اگر فرد در طول حيات خود ممکن است بارها توسط ديگران مورد ارزيابي قرار گيرد. برخي از اين ارزشيابي ها داراي جنبه هاي تشويقي و برخي ديگر منتقدانه است. انتقاد از ديگران در صورتيکه هوشمندانه انجام شود آثار بسيار مفيدي خواهد داشت، درغير اين صورت ممکن است با واکنش هاي منفي مختلف مواجه شود. اين رفتار، هنري است که بايد آموخت و بدون آگاهي از روش کاربرد آن زيان بار خواهد بود.
هر فرد در طول حيات خود ممکن است بارها توسط ديگران مورد ارزيابي قرار گيرد. برخي از اين ارزشيابي ها داراي جنبه هاي تشويقي و برخي ديگر منتقدانه است. انتقاد از ديگران در صورتيکه هوشمندانه انجام شود آثار بسيار مفيدي خواهد داشت، درغير اين صورت ممکن است با واکنش هاي منفي مختلف مواجه شود. اين رفتار، هنري است که بايد آموخت و بدون آگاهي از روش کاربرد آن زيان بار خواهد بود.
انتقاد درست آن است که ضمن تاکيد بر نقاط قوت به نقاط ضعف فرد نيز اشاره کند و با ارايه راهکارهاي مناسب براي رفع آن سخن به ميان آورد. پذيرش انتقاد از ديگران بين طبقات مختلف متفاوت است. براي مثال در بيشتر مواقع انتقاد از سوي افراد يک خانواده قابليت پذيرش بيشتري در مقايسه با سايرين دارد. به طور معمول ما در برابر قضاوت افراد بيگانه آسيب پذيري بيشتري داريم.
برخي از انواع انتقاد عبارتند از:
انتقاد سازنده:
اين روش در بسياري موارد مي تواند جنبه اي سازنده و مثبت داشته باشد. اگر لحن انتقاد کننده دوستانه باشد بيشتر موثر واقع شده و شنونده بدون آنکه مورد حمله قرار گيرد از معايب خود مطلع مي شود.
بي ترديد براي هيچکس خوشايند نيست که بشنود » بد غذا ميخوريد« و يا »در لباس پوشيدن بد سليقه هستيد«. براي آنکه انتقاد سازنده و موثر باشد منتقد بايد مواردي را رعايت کرده و پرسشهايي را مطرح کند که هر يک از آنها در رساندن وي به هدف خود نقش مثبتي ايفا کند. اين سئوالات مي بايست محتواي اطلاعاتي را که لازم است مبادله شوند در برگيرد. همانگونه که گفتن و چگونه گفتن ارتباط نزديکي با هم دارند، محتوا و شيوه انتقاد نيز بر هم تاثير گذارند. در تعيين محتواي يک انتقاد بايد ابتدا از خود پرسيد که از چه رفتاري مي خواهيم انتقاد کنيم؟
اين روش مي تواند بسيار مفيد واقع شود، زيرا از به کاربردن جملات کلي و کلمات پوچ و آزاردهنده اي چون «هميشه همين کار را مي کني»، «هيچ وقت به موقع نمي آيي» و جملاتي از اين قبيل جلوگيري مي شود.
هنگامي که انتقاد از رفتار خاصي را با قاطعيت و به طور دقيق مطرح مي کنيم براي انتقاد شونده اين امکان را فراهم مي سازيم که منظور ما را بدرستي درک کند. انتقادي که متوجه رفتار خاصي باشد مي تواند منجر به گفتگويي دوجانبه شود تا اينکه به بحثي مبدل شود که حدود آن مشخص نيست.
انتقاد غيرمستقيم:
انتقاد مي تواند به صورت غيرمستقيم بيان شود. براي مثال اگر طرف مقابل شما خصوصيت بدي داشته باشد، در خلال گفتگو به او بگوييد: «به نظر شما آدمهايي که داراي اين خصوصيت اخلاقي هستند، غيرقابل تحمل نيستند؟» اين شيوه انتقاد باعث مي شود که يک حس هوشياري در وي بيدار شود و وي متوجه شود که داراي چنين مشکلي است. حتماً اين مثل را شنيده ايد که مي گويد به در مي گويند تا ديوار بشنود. اين يک مثال متداول در فرهنگ ما براي ابراز همين موضوع است.
انتقاد همراه با تعريف و تمجيد:
در اين روش ابتدا مي توان به تعريف و تمجيد ويژگي هاي ارزشمند فردي که مورد انتقاد است پرداخت براي مثال»تو دختر خيلي باهوشي هستي«. پس از کاربرد يک مقدمه مناسب نظر انتقادي خود را بيان و سعي کنيد آن را در پوششي از سخنان خوب و دلپذير قرار دهيد. البته منظور شما اصلاً تملق گويي نيست بلکه نخست خصوصيات خوب او را گوشزد کرده و بعد انتقاد خود را ابراز داشته ايد.
انتقاد تهاجمي و صريح:
رک بودن نشانه صراحت و صداقت است ولي هميشه براي مخاطب خوش آيند نيست بخصوص اگر خيلي ناپخته بيان شود. اين نوع انتقاد نه تنها هيچ نوع سازندگي در بر ندارد بلکه شنونده را هم در موضع تدافعي قرار مي دهد. بهتر است که انتقاد با بکارگيري يک سياست درست انجام شود.
محکوم کردن:
گاهي بجاي انتقاد همراه با راهنمايي، انتقاد کننده مخاطب را در يک دادگاه يک طرفه محاکمه و محکوم مي کند. او به خود اين حق را مي دهد که در مورد ديگران اظهار نظر کرده و الگوي فکري خود را به وي تحميل کند. اينگونه برخوردها نه تنها سازنده نيست، بلکه بسيار نامناسب است.
انتقاد ديرتر از موعد:
اين گونه انتقادات، زماني صورت مي گيرد که هيچ کمکي به رفع مشکل نمي کند. به عبارتِ ديگر زمان براي جلوگيري از خطا وجود ندارد. بر هيچ کس پوشيده نيست که انتقاد در چنين زماني براي جلوگيري از تکرار اشتباه بوده و اگر تشخيص داده شود که تاثيري در آينده نخواهد داشت، بهتر است هيچگاه ابراز نشود.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید