تدبير ش47
همت بر روند نقص زدايي به هيچ رو كاهش و سستي نيابد
برجستگيها و نقاط قوّت كنوني صدا و سيما، در كنار كمبودها و نقاط ضعف آن، بايد پيوسته ... در معرض ملاحظه و مقايسه قرار گيرد و همت بر روند نقصزدايي، به هيچ رو كاهش و سستي نيابد.
سفارش اساسي اينجانب، نزديك كردن و رساندن اين رسانة فرهنگساز به تراز رسانهاي است كه دين وَ اخلاق وَ اميد وَ آگاهي، بارزترين نمود آن باشد و رفتار اجتماعي مخاطبان و نيز نهاد حساس و مهمي چون خانواده بر اساس آن شكل گيرد و هنر و شيوههاي گوناگون حرفهاي و آزموده شده يا نوپديد، يكسره در خدمت رشد اين شاخصها در آيد. از تجربههاي موفق يا ناموفقِ دورة پنجساله، بايد براي رساندن اين رسانه به اين كيفيت برتر سود ببريد و با زمانبندي برنامهها و تعيين شاخصهاي قابل اندازهگيري، حركت مجموعه را تكميل يا تصحيح نماييد.
انتظار دارد نشانههاي اين تحول در اولين سال مسئوليت جنابعالي مشاهده شود.7 7 . 16/08/88 انتصاب مجدد آقاي ضرغامي براي رياست سازمان صدا و سيما
همه بايد قدرشناس خطّ شكنان جبهة گستردة هنر باشيم
ايشان [مرحوم آقا محمود شاهرخ] از پيشكسوتان شعر انقلاب و در شمار نخستين هنرمندان بودند كه با سرماية ارزندة سخن و بيان، بهيار انقلاب شتافتند و هنر خود را صريح و صادق، به خدمت هدفها والا آن گماشتند.
نسل جوان و بالندة شعر انقلاب، به اين شاعر روانسرا و به ديگر استادان پيشكسوت اين عرصة پـرافتخار مـديونند و همه بايد قدرشناس اين راهگشايـان و خـطشكـنان ايـن جبـهة گستـرده و خطير باشيم.8 8. 27/08/88 پيام تسليت درگذشت شاعر متعهد محمود شاهرخ
تدبير ش48
ضرورت معرفي مردم سالاري ديني به شيوههاي هنرمندانه و تأثير گذار
صنعت سينماي امروز، صنعتي بظاهر هنري ولي در باطن سياسي است. ... بيشتر شرکتها و مؤسسات سينمايي در هاليوود، مظهر اراده سياسي دستگاه منسجمي هستند که پشت صحنه، سياست آمريکا قرار دارد و حتي در برخي موارد فراتر از دولتها نيز قرار گرفته است. ... پيشرفت وسايل ارتباطاتي و هنري، صنعت سينما و فيلمسازي را به ابزاري تأثيرگذار براي بيان افکار و همچنين اهداف سياسي تبديل کرده است. ... نظام جمهوري اسلامي ايران، حرفها و ايدههاي جديدي براي گفتن دارد که بايد با استفاده از شيوههاي هنرمندانه و تأثيرگذار، مطرح شوند. ... مردمسالاري ديني، يکي از ايدههاي نو و بيسابقه در دنياست. ... مردمسالاري همراه با حقيقت ديني، اکنون در ايران تحقق پيدا کرده و ميتوان با شيوههاي هنري و نمايشي، اين واقعيت بينظير را به جهانيان معرفي کرد. ... ايستادگي بيمحاباي نظام اسلامي در مقابل ظلم، يکي ديگر از واقعيتهاي بيسابقه در دنيا است. ... حرفها و ايدههاي جذاب و بسيار پرطرفدار در ميان ملتها، در نظام اسلامي ايران وجود دارد، که ميتوان آنها را در قالب داستانهاي نمايشي بلند و يا کوتاه و با شيوهاي هنرمندانه عرضه کرد.4 4 . ۸۸/۰۹/۰۹ (گزارش خبري) بيانات در ديدار کارگردان، هنرمندان و عوامل توليد سريال حضرت يوسف
لزوم سرمايهگذاري بيشتر در زمينة كارهاي هنري خلاقانه با پردازش داستاني
سريال حضرت يوسفB... در واقع شروعي براي کارهاي هنري خلاقانه با پردازش داستاني قوي در مجموعه هنر انقلابي است که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، صدا و سيما، و همچنين هنرمندان بايد در اين زمينه بيش از پيش سرمايهگذاري کنند.... در دنياي کنوني هنر و سينما، معمولاً براي جذب مخاطب، از برخي مسائل از جمله جاذبههاي جنسي استفاده ميشود؛ اما در اين سريال که بسيار پرمخاطب و مورد رضايت بينندگان در ايران و ساير کشورها هم بود،برخلاف غالب فيلمها و مجموعههاي نمايشي، محور داستان، عصمت و پاکدامني است. ... يکي ديگر از ويژگيهاي اين سريال، به تصوير کشيدهشدن شخصيتي جامع الاطراف و نبوت واقعي از يوسف پيامبر بود که اين شخصيت ديني علاوه بر معنويت و توجه به دعا و ذکر، در صحنه مديريت جامعه، تدبير امور، مبارزه با ظلم،وايستادگيدر مقابل فشارها نقش بارزي داشت.4 4 . ۸۸/۰۹/۰۹ (گزارش خبري) بيانات در ديدار کارگردان، هنرمندان و عوامل توليد سريال حضرت يوسف
ضرورت توجه جدّي به قصه پردازي مناسب، قوي و جذّاب
در کارهاي سينمايي و مجموعههاي تلويزيوني به هيچ وجه نبايد از هنر و روشهاي هنرمندانه کم گذاشت. ... يکي از ضعفهاي اصلي فيلمها و مجموعههاي نمايشي داخل، نداشتن قصه خوب است. ... قوام يک اثر هنري، به قصهپردازي مناسب، قوي و جذاب است که بايد در اين زمينه توجه جدّيتري شود.4 4 . ۸۸/۰۹/۰۹ (گزارش خبري) بيانات در ديدار کارگردان، هنرمندان و عوامل توليد سريال حضرت يوسف
تبليغ بايد همراه با بصيرت و يقين باشد
اصل مسئلة تبليغ، ناظر است به عمل، همراه با بصيرت و يقين. بايد بصيرت باشد. يقين، يعني همان ايمان قلبي متعهدانه، وجود داشته باشد و بر پاية اين بصيرت و يقين، حركت انجام بگيرد. اگر بصيرت بود، يقين بود، اما كاري انجام نگرفت، اين مطلوب نيست؛ تبليغ نشده است. اگر چيزي تبليغ شد، اما بدون بصيرت و بدون يقين - هر كدام از اينها كم باشد - يك پايه خراب است و مطلوب به دست نخواهد آمد. اين يقين همان چيزي است كه «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَمَلآئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ »؛(بقره: 285)؛ «پيامبر [خدا] بدانچه از جانب پروردگارش بر او نازل شده است، ايمان آورده است و مؤمنان همگي به خدا و فرشتگان و كتابها و فرستادگانش ايمان آوردهاند ...» يعني اول كسي كه به پيام، اعتقاد و ايمان عميق پيدا ميكند، خودِ پيامآور است. اگر اين نبود، كار دنباله پيدا نخواهد كرد، نفوذ نخواهد كرد. آن ايمان هم بايد با بصيرت همراه باشد؛ همچناني كه حالا دربارة بصيرت مطالبي گفته شده است و روشن است. اين، ميشود عمل صالح. يعني « إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ »،(بقره: 277)؛ «كساني كه ايمان آوردهاند و كارهاي شايسته كردهاند...» واقعاً عمل صالح و مصداق اتمّ عمل صالح، همين تبليغ است كه انجام بايد بگيرد. پس در باب تبليغ، بايد فكر كرد، بايد كار كرد. اين ... كه گفتند مركزي براي طراحي در باب تبليغ دين تشكيل شده است. ... اين همان چيزي است كه من خواستم مطالبه كنم كه اين كار بايد انجام بگيرد.6 6. 22/09/88 بيانات در ديدار با جمعي از طلاب و روحانيون
تبليغ بايد گفتمان ساز باشد و فضا ايجاد كند
امروز تبليغ در دنيا خيلي نقش پيدا كرده است و هميشه همين جور بوده است. قبلاً اين ابزارها نبود؛ اين ارتباطهاي نزديك نبود. ما معممين يك امتياز داريم كه تبليغ روياروي و چهرهبهچهره ميكنيم. اين يك كار بينظيري است كه هيچچيزي جاي اين را نميگيرد؛ ... ميخواهيم عرض بكنيم تبليغ بايد جريان ساز باشد، تبليغ بايد گفتمان ساز باشد، تبليغ بايد فضا ايجاد كند؛ گفتمان ايجاد كند. گفتمان يعني يك مفهوم و يك معرفت همهگير بشود در برههاي از زمان در يك جامعه. آنوقت، اين ميشود گفتمان جامعه. اين، با كارهاي جدا جداي برنامهريزي نشده، حاصل نخواهد شد؛ اين كار احتياج دارد به برنامهريزي و كارِ فعال و مثل دميدن پيوستة در وسيلة فشاري است كه ميتواند آب يا ماية حيات يا هوا را به نقاط مختلفي كه مورد نظر است، برساند. بايد دائم با اين دم دميد، تا اين اشتعال هميشه باقي بماند. اين كار هيچ نبايد متوقف بشود و به برنامهريزي احتياج دارد.
اين گفتمان سازي براي چيست؟ براي اين است كه انديشة ديني، معرفت ديني در مخاطبان، در مردم، رشد پيدا كند. انديشة ديني كه رشد پيدا كرد، وقتي همراه با احساس مسئوليت باشد و تعهد باشد، عمل به وجود ميآورد و همان چيزي ميشود كه پيغمبران دنبال آن بودند. فرهنگ صحيح، معرفت صحيح، در مواردي بيدارباش، در مواردي هشدار؛ اينها كاركردهاي تبليغ است؛ آثار و نتايجي است كه بر تبليغ مترتب ميشود.6 6. 22/09/88 بيانات در ديدار با جمعي از طلاب و روحانيون
الزامات و قواره كلي تبليغ اسلامي
در آية سورة مباركه احزاب است،كه ...«الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلاّ اللَّهَ وَكَفَي بِاللَّهِ حَسِيبًا»(احزاب 39)؛ «همان كساني كه پيامهاي خدا را ابلاغ ميكنند و از او ميترسند و از هيچ كس جز خدا بيم ندارند و خدا براي حسابرسي كفايت ميكند.» تبليغِ رسالاتاللَّه، با اين دو تا شرط عملي است: «يَخْشَوْنَهُ»، اين يك. «وَلا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلاّ اللَّهَ». اولاً خشيت الهي لازم است؛ براي خدا باشد، در راه خدا باشد، ملهم از تعليم الهي باشد. اگر برخلاف الهام الهي و ملهمات از تعليم الهي باشد، گمراهي است، ضلالت است. ... فهميدن حق با خشيت الهي حاصل ميشود. بعد، در مرحلة بيان حق: «وَلا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلاّ اللَّهَ». چرا؟ چون حق و حقيقت، دشمن دارد؛ ... تا آخر هم، تا زماني كه دولت حقة وليعصر«ارواحنا فداه» ظهور بكند، همينجور خواهد بود. اين قدرتمندان بيكار كه نميمانند؛ ايجاد اشكال ميكنند، ضربه ميزنند، از همة ابزارهايشان استفاده ميكنند. پس بايد «وَلا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلاّ اللَّهَ» وجود داشته باشد؛ و الاّ اگر از غير خدا ترسي وجود داشت - به انواع و اقسامه. ترس هم يك جور نيست - راه ديگر منسد خواهد شد. يك وقت اين است كه انسان ترس از جانش دارد، يك وقت ترس بر مال دارد، يك وقت ترس بر آبرو دارد، يك وقت ترس از حرف و گفتِ اين و آن دارد؛ اينها همه ترس است. اين ترسها را بايد گذاشت كنار؛ «وَلا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلاّ اللَّهَ». اين، زحمت زيادي دارد. اين رنج را، اين زحمت را خيلي اوقات هم افراد نميفهمند، مردم درك نميكنند چه رنجي دارد كشيده ميشود. دنبالهاش ميفرمايد: «وَكَفَي بِاللَّهِ حَسِيبًا»؛ حساب و كتاب را بگذار به عهدة خدا. اخلاص، اقدامِ همراه با يقين، همراه با شجاعت و شهامت، و حساب و كتاب را به عهدة خدا گذاشتن. اين ميشود آن قوارة كلي تبليغ اسلامي.6 6. 22/09/88 بيانات در ديدار با جمعي از طلاب و روحانيون
لزوم عزاداري و تشريح حوادث عاشورا
در مورد تبليغ در دوران محرّم ... ايني كه امام راحل فرمودند عزاداري به سبك سنتي، اين يك حرف از روي عادت نبود؛ حرف بسيار عميقي است؛ ژرفنگرانه است. ببينيد در قرآن نسبت به اولياي الهي سه تعبير وجود دارد:
يك تعبير، تعبير ولايت است؛ «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاَةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»؛ (مائده: 55)؛ «ولي شما تنها خدا و پيامبر اوست و كساني كه ايمان آوردهاند؛ همان كساني كه نماز برپا ميدارند و در حال ركوع زكات ميدهند.» بحث ولايت. معلوم است كه پيوند، ارتباط، معرفت، اينها داخل در زيرمجموعة ولايت است. يك بحث، بحث اطاعت است؛ «أَطِيعُـواْاللّهَ و َأَطِيعـُواْالرَّسُولَ وَ أُوْلِـيالأَمْرِ مِنـكُمْ»؛ (نساء: 59)؛ ... خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياي امر خود را [نيز] اطاعت كنيد ...» اطاعت رسول و اطاعت اوليالامر. اين، در عمل است. در ميدان عمل بايد اطاعت كرد، پيروي كرد. اما يك بحث سومي وجود دارد و آن، بحث مودت است. «قُل لاّ أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَي».(شوري: 23)؛ «...بگو به ازاي آن [رسالت] پاداشي از شما خواستار نيستم،مگر دوستي دربارة خويشاوندان...» اين مودت چيست ديگر؟ ولايتِ اينها را داشته باشيد، اطاعت هم از اينها بكنيد؛ مودت براي چيست؟ اين مودت، پشتوانه است. اگر اين مودت نباشد، همان بلايي بر سر امت اسلامي خواهد آمد كه در دورانهاي اول بر سر يك عدهاي آمد كه همين مودت را كنار گذاشتند، بتدريج اطاعت و ولايت هم كنار گذاشته شد. بحث مودت خيلي مهم است. اين مودت، با اين ارتباطات عاطفي حاصل ميشود؛ ماجراي مصيبتهاي اينها را گفتن، يك جور ايجاد ارتباط عاطفي است؛ ماجراي مناقب اينها و فضايل اينها را گفتن، يك جور ديگر پيوند عاطفي است. بنابراين، اين عزاداريهايي كه انجام ميگيرد، اين گريه و زارياي كه ميشود، اين تشريح حوادث عاشورا كه ميشود، اينها چيزهاي لازمي است. يك عده از موضع روشنفكري نيايند بگويند آقا، اينها ديگر لازم نيست. نه، اينها لازم است؛ اينها تا آخر لازم است.6 6. 22/09/88 بيانات در ديدار با جمعي از طلاب و روحانيون
نياز سنجي كنيد و برطبق نياز و استفهام مخاطب حرف بزنيد
در حوزة علميه ... بايد براي اين ترتيب دادن و جريانسازي و هماهنگ كردن و سياستگذاري براي تبليغ، حتماً يك كار خوبي انجام بگيرد ... انشاءاللَّه كه اين كار دنبال بشود. اي بسا در يك برههاي برخي از مسائل بايست تبليغ بشود كه مثلاً پنج سال، ده سال به آن نياز است و ممكن است پنج سال بعد، آن موضوع اصلاً مورد نياز نباشد. اين كار را بايد طراحي كرد. ما اين را هميشه سفارش ميكنيم به مبلغين، به طلاب، به فضلا كه نيازسنجي كنيد و بر طبق نياز مخاطب و استفهام مخاطب، حرف بزنيد؛ اما اين كارِ يك فرد نيست. افراد ممكن است در اين شناخت و ارزيابي هم بعضاً اشتباه بكنند. اين، كار يك جمع متمركز و يـك بـرنـامـهريزي اسـت، كـه انشـاءاللَّه بـايـد انجام بگيرد.6 6. 22/09/88 بيانات در ديدار با جمعي از طلاب و روحانيون
تبليغ بايد بتواند حقايق را براي مردم روشن كند
من هيچ اعتقادي ندارم به دفع؛ من گفتم در نماز جمعه؛ اعتقاد من به جذب حداكثري و دفع حداقلي است؛ اما بعضي كأنه خودشان اصرار دارند بر اينكه از نظام فاصله بگيرند. يك اختلاف درون خانوادگي را، درون نظام را - كه مبارزات انتخاباتي بود - يك عدهاي تبديل كردند به مبارزة با نظام - البته اينها اقليتند، كوچكند؛ در مقابل عظمت ملت ايران صفرند؛ لكن به نام اينها شعار ميدهند، اينها هم دل خوش ميكنند به اين - اين بايد ماية عبرت باشد. تبليغ بايد بتواند اين حقايق را براي مردم و براي خود آنها روشن بكند كه بفهمند دارند خطا ميكنند و اشتباه ميكنند.6 6. 22/09/88 بيانات در ديدار با جمعي از طلاب و روحانيون
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید