ویژگیهای جسمی (زیبایی) و روحی
در امر ازدواج زیبایی بهعنوان یک ملاک اساسی محسوب نمیشود یک امتیاز است که در کنار سایر صفات و معیارها مورد توجه قرار میگیرد. آنچه مهم است، توازن و تناسب بین پسر و دختر از بعد جسمی و جنسی است. تناسب جسمی از نظر قد، وزن، رنگ پوست، تناسب اندام و زیبایی صورت خواهد بود. این ملاک شاید بیشتر برای پسران در اولویت باشد تا دختران، زیرا برای یک دختر اخلاق خوش مهمتر از قیافة زیبای پسر است. بههرحال، توجه معتدل و به دور از افراط و تفریط در این مسئله راهگشاست. به شرطی که زیبایی، اولین و مهمترین ملاک انتخاب طرفین نباشد و اگر این چنین شد، سقوط آن بیش از صعود نفسانی زوجین خواهد بود.
نقص جسمانی منعی برای ازدواج نیست ولی طرفین باید از آن آگاه و به آن راضی باشند. کفویت در اینجا بدان معناست که دختری با زیبایی متوسط، نباید دنبال یوسف مصری باشد و یا پسری که چهرهاش در حد معمولی است، دنبال زلیخا بگردد. اصل بر این است که زن و مرد یکدیگر را با شرایط جسمی موجود بپذیرند و حتی توصیه شده است بهدنبال انتخاب افرادی باشید که از لحاظ بدنی نیرومند و سالم باشند، این موضوع هم در جذب زن و شوهر مؤثر است و هم در ادامة نسل آنها تأثيردارد. رسول اکرمصلياللهعليهوآله فرمودهاند: «زن را برای زیباییاش به همسری مگیر، زيرا ممکن است جمال زیبا باعث پستی و سقوط اخلاقیاش شود.» چنانچه عامل زیبایی، اصل قرار گیرد؛ ممكن است پیامدهای زیر را بهدنبال داشته باشد:
زیبایی بهمرور زمان در معرض زوال قرار میگیرد، اگر مرد به دليل زيبايي با زنی ازدواج کند، در طول زمان دچار دلسردی از او خواهد شد؛
زیبایی امری نسبی است. پس هرقدر فردی زیبا باشد، افرادی زیباتر از او هم وجود دارند و ممکن است با دیدن آنها روح سیریناپذیر انسان به هوس بیفتد؛
تناسب نداشتن در زیبایی و جسم ممکن است به ناتواناتيهای جنسی در روابط زناشویی منجر شود.
نکتة دیگری که در اینجا باید مورد توجه قرار گیرد، سلامت جسمانی و روانی فرد مقابل است که نقش بسیار مهمی در زندگی مشترك دارد. لذا قبل از اینكه مراسم عقد انجام شود حتماً سلامت همسر، هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی باید احراز شود. حتی مشكلات ژنتیكی نیز در خانوادة همسر باید مدنظر قرار گیرد؛ یعنی اگر خانوادهای هستند كه بعضی از افراد آن بهصورت مادرزادی معلولیت ذهنی یا جسمی دارند باید بااحتیاط بیشتر و با مشاورة پزشكی و روانپزشكی ازدواج انجام شود.
سن
رعایت شرایط سنی در تأمین آرامش روحی دو طرف ممكن است تا حدود زیادی در عفت و پاکدامنی آنها مؤثر باشد. تناسب در رابطة سنی زوجین باعث میشود تا با درک بهتر، اختلاف در درک و فهم سبب ازهمپاشیدگی خانواده نشود. انجام هر امر، بهموقع و در زمان مناسبش پسندیده است، ازدواج نیز از این امر مستثنی نیست. امام صادقعليهالسلام میفرمایند: روزی رسول اکرمصلياللهعليهوآله به منبر رفتند و پس از حمد و ثنای الهی فرمودند:
ای مردم، جبرئیل از پیشگاه الهی نزد من آمد و گفت: دختران بکر مانند میوة درختاند. موقعی که میرسند اگر چیده نشوند، اشعة آفتاب فاسدشان میکند و وزش باد آنها را پراکنده میسازد. همچنین دختران وقتی به سن بلوغ رسیدند و مانند زنان در خویشتن تمایل جنسی احساس نمودند، باید شوهر اختیار کنند و اگر همسر نگیرند از فساد ایمن نیستند، چه آنکه بشرند و بشر از خطا و لغزش مصون نیست.[7]
تشبیه دختران به میوهاي که هنگام رسیدن باید چیده شود، نشان میدهد که دختر زمان معینی برای ازدواج دارد که اگر دیرتر ازدواج کند، از لحاظ روحی و جسمی آمادگیهای خود را از دست خواهد داد. معمولاً افرادی که در سنین بالا ازدواج میکنند، سختتر و گاه حتی کمتر با همسر خود سازگاری دارند و در امر «تربیت فرزندان» نیز ناموفقترند، زیرا محرومیتهای روحی و عقدههای روانی و ازدستدادن جذابیت و شادابی و نشاط، مانع آسایش روانی لازم و صبر و بردباری مادرانه و پدرانه است. توصیه به تزویج بهموقع دختران بهدليل ظرافت و لطافت آنها و همچنين حفاظت از این موجود انسانی، ارزشمند است. توصیه به تزویج پسران نيز در موقع خود، بهخاطر شدت تمایلات جنسی و جلوگیری از انحرافات جنسی و اختلافات رفتاری در آنان است. بین بالارفتن سن با افزایش توقعات و ناسازگاریهای رفتاری و کاهش شور و عشق، رابطة معناداری وجود دارد.
شرایط شخصیتی
افراد و گروههای متفاوت جامعه را میتوان به چند دسته تقسیم کرد:
درونگرا: افرادی هستند که بیشتر در عالم خود و غرق تنهایی و سکوتاند، خیلی درگیر محیط اطراف نمیشوند و بیشتر دوست دارند تنها باشند. این افراد حتی از اظهار نظر در میان جمع هم واهمه دارند؛
برونگرا: این افراد درگیر دنیای اطرافاند، از بودن در جمع و سخنگفتن در میان آنها لذت میبرند و بهراحتی به ابراز احساسات خود میپردازند.
در توضیح این دو گزینه باید گفت: ازدواج زن و مردی که در این موارد متعادل هستند، هیچ اشکالی ندارد. اما اگر هر يك از آنها در يكي از موارد فوق پررنگ باشد مثلاً یکی درونگرای پررنگ و دیگری برونگرای پررنگ، ازدواجشان سرانجام خوبی نخواهد داشت؛
مكانكنترل بیرونی: فردی است که همیشه دیگران را در اتفاقات و حوادث زندگیاش مقصر میداند و خودش را هرگز مقصر نمیداند. توصیه میشود که با اینگونه افراد ازدواج نکنید؛
مكانكنترل درونی: فردی که علت اتفاقات و ناکامیهایش را در درون خود، باورها و اعمالش جستوجو میکند. اگر خطا کند مسئولیت خطایش را میپذیرد و عذرخواهی میکند؛
شخصیت قربانی: فرد علاوه بر اینکه عالم و آدم را مقصر میداند، از دیگران متنفر است، از گذشته شکایت میکند، از رنج کشیدن لذت میبرد، خودش را قربانی و تباهشده میداند که تمام راهها به رویش بسته است و دوست دارد دیگران برایش تأسف بخورند. ازدواج با این افراد ممنوع است؛
توافق: این افراد خود را با شرایط و موقعیتها و افراد گوناگون سازگار میکنند و نظرشان را به دیگران تحمیل نمیکنند و بهنظر دیگران احترام میگذارند. زندگی با این افراد لذتبخش است؛
عدم توافق: این افراد با آدمها و موقعیتها ناسازگارند، هیچکس از طعنة آنها در امان نیست، زود قهر میکنند و همیشه ساز مخالف میزنند. زندگی با این افراد سخت است؛
انسانها از نظر درک دنیای اطراف و برقراری رابطه با دنیا چهار گروهاند:
سمعی: شمرده، رسا و بلند حرف میزنند، سرعت کارکردن آنها با سرعت آوازخواندن آنها مطابق است و تن صداها را به حافظه میسپارند. دوروبر این افراد پر از کاستها و سیدیهای صوتی است. در طبیعت بهدنبال منشأ سروصداها هستند و این افراد به بازیهای پرسروصدا و کمتحرک بیشتر علاقه دارند؛
بصری: این افراد تندتند و بریدهبریده صحبت میکنند، هنگام حرفزدن دستهایشان را تکان میدهند، در جزوههایشان نقاشی میکشند و از رنگهای مختلف استفاده میکنند و عاشق رنگ هستند، همیشه جزوههای تمیزی دارند همهچیز را با جزئیات بهخاطر میسپارند، دوروبرشان پر از تصویر است و در گوشهای از طبیعت مینشینند و به آن مینگرند و یا در حال چیدن گل و گرفتن عکس و پروانهاند؛
لمسی: این افراد بدن شلی دارند، کمی به جلو خم هستند و درست و صاف نمیایستند، کاملاً احساسی و رمانتیک هستند، آرام و بااحساس صحبت میکنند، هنگام دیدن تلویزیون به آن نزدیک میشوند و حتی در کلاس هم نزدیک به استاد مینشینند. این افراد خود را با حواس درگیر طبیعت میکنند؛
جنبشی: این افراد آرام و قرار ندارند، در طبیعت یا دنبال کشف هستند و کاری به صدا ندارند و یا بازیهای پرتحرک میکنند مثل زو، والیبال و...
در رابطه با افراد این گروه باید گفت که اگر همگروهیها با هم ازدواج كنند، عالیترین ازدواج را دارند.
لمسیها با لمسیها.
سمعی با سمعی ـ سمعی با بصری.
بصری با بصری ـ بصری با جنبشی ـ بصری با سمعی.
جنبشی با جنبشی ـ جنبشی با بصری.
کمترین امکان موفقیت در ازدواج برای سمعیهاست و بیشترین امکان موفقیت در ازدواج مختص بصریهاست.
دوستداشتن
یکی از مباحث بسیار مهم در انتخاب همسر این است که افراد نباید به نقش مطلق عشق در امر ازدواج توجه کنند زیرا این مسئله آنها را به بیراهه و اشتباه در انتخاب، میکشاند. ولی دوستداشتن و به دلنشستن یک امر ضروری و لازم در این تصمیمگیری است و بعد از ازدواج عشق آرامآرام پدید میآید.
باید توجه کرد درمجموع تن صدا، موها، اندام، صورت، تیپ و... طرف مقابل، به دلمان بنشیند، اگر این به دلنشستن نباشد کمکم از طرف مقابل متنفر میشویم و دیگر طاقت تحمل او را نداریم.
وقتی با کسی ارتباط برقرار میکنید سه حالت پیش میآید:
اشتیاق: یعنی شما دوست دارید او را دوباره ببینید و برای جلسة بعدی لحظهشماری میکنید. در این حالت با درنظرگرفتن شرایط قبلی که ذکر شد و داشتن این شرایط، ازدواج توصیه میشود؛
تردید: در این حالت شما هنوز نميدانيد که او به دلتان نشسته یا نه، در این مورد توصیه به تصمیمگیری نمیشود. تصمیمگیری در حالت دودلی ممنوع است؛
اکراه: این حالت آرامآرام تبدیل به تنفر میشود و اگر هم همة شرایط دیگر فرد ایدهآل بود توصیه به ازدواج نمیشود.
ملاكها و معیارهای دیگری كه بیشتر مربوط به سلیقه (رنگ مورد علاقه، تیپ مورد نظر، نحوة لباسپوشیدن فرد و...)، موقعیت افراد (زندگی در کنار والدین پسر، شرایط موقت کاری سخت و...) و سبک زندگی آنهاست، در دستة دوم قرار میگیرد. در رابطة با متفاوتبودن سبک زندگی افراد باید گفت که هر فردی متناسب با اعتقادات، علایق و تفکرات خود روند زندگیاش را شکل میدهد، مثلاً کسی که دارای یک خانة شیک، ماشین آخرین مدل و... است. الزاماً پولدار نیست. شاید بهدليل تفکر خاصش نسبت به زندگی، دوست دارد که تمام درآمد خود و یا بخش زيادي از آن را برای رسیدن به امیال خود خرج کند که البته امروزه توجه به این سبک در جامعة ما بهوفور دیده میشود و ما آن را حرکتی بهسوی تجملگرایی میدانیم.
عکس مورد بالا هم صادق است؛ یعنی کسی که بسیار ساده زندگی میکند ولی دارای درآمدی بالا و پساندازی زیاد است و این شیوة زندگی را برای خود انتخاب کرده است. با قدری تأمل در این مسائل درمییابیم که افراد این دو گروه به سختی میتوانند در کنار یکدیگر زندگی کنند بهخصوص افرادی که این فرهنگ و سبک زندگی را جز اصول زندگی خود میدانند و بدون آن قادر به زندگی نیستند. بنابراین، تناسب در تفکر افراد مبنی بر سبک و شیوة زندگی هم مسئلة مهمی است که گاه بهعلت بیتوجهی در انتخاب همسر باعث ایجاد برخی مشکلات حاد در زندگی جوانان میشود.
البته توجه به یک نکتة اساسی در اینجا ضروری است و آن اینکه در صورت وجود معیارهای دستة اول در فرد مورد نظر، میتوان از معیارهای دستة دوم که بهنظر ما کماهمیتتر است، صرف نظر كرد. زیرا در بسیاری از موارد شاهد شکلگیری کفویت افراد در این موارد بعد از ازدواج بودهایم. اما این مطلب به شرطی صادق است که افراد، معیارهای دستة دوم را جزو خطوط قرمز خود ندانند.
جمعبندی معیارهای ازدواج
در امر ازدواج دو گروه دچار خطا میشوند:
افراطگرها: این گروه از افراد دنبال فرشتهها میگردند و میخواهند با کسی ازدواج کنند که همة معیارها را داشته باشد.
تفریطگرها: این گروه از افراد بدون توجه به مسائل و معیارهای مهم، ازدواج میکنند و گمانشان اين است که میتوانند طرف مقابل را آنچنان که میخواهند تغییر دهند.
در جمعبندی معیارها یکسری خطوط زرد و قرمز وجود دارد:
خطوط قرمز؛ خطوطی هستند که اگر کسی یکی از آنها را داشته باشد شما با او ازدواج نمیکنید، مثل رابطة غیرمشروع جنسی قبل از ازدواج، اعتیاد و...؛
خطوط زرد؛ خطوطی هستند که اگر در کسی مشاهده کنید حساسیت شما را برمیانگیزد و دقتتان را برای ازدواج زیاد میکند که آیا میتوانید با این شرایط با او زندگی کنید یا نه؟ خط زرد چیزی نیست که نتوانید با آن کنار بیايید.
هر سه خط زرد؛ با یک خط قرمز برابری میکند. خطوط زرد و قرمز استانداردی ندارد و برای هر فرد نسبی و منحصر به خود اوست. مثلاً کسی که خیلی مذهبی است نماز برایش یک خط قرمز است. پس هرکس خودش خطوط زرد و قرمزش را مشخص میکند.
روانشناسان معیار خطوط زرد و قرمز را خود افراد میدانند ولی در رابطه با تعداد مجاز این خطوط در افراد معتقدند که تعداد خطوط قرمز در فرد انتخابشده برای ازدواج باید حداکثر پنج و خطوط زرد باید حداکثر ده مورد باشد، بیشتر از اینها جایز نیست.
ازدواجهای ممنوع
با افرادی که سوءظن (بدبینی بیمارگونه) دارند ازدواج نکنید.
با افرادی که وسواس در فکر، عمل (پاکی و نجاست) و.. دارند ازدواج نکنید.
با افرادی که افسردگی حاد (ماژور) دارند ازدواج نکنید.
ازدواجهای احساسی ممنوع است، یعنی زمانی که شما آنقدر احساسی شدهاید که حاضر به تحقیق نیستید.
ازدواج با معتادان، الکلیها، رباخواران و کلاً افرادی که بهسمت خطا میروند ممنوع است.
ازدواج با افرادی که در گذشته یکبار ازدواج کردهاند و طلاق گرفتهاند و یا رابطة دوستی با جنس مخالف داشتهاند و الان ذهن و دلشان دچار درگیری مثبت (عاطفی) و منفی (تنفر و کینه) هستند، یا حتی اگر یکی از این حالات را هم دارد ممنوع است.
ازدواج با محارم (نسبی، سببی و رضاعی) و کفار از دید اسلام ممنوع است.
منابع
بانکی پور، امیرحسین؛ مطلع مهر؛ کمالی نژاد؛ 1387.
بیابانگرد، اسماعیل؛ جوانان و ازدواج؛ دفتر نشر فرهنگ اسلامی؛ 1386.
به پژوه، احمد؛ ازدواج موفق وخانوادة سالم، چگونه؟ انجمن اولیا و مربیان؛ 1388.
بیرقی، ابوالفضل؛ آموزشهای قبل از ازدواج؛ نوای دانش؛ 1387.
سادات، محمدعلی؛ راهنمای همسران جوان.
حسینی بیرجندی، سیدمهدی؛ مشاوره در آستانة ازدواج.
حسینی، سیدعلیاکبر؛ روزنامه رسالت؛ شماره 6586- 9/9/87.
عابدينی، مطهره؛ انتخاب همسر؛ پيام رسان؛ 1387.
گنجی، حمزه؛ روانشناسی عمومی
10. مجلة عصر جديد، مقالة سمينار ازدواج؛ سال اول،شمارة اول، آذ1370. 225
11. ملکی، حسن؛ مشاورة قبل از ازدواج باجوانان؛ نيکان کتاب، 1387.
12. مطهری، محمدرضا؛ مشاوره و راهنمايی از ديدگاه اسلام؛ دفتر تبليغات اسلامی حوزة علمية قم؛ 1379.
13. مظاهري، علي اکبر؛ جوانان و انتخاب همسر- پارسايان؛ 1388.
14. دکتر فرهنگ؛ سي دي ازدواج موفق.
پايگاه اطلاعرسانی charismaco.com.www
پايگاه اطلاعرسانیpeyvandeasemani.ir www
پايگاه اطلاعرسانی www. tebyan.net
پايگاه اطلاعرسانیwww.niksalehi.com
پايگاه اطلاعرسانی www.tabesh.net
پايگاه اطلاعرسانی www.harfehesabi.blogfa.com
پايگاه اطلاعرسانی www.askquran.ir
پايگاه اطلاعرسانی www.turkmenstudents.com
--------------------------------------------------------------------------------
[1] وسائلالشيعه، ج 14، ص 30
[2] مکارماخلاق؛ ص204 و بحارالانوار؛ ج 10، ص 373
[3] وسائلالشيعه؛ ج 14، ص 51
[4] بحارالانوار، ج 100، ص 235
[5] بحارالانوار؛ ج 100، ص 235
[6] جواهر؛ ج 29، ص 37
[7] اصول کافی؛ ج 5، ص 337
نوشته شده توسط: اکرم اشرفی ، شمسا سبزیان ، ملیحه عیان
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید