قابلیت درونى انسان :
انسان بر اساس فطرت خود به سوى کمال گرایش دارد و نیروهایى از قبیل حس حقیقت جویى و حس خداپرستى او را در این راه تحریک مى کنند. با وجود این، انسان مجبور به پیروى از این گرایشهاى درونى نیست، بلکه غریزه هایى از قبیل شهوت، غضب، قدرت طلبى و خودخواهى نیز در طبیعت انسان هستند که هر یک منشأ برخى از رفتارها در انسان مى باشند. این غرایز با این که سرمنشأ خیر بوده، هر یک به گونه اى به هستى و رشد انسان کمک مى کنند، اما توجه بیش از حد به یکى از آنها و تقویت آن موجب خروج انسان از حد اعتدال مى گردد. بدین گونه انسان مى تواند در تعیین سرنوشت خود مؤثر باشد و از این روست که قرآن بسیارى از مشکلات انسان را ناشى از اعمال خود او مى داند چنان که مى فرماید بسیارى از گرفتاریهاى شما چیزهاى است که خود شما در ایجاد آن نقشى داشته اید. (شورى/ 30) هدایتها و ضلالتهایى که در این مورد به اراده خدا نسبت داده مى شوند، در حقیقت پاداش و کیفرهایى است که در مقابل انجام اعمال نیک و بد به بندگان مى دهد.
فهرست اعمال و کردار انسانى و موضعگیرى هاى او که در گمراهى و سقوط او نقش دارند و موجبات آن را فراهم مى آورند، عبارتند از:
1- پیروى از هوى و هوس
اگر انسان غرایز خود را تعدیل نکند و بیش از حد به ارضاء آنها بپردازد از خط اعتدال خارج شده، به ورطه انحراف سقوط خواهد نمود. قرآن کریم مى فرماید: افرأیت من اتخذ الهه هواه و اضله الله على علم و ختم على سمعه و قلبه...؛ پس آیا دیدی کسی را که هوای خویش را معبود خود قرار داده و خدا او را از روی علم (به اینکه پذیرای هدایت نبود) گمراه ساخته و بر گوش و دلش مهر زده است. (جاثیه/ 23) در این آیه گمراه شدن بنده توسط خداوند معلول پیروى بدون چون و چرا از خواهشهاى نفسانى است. وقتى انسان هواهاى نفسانى را معبود و مطاع خود قرار دهد بر چشم و گوش و قلب او مهر زده مى شود؛ زیرا انسان چیزى را جز همان خواهشهاى درونى خود نمى بیند و در چنین شرایطى درک حقیقت برایش غیرممکن مى شود و این حالت به منزله مهرزدن بر قلب و چشم شخص گمراه بیان شده است.
2- دوست ناباب
3- پیروى نسنجیده از بزرگان
یکى از عوامل اصلى مشکلات کشورهاى جهان سوم و نیز کشورهاى اسلامى پیروى حساب نشده سیاستمداران و رهبران آنها از بیگانگان از جمله سیاستمداران برجسته جهان است. این مسأله سبب بى توجهى به تعالیم اسلام و مصالح جوامع اسلامى مى شود و نیز موجبات گمراهى انسان را فراهم مى آورد. انسانى که مطیع بزرگان جامعه خود باشد مصالح و سرنوشت خود در روز قیامت را فراموش مى کند و از آن غافل مى شود.
قرآن مى فرماید: عده اى از افرادى که روز قیامت دچار عذاب شوند بهانه مى آورند که خدایا ما از بزرگان پیروى کردیم و گمراه شدیم. (احزاب/ 67) از سوى دیگر پیروى از تعالیم رسولان و فرستادگان الهى موجب هدایت انسان و حرکت او در صراط حق مى باشد و کسى که از فرزانگان و عارفان پیروى کند به کمال مقصود خود خواهد رسید.
4- پیروى حساب نشده از اجداد
5- احساس بى نیازى
اگر انسان خود را در مقابل حضرت حق بى نیاز پندارد و احساس کند تمام امور خود را مى تواند حل و فصل کند و به قدرت الهى نیاز ندارد، دچار گمراهى شده، طغیان خواهد کرد. به همین جهت در تعالیم اسلامى همواره نیاز انسان و وابسته بودن او به منبع پرفیض الهى تذکر داده مى شود. قرآن یکى از علل گمراهى افراد را غفلت و فراموشى تعالیم الهى و یاد خداوند مى داند. (فرقان/ 18-17)
6- پیروى از اکثریت
یکى دیگر از عوامل اصلى گمراهى بشر پیروى از اکثریت است که در طول تاریخ موجب مخفى ماندن حق و نشر باطل گردیده است. بشر امروزى نیز از این مشکل رنج مى برد و برخى از ملتها در اثر پیروى از رأى اکثریت دچار مشکلات روحى و معنوى بسیارى شده اند. یکى از شبهاتى نیز که امروزه علیه مکتب اهل البیت علیهم السلام مطرح مى شود، این است که اگر این مکتب بر حق است چرا پیروان آن در اقلیت هستند؟ در پاسخ باید گفت که اکثریت یا اقلیت بودن نمى تواند معیار حق و باطل باشد، بلکه گاهى اکثریت بر حقند و در بسیارى از موارد نیز اقلیت بر حق مى باشند و اکثریت بر کفر، فساد و ضلالت؛ چنان که قرآن کریم در موارد متعددى بدان اشاره کرده است و گاهى مى فرماید اکثر آنها نمى دانند، یا اکثر آنها تعقل نمى کنند، یا مى فرماید اگر از اکثریت پیروى کنى از راه خدا منحرف خواهى شد و علت آن را این مى داند که آن اکثریت بر اساس حدس و گمان تصمیم گیرى مى کنند. (انعام/ 116)
7- پرستش بتها
پرستش بتها گرچه خود معلول گمراهى و انحراف است، اما در عمیقتر شدن ضلالت انسان تأثیر دارد: رب انهن اضللن کثیرا من الناس...؛ پروردگارا! آنها بسیاری از مردم را گمراه کرده اند. (ابراهیم/36) در این آیه مشاهده مى کنیم که حضرت ابراهیم علیه السلام گمراهى بسیارى از مردم را به خاطر بتها مى داند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید