در پوشش
اسلام هم براي مردان و هم براي زنان پوشش خاصي را مد نظر دارد. پوششى كه اسلام براى دخترها مقرّر كرده است، بدين منظور نيست كه جلوى فعاليتهاى اجتماعى آنان را بگيرد و از خانه بيرون نروند. پوشش دخترها در اسلام، اين است كه دختر در معاشرت خود با پسران، بدن خود را (بجز صورت و دستها) بپوشاند و به جلوهگرى و خودنمايى نپردازد.
سوالي كه شايد ما را به خود مشغول سازد اين است كه چرا مردان بايد آزاد باشند تا همچون كالا به زن بنگرند؟ آيا همين نگرش نيست كه نظام خانواده را در غرب، متزلزل كرده است؟ اسلام با وضع نمودن نوعى مقرّرات براى پوشش، حفظ سلامت جسم و جان فرد و روح جامعه را تضمين كرده است. به اين ترتيب، حفظ نگاه و حجاب مرد و زن، حقيقتاً مصونيتبخش و پاسدار حريم آنانست.
در آيين اسلام، پسران فقط وقتي مي توانند كه ارتباط كامل و بي حدي با دختران داشته باشند كه تشكيل خانواده داده باشند و آگاهانه انتخاب و مسئوليت پذيرفته باشند، در كانون گرم و صميمى خانواده است كه مىتوانند با دختر(به عنوان همسر قانونى خود)، پيوند كاميابى برقرار كنند. قبل از آن، نبايد فكر و ذهن هيچ دختر يا پسر جوانى به اين موضوع، مشغول باشد و مانع فكر و تحصيل و كارهاى زندگى او و ديگران شود.
انديشه و قلب
نبودن حريم بين دختر و پسر، و آزادى در معاشرتها، هيجانات و التهابهاى جنسى را افزايش مىدهد و هنگامي كه ميل جنسى از تعادل و مسير طبيعىاش خارج شد،اين ميل به صورت يك عطش روحى و يك خواست سيرىناپذير و اشباع نشدنى در فرد ظاهر مي شود كه مهاري براي آن نيست. غريزه جنسى، غريزهاى نيرومند، عميق و پردامنه است كه هرچه انسان اين نيرو را رها كند و كنترل نكند خاموش كه نمي شود شعله ورتر هم مي شود. مثل افراد آزمندى كه هرچه پول بيشترى به دست بياورند، حريصتر مىشوند. تاريخ از آزمندىهاى جنسى، بسيار ياد مىكند. حسّ تصرّف و تملّك زيبارويان در پادشاهان هيچ حد و مرزي نداشته و سيرابشان نكرده است. صاحبان حرمسراها، هر روز در پى شكاركردن شكار ديگرى براى خود بودهاند.
اسلام به قدرت شگرف اين غريزه، توجه كامل كرده و هشدارهاى زيادى درباره خطرناك بودن نگاه جنسى بىضابطه و خلوت كردن پسر و دختر با هم و معاشرتهاى كنترل نشده آنان مىدهد از جمله مي فرمايد: «كه هر جا زن و مرد نامحرمي تنها بودند سومي آنها شيطان است». از طرفى تدابيرى براى تعديل و رام كردن اين غريزه انديشيده است و براى هر يك از دو جنس، تكليفها و مقرراتى معين نموده است.به عنوان نمونه، قرآن كريم مىفرمايد: «به مردان بگو چشمها از نگاه ناروا بپوشند و اندام خود را پوشيده دارند و به زنان نيز بگو تا چشمها از نگاه ناروا باز دارند و اندام خود را بپوشند».(نور، آيه 31). آيين ما از ما مىخواهد كه انديشه مان را هوس آلود نكنيم، خيال گناه را در ذهن خود نپروريم، به نامحرمانْ خيره نشويم و دزدانه نگاه نكنيم، به قصد لذّتهاى جنسى به نامحرمى ننگريم و با چنين قصدى به معاشرتهاى اجتماعى قدم نگذاريم.
اگر خدا به ما قلبي مالامال از محبت و عشق عطا كرده نه به خاطر آنست كه اين خانه را جولانگاه هوسها و زيباييهاي كثيف دنيايي كنيم بلكه اين مكان پر مهر و محبت و عشق را خدا براي خود آفريده است و به انسان هم اخطار داده كه يك قلب بيشتر نداري و آن براي من است. « خدا در قلب هيچ انساني دو دل قرار نداده است» .
گفتار
شنيدن صداى دختر براى پسر، در صورتى كه همراه با ناز و عشوه و قصد لذّتبردن و خوشآمدن در كار نباشد، اشكالى ندارد. براى دختر، شايسته نيست كه در سخن گفتن با پسرى، صداى خود را نازك كند و به نحوى با عشوه و اطوار، سخن بگويد. خداى متعال در قرآن، به زنان مىفرمايد: «در حرف زدن، صدا را نازك و مهيّج نكنيد كه موجب طمع بيماردلان گردد» ( سوره احزاب، آيه 32)و امام على(ع) مىفرمود: «به دختران جوان، سلام نمىكنم كه مبادا پاسخ آنها دلم را به لغزش افكند. (الكافى، ج 2 ، ص 648). البته اين فرمايش امام علي ع كه در اوج عصمت هستند همچون معصومان ديگر نه براي خود بلكه براي آموزش به شيعيان و مسلمانان و مومنان است كه در روابط با دختران چگونه باشند.
رفتار
احتياطها و توصيههاى دين مبين اسلام، مبنى بر دور نگهداشتن و فاصله داشتن دختران و پسران نامحرم از يكديگر، صرفاً به خاطر حفظ سلامت روحى خود آنان و سلامت اجتماع و پاكى خانواده و عزت و شرف و تعالى آنان است . روح جوان، فوقالعاده تحريكپذير است. اشتباه است كه گمان كنيم تحريكپذيرى روح انسان، محدود به حدّ خاصى است و پس از آن، آرام مىگيرد. همان قدر كه انسان از رسيدن به جاه و مقام و ثروتْ سير نمىشود، در ميل جنسى نيز چنين است. در محيطهاى آزاد و باز، هيچ پسرى از تصاحب زيبارويان و هيچ دخترى از متوجّه كردن پسران به خود و تصاحب قلب آنان سير نمىشود. از طرفى، هوس، در هيچ نقطهاى توقف نمىكند و تقاضاى نامحدود انسان، خواه ناخواه، انجام ناشدنى است و امكان برآوردن همه خواستهها هيچگاه براى بشر، ميسّر نيست.
دست نيافتن به آرزوها و هوسها، در جاى خود، منجر به اختلالات روحى و بيمارىهاى روانى مىگردد. به محيطهايى كه بىبند و بارى در آنها زياد است، بنگريد. خواهيد ديد كه در آن محيطها، آمار بيمارىهاى روانى و مشكلات روحى، بالاست. شايد مهمترين علت، همين آزادى جنسى و تحريكات فراوان روانى است كه به وسيله عكسها، مجلّات، فيلمها و سىدىها و محافل مختلِط تفريحى و حتّى در كوچه و خيابان و تبليغات كالاها و مُدها و... دامن زده مىشود و غالباً بىپاسخ مىمانَد ؛ چرا كه تخليه جسم و روان از اين هيجانات فزاينده، عملاً ممكن نيست و بدين ترتيب، پيرى زودرس و روانپريشى و اختلالات روحى ديگر، پيامدهاى طبيعى آن فضا هستند.
اوّلين فايده رفتار طبق مقتضاي اسلام ، امنيت فضاى خانواده و اجتماع، ارتقاى موقعيّت زنان و دختران، شكوفايى استعدادهاى مختلف جوانان، و... مي باشد كه مهمترين نشانههاى «بهداشت روانى» يك جامعه محسوب مىشوند كه زمينه لازم براى توليدات فكرى و صنعتى و توسعه ابعاد مادّى و معنوى جامعه است.
در نهايت مي توان گفت آنچه حقيقتا امروز معضل است و مسئولين و روانشناسان و جوانان را سردرگم كرده مسئله كنار آمدن با اميال و كنترل غرائض در اين ارتباط است كه به خاطر نا آگاهي ها در روابط و تربيت ها مشكلات روحي شديد و حديدي براي دخترو پسر بوجود مي آيد كه راه خلاصي از آن را سخت مي كند . و گرنه در حيطه روابط دختر و پسر هيچ ابهامي وجود ندارد وشرع مقدس تمام آنچه را كه اين ارتباط را توضيح و تبيين ميكند بيان كرده همچنانكه گوشه اي از آن را مشاهده كرديد. البته مي دانيم كه براي نجات از سردرگمي و خلاصي از بند هواهاي نفس و غرور جواني و فشارهاي جنسي و حس گرايش به جنس مخالف دين اسلام راه كارهاي زيبا و ظريفي ارائه داده است كه اين مقال را جاي آن بحث نيست.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید