11- ازدواج به خاطر رفع بحران:
گاهي ازدواج به دليل آسيب ديدگي جنسي ناخواسته، اتفاق مي افتد. به اين معني که طرفين براي حمل اين مشکل به ازدواج تن مي دهند، چنين شرايطي بدون آمادگي لازم جهت ورود به اين فضا، مخاطراتي را به دنبال دارد که در نهايت حداقل آن احساس به تله افتادن و حس اجبار به ازدواج با يکديگر است . چنين شرايطي خطر پذيري فزاينده اي براي ادامه زندگي مشترک ايجاد خواهد کرد .
12- ازدواج به خاطر فرار از مشکلات خانوادگي :
گاهي انگيزه افراد براي ازدواج به دليل دوري آنها از محيط استرس زاي خانواده از جمله درگيري والدين، اعتياد والدين، سوء رفتار جسمي و جنسي، بي توجهي، طرد و خشونت و موارد ديگر است . در چنين شرايطي افراد آمادگي روان شناختي لازم جهت ارزيابي متقابل را نداشته و در نهايت احتمال آسيب زا بودن اين رابطه بالا مي باشد .
13- ازدواج به خاطر عشق:
گاهي دو نفر ، چنان علاقه اي به يکديگر پيدا مي کنند که گمان مي برند به راستي عاشق هم هستند . وقتي هيجان ، با سرعت چشمگيري در روابط پيش برود ، شناخت يکديگر به روال عادي و تدريجي خود پيش نمي رود، زيرا وقت کافي براي اين امر وجود نداشتهاست.صراحت ، صداقت و اعتمادي که لازمه يک رابطه محکم است احتياج به زمان دارد . يک آشنايي سريع، هر چقدر هم که هيجان آور باشد، تنها يک صميميت ظاهري به بار مي آورد که به آساني با نزديکي و صميميت واقعي اشتباه مي شود ، به همين دليل ازدواج هايي که در کوتاه مدت اتفاق مي افتند ، مخاطراتي را به دنبال خواهند داشت .
14- ازدواج به خاطر فرار از يکنواختي زندگي:
گاهي افراد بدون آگاهي و آمادگي لازم وارد يک زندگي مشترک مي شوند و پس از مدتي احساس از دست دادن آزاديهاي فردي و يا احساس در دام افتادن مي کنند، ازدواجهايي که درآن انگيزه مزه کردن زندگي مشترک ، بدون توجه به ساير مؤلفه ها وجود دارد ، اغلب مخاطراتي را به دنبال خواهد داشت .
15- ازدواج به دليل برداشت غلط از مفاهيم :
افراد در دوران نامزدي ممکن است به فاش سازي مسائل شخصي خود بپردازند که گاهي بي توجهي به محتواي مطالب ابراز شده مشکلاتي را به دنبال دارد . مثلاً مردي به نامزدش مي گويد که اعتياد دارد ؛ اما زن مي گويد چون با صداقت اين موضوع را گفته من همسر او مي شوم و بعد از ازدواج اين مسائل ايجاد مشکل خواهد کرد.
16- ازدواج به مفهوم پذيرش جبر:
تعدادي از جوانان، خصوصاً آنهايي که نگرشهاي سنتي دارند گاهي ازدواج با فرد مقابل برايشان موضوعي از پيش تعيين شده محسوب مي شود . در جامعه ما ، گاه اين فرآيند با عنوان«قسمت» شناخته مي شود، لذا اين تصور وجود دارد که خواستگار فرد در واقع شخصي است که انگار مقدر شده است با او زندگي کند . چنين طرز تفکري جزء آسيبهاي پيش از ازدواج محسوب مي شود .
17- دوران کوتاه نامزدي:
دوران نامزدي حداقل ، شرايطي را براي آگاهي زوجين از هم فراهم مي آورد . تعدادي از افراد در اين دوران متوجه تفاوتهاي بسياري بين خود و فرد مقابل مي شوند يا در اين دوران متوجه ناراحتي و يا مبتلا بودن فرد به يک اختلال رواني يا وابستگي او به مواد مخدر مي شوند ، اما به رغم وقوف به اين مسائل ، بنا به دلايل فرهنگي از جمله اينکه به هم خوردن نامزدي را مساوي با بي آبرويي و از دست دادن حيثيت خود قلمداد مي کنند تن به ازدواج مي دهند چنين تجاربي در زندگي مشترک، بسيار بحران زا بوده و احتمال جدايي زوجين قابل پيش بيني است .
18- در کل احتمال آسيب زا بودن ازدواج افراد با شرايط زير قابل پيش بيني است :
-ازدواج دو فرد با فرهنگهاي کاملاً متفاوت.
-ازدواج در سنين پايين زير 20 سال
-تفاوت سني زياد بين زوجين مثلاً 15تا20سال
-بالاتر بودن سن دختر از پسر ( زن از مرد)
-ازدواج يک مرد با زني بيوه يا مطلقه
-ازدواج دختر با مردي که از ازدواج پيشين خود فرزندي دارد .
-ازدواج دو فرد مطلقه که داراي فرزندان بزرگسال مي باشند .
-ازدواج افرادي که فاصله طبقاتي بسيار زيادي با هم دارند .
-ازدواج دختري برخوردار از تحصيلات دانشگاهي با پسري که از لحاظ تحصيلي پايين است .
-ازدواج با فرد معتاد به مواد مخدر
-ازدواج با شخصي که قبلاً ازدواج هاي متعددي داشته است .
-ازدواج با فردي که خانواده اش شديداً مخالف اين وصلت هستند .
-ازدواج بدون داشتن اطلاعات کافي از موقعيت فردي ، خانوادگي و اجتماعي شخص مقابل .
-ازدواج با فردي که ثبات شغلي نداشته و به دليل مسائل شخصيتي خاص ، قادر به سازگاري در محيط کار نيست .
-ازدواج با دختر يا پسري که هنوز دانشجو است و از ثبات اقتصادي، شغلي و فکري لازم برخوردار نمي باشد .
19. ازدواج به خاطر جذابيت ظاهري:اهميت جذابيت جسماني به عنوان يک عامل مهم در دوستي ها و مناسبات اجتماعي، غير قابل انکار است . به نظر مي رسد افرادي که جذابيت ظاهري دارند ، رفتارهاي پسنديده تر و ويژگيهاي شخصيتي زيبايي هم داشته باشند . به خاطر چنين تصوري ، تعداد زيادي از دختران و پسران مجذوب جذابيت جسماني هم مي شوند . زماني که اهميت اين عامل درمعيارهاي افراد براي تشکيل زندگي مشترک بدون توجه به عوامل اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و شخصيتي افراد لحاظ مي شود ، ضريب خطر پذيري چنين ازدواجهايي نيز طبيعتاً بالا خواهد رفت .
در پايان بايد به نکته اشاره کنيم ، که مسائل مطرح شده فوق به صورت مطلق تأثير گذار نبوده و موارد استثنا هم وجود دارد .
دوست عزيز! اميد واريم با توجه به مطالب ذکر شده ، بتواني براي زندگي آينده خويش، انتخابي صحيح داشته باشي
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید