تدبير ش 63
ضرورت توجه به هنرهاي دستي
اين فرش قرآني نفيس، افتخاري ماندگار و يادگاري بسيار عظيم براي نظام جمهوري اسلامي [است] كه از عشق هنرمندان اين سرزمين برخاسته و تا قرنها ياد و نام بافندگان آن و هنر فرشبافي را زنده نگه ميدارد. ... اين قرآن، به موزه آستان قدس رضوي اهداء خواهد شد تا ماندگار و زوالناپذير، براي استفاده همگان اقي بماند.
... مسئله هـنر اسـلامـي، مـوضـوعـي بسيارمهم [است].
... روح هنر اسلامي، نقطة تفاوت آن با هنر غيراسلامي است؛ چرا كه هنر، يك پديده انساني است و از الهام دروني و تراوش معنويت انسان خلق ميشود و هنگامي كه اين هنر از دل و باور ايماني به معناي حقيقي آن برخاسته باشد، هنر اسلامي ايجاد خواهد شد. ... با دستور نميتوان هنر اسلامي خلق كرد؛ بلكه هنگامي كه «روح، دل و نگاه هنرمند» تصحيح شد، نتيجة نگاه چنين هنرمندي، «اثر هنري اسلامي» خواهد بود. ... توجه به هنرهاي دستي در مناطق مختلف ايران ضروري [است]. با تشويق اساتيد و پيشكسوتان، هنرهاي دستي را كه معمولاً با رنج و زحمت همراه است، استمرار و تداوم بخشيد.1 09/12/89 (گزارش خبري)رونمايي از فرش قرآني نفيس تبريز توسط رهبر انقلاب
مسئلة فرهنگ را خيلي جدي بگيريد
بخش فرهنگي ... بسيار بخش مهمي است. مسئلة فرهنگ را خيلي جدي بگيريد. فرهنگ، روح است. همة اينهايي كه گفتيم، جسم زندگي است. اين جسم زندگي يك روحي دارد؛ آن روح، فرهنگ است. اگر چنانچه فرهنگ با جهت ديني و جهت الهي باشد، طبعاً همان چيزي خواهد شد كه مـورد نظـر اسـلام و انسـانهـاي پـاكيـزه و معصوم است.4 17/12/89 (گزارش خبري) بيانات در بوستان ولايت به مناسبت روز درختكاري
لزوم پرداختن به تبيين سيرة شهدا با استفاده از وصيتنامهها، والدين و همرزمان
بدون تبيين و تبيين بليغ، قطعاً هيچ فكري و هيچ انديشة متقني، توفيق رواج و اعتقاد عمومي را پيدا نخواهد كرد. شهدا عملاً كار بزرگي را انجام دادند؛ اين كار بزرگ را بايد تبيين كرد. خيلي كارهاي خوبي انجام گرفته، اما هنوز جاهاي خالي براي اين كار خيلي زياد است. بنابراين، من كاملاً اين كار شما را تأييد ميكنم و احساس ميكنم شما داريد يك نيازي را برآورده ميكنيد و دعا ميكنم كه خداوند شما را موفق بدارد. انشاءاللَّه از ارواح طيبة شهدا هم مدد معنوي خواهيد گرفت و قطعاً انشاءاللَّه به شما از سوي پروردگار و از غيب، كمك معنوي خواهد شد. اين كار را دنبال كنيد.
... در مورد شهدا هم همين كار را بكنيد. خـوشبختـانـه مـا بـه عهـد شهـدا نـزديـكيم، وصيتنامههاي اينها را داريم، پدر و مادرهاي اينها خيليشان هستند و همرزمان اينها حضور دارند؛ آدم ميبيند. كتابي از همين كتابهاي شهدا را من نگاه ميكردم كه با همرزمهاي او مصاحبه شده بود و جزئيات را ذكر ميكردند؛ بعضي از آن همرزمها خودشان شهيد شده بودند و بعضيها زنده بودند؛ انسان در هنگام خواندن كتاب به گريه ميافتاد! هيچ لازم نبود كه كسي براي انسان نوحهسرايي كند. مسئلة شهدا اينجوري است. مسئلة شهدا خيلي مسئلة بزرگي است؛ خيلي مسئلة داغي است؛ ما كمتر پرداختهايم؛ كمتر ميپردازيم.14 تير 89 انتشار(15/12/1389)بيانات در ديدار مسئولان مؤسسه روايت سيره شهدا
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید