101. و فرمود: خوردن چيزي در بازار از پستي است.
102. و فرمود: حوائج شما بخدا، اسباب احتياج است. آن حاجتها را از خدا بوسيله آن اسباب بطلبيد؛هرکس احتياج ها رابشما عطا کند آنرا از خدا بوسيله صبر بگيريد(و براي درخواست حاجت شتاب نکنيد).
103. و فرمود: شگفتا بحال مؤمن، خداوند هيچ پيش آمدي را براي او مقدر نميکند مگر اينکه بخير او است، چه شادش کند و چه ناشاد. اگر گرفتارش کند کفاره ي گناه است و اگر باوچيزي اعطا کرد باو لطف کرده است.
104. و فرمود: کسيکه شب و روز را بسر آورد و بزرگترين همش آخرت باشد خدا در دل او بي نيازي را خواهد گذارد و کارش را براي او سر وسامان ميدهد و از دنيا خارج نميشود مگر اينکه از روزي خود بطور کامل بهره گيرد. و کسيکه شب و روز را بسر آورد و بزرگترين همش دنيا باشد، خداوند، فقر را پيوسته در مقابل چشمانش قرار خواهد داد و کارش را پراکنده ميسازد و به بيش از آنچه هم که قسمتش شده از دنيا نخواهد رسيد.
105. بمردي که درباره اجتماع امتش از او پرسيده بود فرمود: اجتماع امتم همان اهل حق ميباشند اگر چه اندک باشند.
106. و فرمود: کسيکه خداوند باو وعدۀ ثواب درمقابل عملي داده است حتماً بآن وعده وفا ميکند و بهر کسي که وعده کيفر داده است در انجام آن مختار است.
107. و فرمود: آيا ميخواهيد شما را به کسي که اخلاقش از همه بد من شبيه تر است خبر دار سازم؟ عرض کردند آري اي رسول خدا. فرمود کسي که اخلاقش از همه ي شما بهتر باشد و حملش بزرگتر و نسبت به نزديکانش نيکو رفتارتر و از لحاظ حق طلبي نسبت بخودش در خشم و رضا از همه سختگيرتر باشد.
108. و فرمود: خوش خور شکر گزار بهتر از روزه دار زبان بسته (از شکر) است.
109. و فرمود: دوست داشتن مؤمن، مؤمن را، بخاطر خدا از بزرگترين شعب ايمان است. کسيکه در راه خدا محبت کند و در راه خدا ببخشايد و در راه خدا از چيزي منع کند از برگزيدگان خدا مي باشد.
110. و فرمود: محبوبترين بنده نزد خدا، کسيست که براي بندگانش سودمندتر باشد و کسي از همه بيشتر بحقيقت خدا وقف شده است که کارهاي خير را بيشتر دوست داشته باشد، و بآنها بيشتر عمل کند.
111. و فرمود: کسي که کارخوبي در حق شما کرد او را پاداش دهيد، اگر چيزي براي پاداش نداريد از او سپاسگزاري کنيد که سپاس، پاداش است.
112. و فرمود: کسيکه از نرمي و مداران محروم است از تمام چيزهاي خوب محروم است.
113. و فرمود: با برادرت جدال همراه با شوخي نکن و به آن قولي مده که بعد خلاف آن رفتار کني.
114. و فرمود: چيزهائي که احترام آنها بر هر مؤمن واجب است سه چيز است: احترام به قرض، احترام به ادب، و احترام به طعام.
115. و فرمود: مؤمن، خشرو و اهل شوخي است و منافق تر شر و خشمگين.
116. و فرمود: چه کمک خوبي است بي نيازي در مقام تقوي.
117. و فرمود: عواقب شرستمکاري، زودتر از هر چيز دامنگير ميشود.
118. و فرمود: هديه سه گونه است: هديه در مقابل هديه، هديه براي ظاهرسازي و هديه بخاطر خدا.
119. و فرمود: خوشا بحال کسي که از شهرت حاضري درگذرد براي وعده اي که آنرا بچشم نديده است.
120. و فرمود: کسيکه فردا را از عمرش بشمرد ( از وقت حاضر استفاده نميکند و چشم بفردا دارد) همراه بودن با مرگ را ناخوش داشته است.
121. و فرمود: چگونه برشما ميگذرد زمانيکه زنانتان فاسد شده اند و جوانانتان فاسق، نه امر بمعروف ميکنيد و نه نهي از منکر؟ بآنحضرت عرض شد اي رسول خدا چنين حالتي اتفاق ميافتد؟ فرمود: بلي و بدتر ازآن؛ چگونه خواهيد بود زمانيکه مردم را امر به منکر و نهي از معروف ميکنيد: گفته شد چنين هم خواهد شد اي رسول خدا؟ فرمود: بلي و بدتر از آن، چگونه حالي خواهيد داشت زمانيکه معروف را منکر به بينيد و منکر را معروف.
122. و فرمود: چون فال بدزدي با بي اعتنائي از آن در گذر و چون گمان بردي، قضاوت نکن و اگر کسي بتو حسد ورزيد ستم نکن.
123. و فرمود: مؤاخذه ي نه چيز از امتم برداشته شده: خطا، فراموشي، چيزيکه برآن بزور وادار شوند(با اکراه عملي را برآنان تحميل کنند)، آنچه حکمش را نميدانند، آنچه طاقتش را ندارند، آنچه را که از روي ناچاري انجام دهند. فال بدزدن، حسد، تفکر درباره ي انداختن و سوسه در ميان بندگان خدا مادامي که بلب و زبان بيان نشود.
124. و فرمود: اگر کسي از شما خواب نديد نبايد محزون شود چه هر چه علم انسان بيشتر شد خواب از او برداشته ميشود.
125. و فرمود: در بين امت من دو گروه هستند که چون صالح شوند، امت من نيز صالح خواهند بود و چون فاسد گردند امت من نيز فاسد ميشوند. گفته شد اي رسول خدا آنها چه کساني هستند؟ فرمود: فقها و زمامداران.
126. و فرمود: کاملترين مردم از جهت عقل کسي است که از خدا بيشتر بترسد و نسبت باو فرمانبردار تر باشد. و کم عقل ترين مردم کساني هستند که از سلطان بيشتر بترسند و نسبت بدو فرمانبردارتر باشند.
127. و فرمود: نشستن با سه گروه دل را ميميراند: نشستن با فرومايگان، گفتگوي با زبان و همنشيني با توانگران.
193. و فرمود: چون خدا بر ملتي غضب کند برآنان عذاب نازل نميکند؛ نرخهايشان را گران، عمرهايشان را کوتاه، تجارتهايشان را بي سود، ميوه هايشان را ناپاک، نهرهايشان را بي آب کرده باران از آنان قطع ميشود و افراد پست و بدکاران آن ملت برآنان مسلط ميگردند.
128. و فرمود: چون بعد از من زنا زياد شود، مرگ ناگهاني نيز زياد ميشود، چون کيل و وزن کم بگذارند خدا آنانرا به قحطي و نقص در مال دچار ميکند، چون از دادن زکات خودداري کنند زمين هم برکتهاي خود را از کشت و ميوه و معادن باز ميگردد، چون در قضاوت جفا کنند به ستم و تعدي کمک کرده اند، چون پيمانهاي خود را بشکنند خداوند دشمنان را بر آنان مسلط خواهد کرد، و چون قطع رحم کنند اموال خود را در دست اشرار قرار داده اند، و اگر امر به معروف و نهي از منکر نکنند. و از نيکان اهل بيتم اطاعت نکنند خداوند اشرارشان را بر آنان مسلط خواهد کرد، و در آن موقع نيکانشان هم که دست بدعا برميدارند دعايشان مستجاب نخواهد شد.
129. و فرمود: و چون آيه« ولا تمدن عينيک الي ما متعنا به ازواجاً منهم» يعني هرگز بمتاع ناچيزيکه بقومي داده ايم چشم آرزومگشا(الخ آيه131 از سوره طه) برآن حضرت نازل شد گفت: اگر انسان به تسليت خدا تسلي نيابد، نفسش با حسرت هاي پي درپي از دنيا قطع ميشود و کسيکه چشم بدنبال آنچه که از مال دنيا در دست مردم داشته باشد، هميشه اندهگين است، و از آنچه هم خدا باو داده استفاده نميکند و عيش او منغص ميشود، و کسيکه نعمت خود را نميبيند مگر در خوراکي و پوشاکي، هم نادان شده و هم به نعمت خدا کفر ورزيده کوشش او به نتيجه نميرسد و عذاب باو نزديک ميگردد.
130. و فرمود: وارد بهشت نميشود مگر مسلمان ابوذر پرسيد: ! اسلام چيست اي رسول خدا؟ فرمود: اسلام عريان است و لباسش تقوي است، پوشش دروني لباسش هدايت و بيروني آن حيا است، ملاکش ورع ميباشد کمالش دينداري و ثمره ي آن عمل صالح است. براي هر چيز پايه ايست و پايه اسلام محبت ما اهل بيت است.
131. و فرمود: کسي که رضايت مخلوق را در مقابل خشم خالق بخواهد، خداي عزوجل آن مخلوق را بر او مسلط ميگرداند.
132. و فرمود: خداوند بندگاني را از ميان خلقش براي رفع احتياجات مردم آفريد که بکارهاي نيک تمايل دارند، نيکي و بخشش را مجد و افتخار خود ميدانند و خداوند اخلاق کريمه را دوست دارد.
133. و فرمود: خدا را بندگاني است که مردم در احتياجات خود دست بدامن آنها ميزنند، اينان روز قيامت از عذاب خدا ايمنند.
134. و فرمود: مؤمن مقيد بادب الهي است، هر وقت خدا باو وسعت داد او هم در راه خير بديگران توسعه ميدهد و چون خدا امساک کرد او هم خير خود را باز ميدارد.
135. و فرمود: بر مردم زماني خواهد آمد که اگر دين کسي تلف شود مادام که دنيايش سالم است باکي ندارد.
136. و فرمود: خداوند دلهاي بندگانش را نسبت بکسي که نسبت بدانها خوبي کند با محبت قرار داده است و نسبت بکسي که بدانها بدي کند پر کينه. [1]
137. و فرمود: چون امت من پانزده خصلت را انجام دهند بر آنها بلا نازل ميشود. گفته شد آن خصلتها چيست اي رسول خدا؟ فرمود: هنگاميکه غنيمت را دست بدست بين خود بگردانند، امانت را باز يافته اي براي خود بدانند، زکات را يکنوع ضرر و زياني پندارند، مطيع زن خود شوند، حقوق مادر را انجام ندهند، با دوست نيکي کنند در حاليکه نسبت به پدرشان ستم روا ميدارند، سر وصدا در مساجد زياد بلند ميشود(هياهوي بسيار براي هيچ)، اشخاص از ترس شرشان اکرام ميشوند، پست ترين فردشان زمامدارشان باشد، زماني که مردان لباس حرير پوشند و شراب نوشند، بجاي هر چيزي آوازه خوانها و تار و تنبور اختيار شود و آيندگان و گذشتگان خود را لعن کنند. پس بايد پس از آن منتظر سه پيش آمد بود: باد سرخ، مسخ شدن بصورت حيوانات يا نباتات.
138. و فرمود: دنيا زندان مؤمن و بهشت کافر است.
139. و فرمود: زماني خواهد آمد که مردم گرگهائي هستند، کسيکه گرگ نباشد گرگان او را ميخورند.
140. و فرمود: کمترين چيزي که در آخرالزمان يافت ميشود برادر مورد وثوق و مطمئن و يا پول حلال است.
141. و فرمود: خود را از سوء ظن مردم حفظ کنيد.
142. و فرمود: تمام کارهاي خوب با عقل بدست ميآيد و کسيکه عقل ندارد دين هم ندارد.
143. مردمي در حضور آنحضرت کسي را مدح گفتند تا آنجا که گفتند همۀ خصلتهاي خوب دروي هست آنحضرت فرمود: عقلش چگونه است؟ گفتند اي رسول خدا ما بتو خبر ميدهم که پيوسته در عبادت کوشش دارد و انواع خير را انجام ميدهد، شما از عقلش ميپرسيد؟ آنحضرت فرمود: احمق بوسيله حماقتش صدمه اي ميزند که بس خطرناکتر از فجور فاجر است. فردا بندگان باندازه اي عقولشان بمقامات بالا ميرسند و نائل بقرب الهي ميشوند.
144. و فرمود: خداوند عقل را بسه قسمت تقسيم فرمود. کسيکه هر سه را دارد عقلش کامل است و کسي که اين سه را ندارد داراي عقل نيست. نيکو معرفت خدا را داشتن، امر خدا را بخوبي اطاعت کردن و نسبت بکار خدا بخوبي شکيبائي بخرج دادن.
145. يکنفر نصراني از اهالي نجران و ارد مدينه شد و داراي بيان و وقار وهيبتي بود. بدو گفته شد؟ اي رسول خدا چه قدر عاقل است اين نصراني ! ! آنحضرت بگوينده تندي کرد و گفت: بس کن. عاقل کسيست که خدا را يکتا بداند و اطاعت او را گردن گذارد.
146. و فرمود: خداوند کسيکه بطرفش دستي دراز شد شايسته است که آنرا پاداش دهد، اگر پاداش نداد بايد از او سپاسگزاري کند، چه اگر چنين نکرد نعمتش را ناپديده گرفته است.
147. و فرمود: با يکديگر مصاحفه کنيد زيرا مصاحفه خشم و کينه را از بين ميبرد.
148. و فرمود: مؤمن رنگ هر خصلتي را بخود ميگيرد جز رنگ دروغ و خيانت.
149. و فرمود: بعضي از شعرها داراي حکمتهائي هستند و بعضي بيان ها سحرآميز است.
150. بأبي ذر فرمود: کدام حلقه اي ايمان محکمتر است؟ گفت خدا پيغمبرش بهتر ميدانند. فرمود: با يکديگر دوستي کردن بخاطر خدا و دشمني کردن در راه خدا و خشم در راه خدا.
151. و فرمود: از خوشبختيهاي بني آدم طلب خير از خداست و راضي بودن بآنچه که خدا قسمت کرده است و از شقاوتهاي بني آدم ترک طلب خير از خدا و دشمني نسبت به مقدر خدا است.
152. و فرمود: پشيماني توبه است.
153. و فرمود: کسيکه حرام قرآن را حلال پندارد بآن ايمان نياورده است.
154. مردي بدانحضرت عرض کرد: مرا وصيت کن. فرمود: زبانت را نگهدار. باز گفت اي رسول خدا مرا وصيت بفرما. فرمود: زبانت را نگهدار. باز هم گفت اي رسول خدا مرا وصيت کن. فرمود: واي بر تو مگر مردم را جز درويده هاي زبان در آتش مياندازد؟
155. و فرمود: انجام کارهاي خوب از سقوط گاههاي بشر جلوگيري ميکند، صدقه ي پنهاني آتش غضب هدا را فرو مينشاند صله رحم عمر را زياد ميکند و هر کار خوبي صدقه است. کسانيکه در دنيا اهل خوبيها هستند درآخرت نيز اهل نيکيها ميباشند و کساني که در دنيا اهل زشتيها ميباشند در آخرت نيز چنين هستند و اولين کسانيکه وارد بهشت ميشوند اهل معروف و خوبيها ميباشند.
156. و فرمود: چون خداوند بر بنده اي انعام کرد دوست دارد اثر نعمتش را در او به بيند و از سختگيري و پريشان نمائي(تظاهر به پريشاني) غضبناک ميشود.
157. و فرمود: خوب سؤال کردن نصف علم است و مدارا نصف زندگي.
158. و فرمود: فرزند آدم پير ميشود در حاليکه دو چيز در وجود او جوان ميگردد: آز و آرزو.
159. و فرمود: شرم از ايمان است.
160. و فرمود: روز قيامت پاي بنده اي از جانمي لغزد مگر اينکه درباره ي چهار چيز از او سؤال شود: عمرش را چگونه بسر برده است؟ جوانيش را چگونه به پيري رسانده است؟ جوانيش را چگونه به پيري رسانده است؟ آنچه در زندگاني بدست آورده از کجا تحصيل و در چه راهي خرج کرده است؟ و از محبت ما اهل بيت مورد سؤال قرار ميگيرد.
161. و فرمود: کسيکه بر مردم زمامدار باشد و برآنان ظلم نکند و کسيکه با مردم سخن گويد و دروغ نگويد و کسيکه چون بمردم وعده اي دهد خلاف نکند؛ مردانگيش کامل، عدالتش ظاهر، پاداشش نزد خدا حتمي و غيبتش حرام است.
162. و فرمود: همه چيز مؤمن داراي احترام است: عرضش، مالش، خونش.
163. و فرمود: صله رحم کنيد اگر چه بوسيله سلامي باشد.
164. و فرمود: ايمان عبارتست از: عقد در دل و گفتار بزبان و عمل بارکان.
165. و فرمود: توانگري از زيادي مال دنيا نيست بلکه از مناعت طبع و عزت نفس است.
166. و فرمود: ترک کردن شر صدقه است.
167. و فرمود: چهار چيز است که ملازم هر صاحب عقلي از امت من است. عرض شد آنها چيست اي رسول خدا؟ فرمود: گوش فرا دادن بعلم، حفظ، انتشار و عمل بدان.
168. و فرمود: بعضي از بيان ها سحر است و بعضي از علم ها جهل است و بعضي از گفتارها گنگي.
169. و فرمود: سنت من در دو قسم است: سنتي است درباره ي واجبات که هرکه بعد از من بدان عمل کند هدايت يا بدو هر که ترک کند گمراه ميشود و سنتي است در غير واجبات که عمل بدان فضيلت دارد و ترکش هم گناهي ندارد.
170. و فرمود: من ارضي سلطاناً بما يسخط الله خرج من دين الله. هرکس بقيمت خشم خدا سلطان را راضي کند از دين خدا خارج شده است.
171. و فرمود: از خير بهتر فاعل خير است و از شربدتر عامل شر.
172. و فرمود: کسيرا که خدا از خواري معصيت به عزت فرمانبرداري(از حق) منتقل کند، او را بدون مال توانگر ساخته، بدون عشيره عزيز داشته و بدون انيسي با يار کرده است. کسي که از خدا بترسد همه چيز از او ميترسند و کسي که از خدا نترسد، خدا او را از همه چيز ميترساند. کسي که از روزي کم خدا راضي باشد خدا هم با عمل اندک از او راضي است. کسيکه براي کسب حلال در زندگاني از چيزي باک نداشته باشد مؤونه اش سبک ميشود و فکرش راحت، زن و بچه اش در نعمت قرار ميگيرند، و کسيکه در دنيا زهد اختيار کند خداوند حکمت را در قلبش جايگزين کرده آنرا بزبانش جاري ساخته او را به عيوب و دردهاي دنيا و دواهاي آن دردها نيز آگاه ميگرداند و او را از دنيا سلامت بدارالقرار ميبرد.
173. و فرمود: از لغزش رنجديدگان در گذريد.
174. و فرمود: زهد در دنيا عبارتست از کوتاهي آرزو و سپاس تمام نعمتها و کناره گيري از تمام چيزهائيکه خدا حرام کرده است.
175. و فرمود: نه هيچ خيري بر پا و تظاهر انجام دهيد و نه هيچ خيري را بخاطر شرم از ديگران ترک کنيد.
176. و فرمود: براي امتم از سه چيز ميترسم: آزمندي که آنرا پيروي کنند، هوائي که از آن متابعت شود و پيشوائي گمراه کنند.
177. و فرمود: کسيکه غمش زياد است پيوسته بدنش بيمار است و کسيکه بدخلق است نفس خود را در عذاب داشته و کسيکه با مردان درافتد جوانمردي و کرامتش از بين ميرود.
178. و فرمود: هان بدانيد که بدترين اشخاص از امت من کساني هستند که از ترس شرشان آنانرا ارجمند ميدارند. آگاه باشيد کسيکه مردم بدو احترام ميگذارند تا از شرش ايمن باشند از ما نيست.
179. (از احاديث مهم و موثق است)و فرمود: کسيکه شب را بروز رساند و فکرش درباره ي چيزي غير از خدا باشد از خدا نيست. و کسيکه در فکر کار مؤمنان نباشد از آنان نيست، و کسيکه ذلت و خواري را گردن نهد از ما اهل بيت نيست.
180. و اين مطالب را در تغزيت فرزند معاذ بن جبل باو نوشت: « از محمد رسول خدا به معاذ بن جبل، سلام بر تو، خدائي را سپاس ميگزارم که جز او خدائي نيست. اما بعد ! خبر بي تابي تو براي فرزندت که خدا او را برده است بمن رسيد و هر آينه فرزندت از مواهب بي رنج خدائي و از عاريه هائي بود که خدا بتو سپرده بود. خدا تا مدت معيني ترا از او بهره مند ساخت و در وقت معلومي آنرا گرفت. انا لله و انا اليه راجعون، مبادا فرياد و فغان تو اجرت را ضايع گرداند. اگر باجر اين مصيبت آگاه کردي ميداني که مصيبت تو در مقابل آنچه خدا در عوض براي اهل تسليم و صبر فراهم کرده است بسي اندک است، و بدان که جزع و فزع نه مرده را برميگرداند و نه قضا و قدر را تغيير ميدهد، چه نيک جزائي و چه وعده ي محققي. مبادا تأسف و غم و غصه ي تو اين چيزهائي را که براي تو فراهم شده است از بين ببرد. و براي هرکس باندازه اي قدرش مصيبتي نازل ميشود. والسلام عليک و رحمه الله و برکاته».
181. و فرمود: از نشانه هاي قيامت است: فراواني قرآن خوانان و کمي اهل تحقيق و نظر وفقه، وفور فرمانروايان وقت اشخاص امين و مطمئن و زيادي باران و کمي گياه.
182. و فرمود: احتياج کسيرا که بمن دسترس ندارد بمن برسانيد، هرکه احتياج آنکس را که دسترسي به سلطان(صاحب قدرت، رئيس، سرپرست) ندارد ابلاغ کند، خداوند روز قيامت قدمش را روي صراط پا برجاميدارد.
183. و فرمود: دو چيز غريب است: کلمه ي حکمت آميزي از سيفه، آنرا بپذيرد و گفتار بدي از شخصي حکيم، او را ببخشيد.
184. و فرمود: کسيکه براي کسب حلال از چيزي حيا نکند مؤونه اش سبک شده و خودش سود ميبرد و تکبر از او برداشته ميشود و کسيکه از روزي کم خدا راضي باشد خدا هم از عمل کم او راضي است و کسيکه چنان بدنيا دل به بندد که باعث درازي آرزوهايش گردد خدا باندازه اي دل بستگيش قلب او را کور ميکند. و کسيکه در دنيا زهد اختيار کند و آرزوهايش کوتاه باشد، خداوند بدون آموختن او را دانا ميگرداند، و بدون رهبري کسي راه را پيدا ميکند، کوري را از وجودش برده او را بصير ميسازد.
هان آگاه باشيد: پس از من قومي خواهند بود که بر ملک و سلطنت مسلط نخواهند شد، جز با کشتار و سرکشي، و توانگري براي آنها پايدار نميشود، مگر با بخل و امساک. و محبت آنها در بين مردم پايه نميگيرد، مگر بخاطر پيروي از هوس و آسان گرفتن در دين و مسامحه روا داشتن نسبت بدين.
آگاه باشيد: هر کس آن زمان را دريابد، در حاليکه ميتواند درآن روزگار توانگر باشد و فقير زندگي کند، و در حاليکه ميتواند از اشراف باشد با ناتواني زندگاني بسر برد، و در حاليکه قادر به محبت کردن و مورد محبت قرار گرفتن باشد، (بهمان طريق و روش بالا) و با کينه داشتن نسبت بدو مورد خصومت قرار گيرد(بخاطر پيروي نکردن از هوي و هوس آنان) و اين کارها را جز بخاطر خدا و روز قيامت انجام ندهد، خداوند ثواب پنجاه صديق باو عطا مي فرمايد.
185. و فرمود: بپرهيزيد از تظاهر بخشوع نفاق آميز و آن چنانست که کسي داراي بدني خاشع باشد ولي قلبش متواضع نباشد.
186. و فرمود: شخص نيکوکاري که مورد سرزنش قرار گرفته است، مشمول رحمت ميشود.
187. و فرمود: هديه پيش آريد و بهترين هديه عطر است حملش سبک و آسان و بويش خوش است.
188. و فرمود: بدرستيکه کار نيک يا از صاحب دين است يا از شخص با حسب (اصيل)، جهاد ناتوان، حج است و جهاد زن، خوب شوهرداري کردن براي همسرش. محبت نسبت بديگران نصف دينداري است، و کسيکه اقتصاد صحيح پيش گيرد خرج عائله اش زياد نميشود. روزي را بوسيله صدقه طلب کنيد. خداوند ابا دارد روزي بندگان مؤمنش را از جائيکه پيش خود حساب کرده اند بدهد.
189. و فرمود: هيچ بنده اي به مقام متقين نميرسد مگر اينکه چيزهاي بي اهميت را وا گذارد بخاطر اهميت داشتن چيزهائي مهمتر از آنها.
[1] حديث شماره 83 است با اندکي تغيير.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید