عبادت براي شما آسان مي شود ، تحمل بار اجتناب از گناه براي شما آسان مي شود، تحمل بار مصيبت ها هم براي شما آسان مي شود . وقتي انسان فهميد كه چقدر خداي متعال به ما منت گذاشته ، طبعاً اين سختي ها براي انسان آسان ميشود. 23/6/84
تدبير 1
عجب، خود بزرگ بيني و خود شيفتگي آفت مديريت اسلامي است
اينطور نباشد كه تو بگويي چون در اين كار به من مسؤوليت سپرده شد، من بايد دستور بدهم و ديگران از من اطاعت كنند... اين روحيه كه من اينجا چون مسؤوليتي دارم، بايد بگويم و ديگران بيچون و چرا حرف من را گوش كنند، «ادغال في القلب» است؛ دل تو را فاسد ميكند ... و ... (نيز) اين حالت، تغييرات ناخواسته را نزديك ميكند. اعجاب به نفس و غرور و اينكه در مسؤوليتي كه من هستم، كسي نبايد روي حرف من حرف بزند، از آن چيزهايي است كه تغيير را نزديك ميكند؛ تغييراتي كه براي انسان نامطلوب است؛ تغييرات زمانه كه آدم نميخواهد پيش بيايد؛ يعني مُلك و دولت و اقتدار و توانايي و فرصتهاي خدمت را از انسان ميگيرد . 17/7/84
هم آميختگي ايمان با عمل صالح، پشتوانه پيشرفت علمي است
ايمان همراه با عمل صالح مهمترين پشتوانه براي پيشرفت در اين ميدان است. ايمان پاك، روشن، شفاف، مستدل و منطقي - كه مواد آن خوشبختانه در معارف اسلامي فراوان است - همراه با عمل ميتواند به شما كمك كند. صِرف ايمان كار را پيش نميبرد. ايماني كه به دنبال خودش عمل داشته باشد، پايبندي داشته باشد، تقيد داشته باشد، لاابالي گري و ولنگاري از آن دور باشد، ميتواند هم به دنياي شما كمك كند، هم به آينده ي كشورتان كمك كند. به اين بپردازيد . 3/7/84
منطق علوي مديريت، در پرتو مواعظ نهج البلاغه بدست مي آيد
از نصايح و مواعظ نهج البلاغه استفاده كنيم؛ چون همه ي ما به اين نصايح احتياج داريم؛ بخصوص امثال ما و شما بيشتر از ديگران به نصيحت احتياج داريم... وظايف مهمي در اداره كشور بر عهده ي هر يك از جمع ما ... گذاشته شده ، كه فهم منطق علوي در باب مسائل اداره ي كشور از خلال اين مواعظ به دست مي آيد. 17/7/84
ما بايد مقدمات آنچه در جامعه مهدوي لازم است را فراهم كنيم
انشاءاللَّه در حكومت عدل مهدوي (سلام اللَّهعليه) و (عجّلاللَّهتعالي فرجه الشريف) اين كارها انجام ميگيرد؛ منتها ما هم ميتوانيم مقدماتش را انجام دهيم؛ اگر همت و اراده و ايستادگي و تدبير داشته باشيم. اين كارها، هم ايستادگي و شجاعت و قدرت ميخواهد؛ هم تدبير و عقل ميخواهد. اينها كارهايي كه دمدستي باشد و بشود همينطوري تمامش كرد، نيست؛ اما شدني است. 24/7/84
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید