تدبير ش 54
منبرتان را تقسيم كنيد به دو قسم: معارف و مراثي اهلبيت
من بارها توصيه كردهام، باز هم توصيه ميكنم: منبرتان را، مجلستان را تقسيم كنيد به دو قسم. قسم اول، معارف و اخلاقيات ... يك قسم منبر هم مربوط به مدايح و مراثي اهلبيتE است.4 4. 13/03/89 بيانات در سالروز ولادت حضرت فاطمة زهرا:
در مرثيه خواني، بايد به صدق واقعه پايبند بود
ما در باب مرثيهخواني، حرفهاي زيادي داريم. بارها هم ما توي همين جلسه به شما مداحهاي عزيز عرض كرديم؛ جاهاي ديگر هم گفتيم كه: در مرثيهخواني، بايستي به صدق واقعه پايبند بود. درست است كه شما ميخواهيد مستمع ودتان را بگريانيد، اما اين گرياندن را به وسيلة هنرنمايي در كيفيت بيان واقعه تأمين كنيد، نه در ذكر واقعهاي كه اصل ندارد. ما در گذشتهها سراغ داشتيم - انشاءاللَّه حالا آنجور نيست - كه بعضيها فيالمجلس يك چيزي را جعل ميكردند؛ نكتهاي همان جا به ذهنش ميآمد، ميديد خوب است، موقعيت خوب است، همان جا ميگفت و از مردم اشك ميگرفت! اين درست نيست. اشك گرفتن از مردم كه هدف نيست؛ هدف، آميختن اين دلِ اشكآلود - كه اشك را به چشم ميرساند و چشم را اشكبار ميكند - به معارف زلال است؛ البته با هنرنمايي.4 4. 13/03/89 بيانات در سالروز ولادت حضرت فاطمة زهرا:
كاري كنيد كه دل هاي مستمع را در اختيار بگيريد
اينكه آقايان مداحها، و سابقها روضهخوانها - كه ما حالا كمتر توفيق پيدا ميكنيم ببينيم، اما در مواردي از افاضات مداحها مستفيض ميشويم - اصرار ميكنند كه: «بلند گريه كنيد!» لزومي ندارد؛ خوب! آرام گريه كنيد. وقتي ميخواهند سينه بزنند، اصرار بر اينكه: «صدا، صداي اين جمعيت نيست»؛ يا وقتي مردم ميخواهند صلوات بفرستند، اصرار بر اينكه: «صلوات، صلوات اين جمعيت نيست»! شما بخواهيد مردم صلوات بفرستند؛ ولو توي دلشان. گرم شدن مجلس به اين شيوهها، اصل نيست؛ كاري كنيد كه دلهاي مستمع را در اختيار بگيريد. دل مستمع وقتي در اختيار شما آمد، مقصود حاصل است؛ اگر آهسته هم گريه كند، باز مقصود حاصل است؛ اگر به شما توجه كرد، باز مقصود حاصل است.4 4. 13/03/89 بيانات در سالروز ولادت حضرت فاطمة زهرا:
آهنگ بايد سنگين، متين و متناسب با محتوا باشد
بعضي از آهنگهايي هم كه انسان گوشه و كنار ميشنود يا به گوش انسان ميرسد، آهنگ هاي مناسبي نيست؛ حالا گيرم كه چهار نفر را هم جذب كند. نه! آهنگ بايد سنگين، متين و متناسب با محتوايي باشد كه شما داريد عرضه ميكنيد؛ خداي نكرده به سمت آهنگ هاي حرام و آهنگهايي كه گناه است، سوق پيدا نكند. اين هم خيلي نكتة اساسي و مهمي است. هر شعري، هر تصنيفي، هر ترانه و آهنگي كه خوانده شد، قابل تقليد نيست. چيزهايي هست كه خودش في نفسه حرام است؛ اگر چنانچه وارد عرصة مداحي و بيان حقيقت و بيان خدا و پيغمبر شد، آن وقت حرمتش دو برابر خواهد شد. بنابراين، آهنگ هنرمندانه و خوب و متناسب و شعر خوب و صداي خوش؛ و شايد از همه بالاتر، دل پاك و مطهر و بااخلاص مداح محترم، لازم و مهم است.4 4. 13/03/89 بيانات در سالروز ولادت حضرت فاطمة زهرا:
تدبير ش 55
در هنگام ساخت يك اثر هنري، نبايد خيلي بر سر دغدغهها درنگ كنيد
به شما حق ميدهم از نبود امنيت روحي در هنگام ساخت يك اثر هنري، يا داشتن دغدغة ناامني، يا مواجه شدن با انتقاد، يا به قول يكي از دوستان، حتّي مواجه شدن با عامل قضاء و دستگاه قضاء و پليس و اينها؛ منتها اينجا يك چيزي وجود دارد و آن اين است كه شماها هنرمنديد و هنرمند ظريف است. ... چه جور من از شما بخواهم و بگويم كه آقا به اين انتقادها توجه نكنيد؛ كار خودتان را بكنيد؟ خوب، ميگويند، بگويند. بالاخره باب انتقاد باز است. حالا شما ببينيد؛ مثلاً همين سريال« يوسف پيامبر»، سريالي ساخته شده كه تمام جهات شرعي و رعايتهاي گوناگون در آن ملاحظه شده؛ شرح حال يك پيغمبر هم هست؛ مبناي كار هم مبناي عفاف است، نه مبناي رايج در فيلمهاي دنيا؛ عشق و شهوت و اين چيزها. بعد هم اينجور با استقبال در همة دنياي اسلام - شايد بعضي از جاهاي دنياي غير اسلام - مواجه شده. خوب، توي روزنامه انتقاد نوشتند، بد گفتند، بصراحت ايراد گرفتند، مشكلات ديگر هم درست كردند؛ بالاخره اين چيزها هست. من ميخواهم به شما عرض كنم؛ خيلي دغدغة اين را كه حالا انتقاد ميكنند و حرف ميزنند و ميگويند، نداشته باشيد. اگر بنا باشد اين دغدغهها را ملاحظه كنيد، دغدغههايي كه بعضياش هم شايد واقعي نباشد - يعني همان روح لطيف هنرمند است كه تصور ميكند - در واقع توهّم دغدغه است؛ حقيقتاً امكان كار گرفته ميشود؛ اين را من تصديق ميكنم. لذا نبايد خيلي بر سر اين دغدغهها و اين نگرانيها درنگ كنيد.4 4. ۸۹/۰۴/۱۲ بيانات در ديدار رئيس سازمان و جمعي از هنرمندان صدا و سيما
عبور از برخي خطوط قرمز اخلاقي در بعضي از فيلمها و سريالها لزومي ندارد
واقعاً خط قرمزهايي هست كه بايد رعايت شود. يك جاهايي عبور از برخي از خطوط قرمز اخلاقي - منظورم خطوط قرمز سياسي هم خيلي نيست؛ عمدتاً انسان نگران اخلاق و دين و اين چيزهاست - در بعضي از فيلمها و سريالها لزومي ندارد. انسان نگاه ميكند، ميبيند اين سريالِ خوشساخت و خوشمضمون اگر اين زائده را نداشته باشد، هيچ زياني به اين سريال نميرساند؛ از اين قبيل هم ما داريم. بعضي از ارتباطات عشقي دختر و پسر كه توي فيلمها منعكس ميشود، بد است؛ بدآموز است. اين فرق ميكند با آن چيزي كه فرض كنيد در سريال «اغماء» وجود داشت؛ كسي اول يك توهّم يا تصوري به ذهنش ميآيد، آخر سريال ميفهمد! نه! اين اشكال نداشته. بله! اين حق با شماست. اما اينكه شما نوع برخورد يك زن و مرد را، يك عشق غلط را - اين عشقهاي مثلث و مربع را - توي فيلم بياوريد، اين مضر است؛ اين را كاريش نميشود كرد. كاري كنيم كه اينها توي فيلمها نيايد.4 4. ۸۹/۰۴/۱۲ بيانات در ديدار رئيس سازمان و جمعي از هنرمندان صدا و سيما
از سرچشمة صدا و سيما، زلال معارف درست الهي، انساني و سياسي و درس زندگي سرازير شود
امروز صدا و سيما نقش بسيار مهم و همچنين تكليف بزرگي دارد. شما دوستان عزيز هم كه يكي از حساسترين بخشهاي صدا و سيما در دست شماست، نقش بسيار مهمي در حال و آيندة كشورتان داريد. ما صدا و سيما را عمدهترين مركز هدايت فكري ميدانيم. اينكه امام گفتند دانشگاه بزرگ كشور است، نخواستند تعارف كنند؛ حقيقتاً همينجور است؛ يك دانشگاه بزرگ است. ما ميخواهيم از اين قله، از اين سرچشمه، زلال معارف درست الهي و انساني و سياسي و درسهاي گوناگون زندگي به سمت مردم سرازير شود؛ اين، آن انتظار ماست از صدا و سيما. خوب، حالا شما ببينيد در اين عرصه چه كار ميخواهيد بكنيد.4 4. ۸۹/۰۴/۱۲ بيانات در ديدار رئيس سازمان و جمعي از هنرمندان صدا و سيما
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید