در تاريخ خود اسلام زنان قديسه و عاليقدر فراوانند. كمتر مردى است به پايه خديجه برسد، و هيچ مردى جز پيغمبر و على به پايه حضرت زهرا نمى رسد. حضرت زهرا بر فرزندان خود كه امامند و بر پيغمبران غير از خاتم الانبياء برترى دارد.
اسلام در سير من الخلق الى الحق يعنى در حركت و مسافرت به سوى خدا هيچ تفاوتى ميان زن و مرد قائل نيست. تفاوتى كه اسلام قائل است در سير من الحق الى الخلق است، در بازگشت از حق به سوى مردم و تحمل مسؤوليت پيغامبرى است كه مرد را براى اين كار مناسبتر دانسته است.
يكى ديگر از نظريات تحقيرآميزى كه نسبت به زن وجود داشته است، مربوط است به رياضت جنسى و تقدس تجرد و عزوبت. چنانكه مى دانيم در برخى آيينها رابطه جنسى ذاتا پليد است. به عقيده پيروان آن آيينها تنها كسانى به مقامات معنوى نايل مى گردند كه همه عمر مجرد زيست كرده باشند.
يكى از پيشوايان معروف مذهبى جهان مى گويد: «با تيشه بكارت درخت ازدواج را از بن بركنيد. همان پيشوايان ازدواج را فقط از جنبه دفع افسد به فاسد اجازه مى دهند;يعنى مدعى هستند كه چون غالب افراد قادر نيستند با تجرد صبر كنند و اختيار از كفشان ربوده مى شود و گرفتار فحشا مى شوند و با زنان متعددى تماس پيدا مى كنند، پس بهتر است ازدواج كنند تا با بيش از يك زن در تماس نباشند.
ريشه افكار رياضت طلبى و طرفدارى از تجرد و عزوبت، بدبينى به جنس زن است;محبت زن را جزء مفاسد بزرگ اخلاقى به حساب مى آورند.
اسلام با اين خرافه سخت نبرد كرد;ازدواج را مقدس و تجرد را پليد شمرد. اسلام دوست داشتن زن را جزء اخلاق انبيا معرفى كرد و گفت: «من اخلاق الانبياء حب النساء. پيغمبر اكرم مى فرمود: من به سه چيز علاقه دارم: بوى خوش، زن، نماز.
برتراند راسل مى گويد: در همه آيينها نوعى بدبينى به علاقه جنسى يافت مى شود مگر در اسلام;اسلام از نظر مصالح اجتماعى حدود و مقرراتى براى اين علاقه وضع كرده اما هرگز آن را پليد نشمرده است.
يكى ديگر از نظريات تحقير آميزى كه درباره زن وجود داشته اين است كه مى گفته اند زن مقدمه وجود مرد است و براى مرد آفريده شده است. اسلام هرگز چنين سخنى ندارد. اسلام اصل علت غايى را در كمال صراحت بيان مى كند.
اسلام با صراحت كامل مى گويد زمين و آسمان، ابر و باد، گياه و حيوان، همه براى انسان آفريده شده اند اما هرگز نمى گويد زن براى مرد آفريده شده است. اسلام مى گويد هر يك از زن و مرد براى يكديگر آفريده شده اند: «هن لباس لكم و انتم لباس لهن ( بقره/ 187) زنان زينت و پوشش شما هستند و شما زينت و پوشش آنها.
اگر قرآن زن را مقدمه مرد و آفريده براى مرد مى دانست قهرا در قوانين خود اين جهت را در نظر مى گرفت ولى چون اسلام از نظر تفسير خلقت چنين نظرى ندارد و زن را طفيلى وجود مرد نمى داند، در مقررات خاص خود درباره زن و مرد به اين مطلب نظر نداشته است.
يكى ديگر از نظريات تحقير آميزى كه در گذشته درباره زن وجود داشته اين است كه زن را از نظر مرد يك شر و بلاى اجتناب ناپذير مى دانسته اند. بسيارى از مردان با همه بهره هايى كه از وجود زن مى برده اند او را تحقير و مايه بدبختى و گرفتارى خود مى دانسته اند. قرآن كريم مخصوصا اين مطلب را تذكر مى دهد كه وجود زن براى مرد خير است، مايه سكونت و آرامش دل اوست.
يكى ديگر از آن نظريات تحقير آميز اين است كه سهم زن را در توليد فرزند بسيار ناچيز مى دانسته اند. اعراب جاهليت و بعضى از ملل ديگر مادر را فقط به منزله ظرفى مى دانسته اند كه نطفه مرد را-كه بذر اصلى فرزند است-در داخل خود نگه مى دارد و رشد مى دهد.
در قرآن ضمن آياتى كه مى گويد شما را از مرد و زنى آفريديم و برخى آيات ديگر كه در تفاسير توضيح داده شده است، به اين طرز تفكر خاتمه داده شده است.
بنابراین اسلام از نظر فكر فلسفى و از نظر تفسير خلقت، نظر تحقيرآميزى نسبت به زن نداشته است بلكه آن نظريات را مردود شناخته است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید