تدبير ش 13
ترتيبي دهيد تا از كانالهاي مختلف ، همه خاطرات جنگ ، به صورت عمومي يا حرفه اي و تخصصي ، گردآوري شود
مقوله اي كه به نوبه ي خود خيلي مهم است و آن، خاطرات جنگ، تاريخ جنگ و ادبيات جنگ و هنري است كه در شعبه ها و شاخه هاي مختلف، مصروف اين ادبيات خواهد شد... جا دارد كه كار هنري بشود، ثبت و ضبط بشود و كار تخصصي انجام بگيرد. الان مراكزي هست و دوستاني كارهاي حرفهاي و تخصصي خوبي انجام ميدهند. در آنِ واحد دو كار: هم كار حرفهاي و تخصصي و مديريت مطلع و عالمانه ي بر جمع آوري خاطرات، هم در كنار آن، استفاده ي از عموم كساني كه در جـاهاي مختلف خاطراتي از جنگ دارند و منحصر نكردن آن به يك كانال خاص كه موجب محدوديت نشود. 21/7/85
همه تلاش ها بايد ، در جهت ارتقاء معنويت ونهادينه شدن مكارم اخلاقي بعنوان مهمترين هدف نظام ودولت اسلامي ، صرف شود
جمهوري اسلامي... يك پديدهي عظيم و بتدريج توسعه يابنده و ريشه دواننده ي در يك بخش مهمي از دنياست؛ تشكيل يك نظامي كه معنويت، جزو بافت اصلي آن محسوب مي شود. اين يك پديدهي بسيار مهم و مورد نياز بشريت هم هست، كه مورد استقبال قرار گرفته است و بيشتر هم خواهد شد. نظامي كه بر اساس تفكر و معرفت اسلامي بر سر كار بيايد، نظامي است كه مسائل معنوي انسان، جزو عناصر اصلي آن خواهد بود... معناي تشكيل چنين نظامي، اين است كه عنصر گمشدهي از ميان بشر، يعني عنصر «معنويت» - كه تحت تأثير پنجه ي قدرتمندِ قدرتمندان عالم است - به زندگي بشريت برمي گردد.... اين نظم موجود جهان - كه از صد سال، صدوپنجاه سال، دويست سال قبل قوّت گرفته - اقتضائش همين بوده كه دامن معنويت بتدريج از فضاي زندگي انسان جمع بشود و اين به ضرر بشريت تمام شده است. بشر به پيشرفت علمــــي نيازمند است، به اكتشافات پيدرپي - همچنان كه امروز بشر سرگرم اين اكتشافات است و پيشرفتهاي شگفت آوري دارد - نيازمند است؛ اما در كنار معنويت. خوب، نظام اسلامي هم، آن نظامي است كه مي خواهد اين عنصر گمشده ي از تمدن و حيات بشري را به محيط زندگي بشر برگرداند. اين در بيان، كارِ آساني است؛ اما در عمل، هم كار مشكلي است، هم معارضانِ خيلي گردن كلفتي دارد. 25/7/85
به گونهاي برنامه ريزي كنيد تا قلم ها در جهت تحقيق و تأليف تاريخ ادبيات هشت ساله دفاع مقدس، بكار گرفته شود
در مقوله ي خاطرات و تاريخ جنگ، من ميخواهم تكيه و تأكيد كنم. ما همه ي اين حجم كاري كه انجام داديم، در مقابل آنچه كه بايد انجام بگيرد، بسيار كم است. با اينكه الان، هم سپاه، هم ارتش، هم حوزهي هنري، هم بخشهاي مختلف مردمي، هم ستاد كل و آن قسمت تاريخ جنگ مشغول كار هستند، در عين حال، فرآورده هاي مجموع اينها، هم از لحاظ كميت، بسيار كمتر از آن چيزي است كه بايد باشد، هم از لحاظ كيفيت - اگرچه بعضي از كيفيات آنها واقعاً خوب است - اما در مجمــوع، آن كيفيتــــــي كه بايد نشـــان دهنده ي زيباييها، ظرافتها، لطفها، برجستگيها ودرخشندگيهاي اين دوران عجيب باشد، نيست و هنوز خيلي جا براي حرف زدن هست... مثلاً ما ششصد يا هزار عنوان كتاب درباره ي دفاع مقدس نوشتهايم... اين خيلي كم است. جنگ يكي از مقاطع حساس تاريخ براي همهي ملتهاست؛ چه در آن جنگ شكست بخورند، چه پيروز بشوند؛ بررسي اين حادثه براي آن ملتها، سرشار از درس است. نه اينكه فقط افتخار كنيم؛ افتخار كردن، يكي از بخشهاي قضيه است؛ اطلاعات فراوان، آگاهيهاي گوناگون، نشان دادن وضعيتهايي كه وجود داشته است و وضعيتهايي كه ميتواند در آينده وجود داشته باشد، از بخشهاي ديگر قضيه است...(براي) اين جنگهاي داخلي امريكا كه معروف به جنگهاي انفصال است... و چهار سال هم طول كشيده... يك نويسندهي امريكايي... مي گويد: دربارهي اين جنگها بيش از صد هزار عنوان كتاب نوشته شده است! براي چهار سال جنگ، آن هم جنـــگ بيافتخار... كه بالاخره بخش شمال بر بخش جنوب كه تجزيهطلب بود، پيروز شد و دوباره حكومت ايالات متحده را برقرار كردند؛ در واقع كشور امريكا شكست خورد... حدود ششصد، هفتصد هزار نفر در اين چند سال كشته دادند؛ يعني چند برابر مجموع شهداي ما در جنگ تحميلي و دفاع مقدس! - براي چهار سال، آن همه كتاب نوشتهاند. دفاع مقدس، جنگِ سرتاپا افتخار است...سرتاسر اين دوران، دوران افتخار است.جا دارد كه كار هنري بشود، ثبت و ضبط بشود و كار تخصصي انجام بگيرد. 29/7/85
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید