تدبير ش 67
در اوضاع كشور بايد نقاط منفي و مثبت را در كنار هم مشاهده كنيم
يك نگاه جمعي و كلي و عمومي به مسائل كشور بكنيم. البته در اين نگاه كلي، بايستي واقعبينانه نگاه كنيم. خودمان را نبايستي دچار خطا كنيم. يك سونگري نكنيم! ما نقاط مثبتي داريم، نقاط منفياي هم داريم؛ هر دو را ببينيم. گاهي فقط نگاه منفي غلبه داده ميشود. امروز متأسفانه انسان مشاهده ميكند كه در بين برخي مسئولين و نخبگان سياسي و غيره، كأنه مُد شده است كه نگاه، نگاه بدبينانه باشد؛ نگاه منفي باشد؛ نقاط مثبت را نبينند؛ روي نقاط منفي تكيه كنند. در رسانهها و غيررسانهها مرتباً منفيبافي ميشود. تا انسان هم مـيگويـد: چـرا؟ مـيگويند: آقـا شمـا نميگـذاريد مـا واقعيات را بگوييم! مـيگـوييد سياهنمايـي اسـت، مـيگوييد فلان اسـت؛ مـا ميخواهيم حقايق را بگوييم. نه! اين يك سونگري است. ... بنده روزها ده بيست تا روزنامه را معمولاً همينطور يك مروري ميكنم. بعضي از روزنامهها هر روزي چهار تا، پنج تا تيتر دارند كه هر كدام از اين تيترها كافي است دل يك آدم ضعيف را بلرزاند؛ منفي، منفي، منفي، منفي! اين كار را دوست ميدارند. حالا اغراض سياسي است، اغراض جذب مشتري است؛ هرچه هست، نميدانيم؛ كساني را متهم نميكنيم؛ اما اين واقعيت است، اين غلط است؛ غلبه دادن نگاه منفي، خلاف واقعبيني است؛ موجب نااميدي است.
نقطة مقابلش هم همينجور است؛ يعني غلبه دادن نگاه مثبت، بدون ديدن نقطة منفي؛ اين هم گمراه كننده است؛ موجب يك رضايتي در انسان ميشود كه احياناً اين رضايت، رضايت كاذب است؛ اين هم درست نيست. نقاط منفي را هم بايد در كنار نقاط مثبت ديد: اين كار را كشور و نظام توانسته انجام بدهد؛ اين كار را نتوانسته انجام بدهد؛ اين دو تا را در كنار هم ببينيم. بنابراين، اگر بخواهيم اوضاع كشور را درست به دست بياوريم، بايد نقاط منفي و نقاط مثبت را در كنار هم مشاهده كنيم.7
ضرورت نگاه به جبهة به هم پيوسته دشمن براي مقابله با انقلاب اسلامي
اولين توصيهاي كه من به مجموعة تشكلهاي دانشجويي كه در زمينههاي مسائل دانشجويي و كشور و انقلاب و همه چيز فكر ميكنند، دارم، اين است: شما وقتي نگاه ميكنيد به جبهة معارض، يعني استكبار، جبهة ظلم، جبهة سرمايهدارهاي كلان بينالمللي، كارتلها، تراستها و و و، به چشم يك جبهه به آنها نگاه كنيد. يك جبهة بههمپيوستهاي وجود دارد در مقابلة با انقلاب اسلامي، كه يك انقلاب معنوي و ديني و فرهنگي و اعتقادي است. وقتي به چشم يك جبهة بههمپيوسته به اينها نگاه كرديد، خيلي از كارهاي اينها معناي واقعي خودش را نشان ميدهد. اين مسئله، وظيفة دانشجو يا تشكلهاي دانشجويي را مشخص ميكند.
فرض بفرماييد: در كشور ترور اتفاق ميافتد؛ شهيد عليمحمدي، شهيد شهرياري، شهيد رضايينژاد را ترور ميكنند. خب! اين يك كار تروريستي است. يك وقت به اين مسئله به چشم يك عمل تروريستي ضد امنيتي نگاه ميكنيم ... يك وقت، نه! با همان چشمِ جبههاي نگاه ميكنيد؛ اين يك حركت در مجموعة حركتهاي خصمانة عليه نظام اسلامي است. ... وقتي با اين چشم نگاه ميكنيد، معلوم ميشود كه دشمن به دنبال كوبيدن حركت علمي در كشور است؛ يعني يكي از حلقههاي توطئة دشمن اين است. چند تا حلقة بـههمپيوسته وجـود دارد. مثلاً حلقههـاي: تحريـم اقتصادي، ترويج ابتذال، ترويج مواد مخدر، كارهاي امنيتي، ايجاد تزلزل در مباني و مسائل اعتقادي؛ چه اعتقاد به اسلام، چه اعتقاد به انقلاب. اينها حلقههاي گوناگونِ بههمپيوسته است؛ يكي از اين حلقهها هم - كه مكمل اين زنجيره است - كوبيدن حركت علمي در كشور، با ترساندن دانشمند ما، با حذف دانشمند ماست. با اين چشم به قضيه نگاه كنيم. ... پس نگاه به دشمن بايد يك چنين نگاهي باشد: نگاه حركت جبههاي دشمن. آن وقت حمايت اينها از برخي جريانها، حملة اينها به بعضي از جريانها، دخالت اينها در بعضي از مسائل داخلي كشور، همه معنا پيدا ميكند؛ معلوم ميشود كه هدف چيست. اين مسئله ايجاب مـيكنـد كـه مـا نسبت بـه كـارهـاي اينها هوشيار باشيم.8
8. 19/05/۹۰ بيانات در ديدار جمعي از دانشجويان
تفكر و تعمق در مسائل گوناگون لازم است
يكي از چيزهايي كه من ميخواهم بخصوص به تشكلهاي دانشجويي توصيه كنم، اين است كه: بـهطـور جـدي بـه كـارهـاي فكري و فـرهنگي برنامهمند و هدفمند و عميق بپردازند. يك وقت هست كه دشمن به عرصة دانشگاه تهاجم آشكار ميكند؛ اينجا شما بايد حضور آشكار داشته باشيد؛ مثل مسائل دورة فتنه 88 و امثال اينها. يك وقت هست كه نه! آنچنان تهاجم آشكاري وجود ندارد؛ اينجا بايستي حضور مجموعههاي دانشجويي، حضور عميق فكري باشد. دربارة مسائل كلامي، دربارة مسائل اخلاقي، دربارة مسائل تاريخ، دربارة مسائل انقلاب بايد كار عميق بكنيد. دربارة مسائل گوناگون كشور ... كار كنيد.
فرض كنيد: شما دربارة بانك مركزي، دربارة نظام سلامت، دربارة مسئلة جهاد اقتصادي تحقيق ميكنيد؛ اين بسيار خوب است؛ اما به اينها اكتفاء نشود. دربارة مسائل كلامي، كارهاي عميق انجام بگيرد. دربارة مسائل سياسي كشور، كارهاي غير احساساتي انجام بگيرد. البته احساسات چيز خوب و پاكي است و من به هيچ وجه مخالف ابراز احساسات و مخالف تحرك احساساتي بخصوص جوانها نيستم؛ نه ممكن است، نه مطلوب است كه احساسات فروكش كند. ليكن دور از مقولة احساسات، تأمل و تفكر و تعمق در مسائل گوناگون، از جمله در مسائل سياسي، لازم است.8 8. 19/05/۹۰ بيانات در ديدار جمعي از دانشجويان
تدبير ش 68
ضرورت تلاش اساتيد دانشگاهها و حوزههاي علمي براي آشنايي با واقعيات و حقايق كشور
اساتيد عزيز دانشگاه، هم با واقعيات و حقايق كشور و هم با حقايق جهان بايد آشنا باشند؛ اين يك تلاشي را ميطلبد. در همة حوزههاي علمي، همينجور است. عالمِ معلمي كه جماعتي از او استفاده ميكنند، اگر به زمان خود عالم نباشد، دچار مشكلات خواهد شد. «الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لاَ تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِسُ»؛( كافي، ج 1، ص 27) كسي كه زمانه را ميشناسد، يعني وقتي اوضاع و احوال محيط خود و محيط پيرامونياش و محيط جهان را ميداند و ميفهمد جريانهاي گوناگون جهاني كيهايند، كجايند، اهدافشان چيست، چهجور با هم مواجه ميشوند، دچار اشتباه نميشود؛ در قضاياي گوناگون، قضاوت اشتباه نميكند و دچار اشتباه نميشود. اين آشنايي، براي همه لازم است؛ براي روحاني هم لازم است، براي دانشگاهي هم لازم اسـت؛ بـراي معـلم حـوزه هـم لازم اسـت، براي معلم دانشگاه هم لازم است؛ اين يك چيز مهمي است. وقتي انسان جريانات گوناگون را ميشناسد، ميتواند پديدهها را استنتاج كند، كه اين پديده چيست، چه شد كه اين اتفاق افتاد، در تحليل، دچار خطا و اشتباه نميشود.1 1. 02/06/90 23رمضان المبارك 1432 بيانات در ديدار جمعي از استادان دانشگاهها
ضرورت تلاش اساتيد براي آشنايي با مسائل منطقه و جهان
مسائل منطقه ... مسائل جهان ... كـه امـروز ... در جريـان است، خيلي مسائل مهمي است؛ خيلي تأثيرگذار است. يك حادثة عظيمي در شرف اتفاق است. اين حادثه، دو طرف دارد؛ البته دو طرف احتمالي: يك طرف، احتمالش قويتر است؛ يك طرف، احتمالش ضعيفتر است. آن احتمال ضعيفتر اين است كه دستگاههاي استكباري از يك فرصت و توان تبليغاتي استفاده كنند، باز بيايند يك پنجاه شصت سال ديگر زمينة تسلط خودشان را بر اين كشورها و بر اين منطقه فراهم كنند ... البته اين احتمالِ ضعيفتر است. احتمال قويتر اين است كه نه! ارادة ملتها و بصيرت ملتها غلبه پيدا كند و بتوانند حكومتهاي مردمي را تشكيل بدهند و اين حكومتها، عليرغم استكبـار و صهيونيسـم و آمـريـكا و غيـره، حكومتهاي مردمي اسلامي خواهد بود؛ حالا با شكلهاي مختلف، اما روح همة اينها اسلامي خواهد بود؛ چون اين مردم، مردم مسلمانياند. ... اين مردم وقتي كه بخواهند انتخاب كنند، اگر انتخاب بابصيرتي باشد، معلوم است چگونه انتخاب ميكنند؛ هماني است كه دو سه سال پيش آمريكاييها گفتند كه در منطقة خاورميانه و شمال آفـريقـا، هـر انتخابـي انجـام بگيـرد، بـه نفـع مسلمانهـاست؛ بـه نفع گـرايش اسلامـي اسـت. راست گفتند؛ امروز در هر كدام از اين كشورها انتخابات انجام بگيرد، به نفع گرايشهاي اسلامي است؛ اگرچه ظاهر قضيه نشان ندهد. ... به هر حال حادثة مهمي است. ما نميتوانيم نسبت به اين حادثه بيتفاوت بمانيم، نميتوانيم تحليل نكنيم، نميتوانيم درست نشناسيم. بايد در اين زمينهها هم اساتيد محترم تلاش كنند.1 1. 02/06/90 23رمضان المبارك 1432 بيانات در ديدار جمعي از استادان دانشگاهها
ضرورت جلوگيري از انحراف در مقابل فشارهاي دشمنان
خطري كه وجود دارد - كه بايد از اين خطر برحذر بود - اين است كه ما تصور كنيم اين انعطاف[انعطاف وليفقيه] بايستي تحت تأثير فشارهاي بيروني و تغييرِ در جهت انعطاف به قالبهاي غربي باشد. سر قضية قصاص به ما اعتراض ميكنند و فشار ميآورند؛ سر قضية ديه به ما فشار ميآورند؛ سر قضاياي گوناگون در مسائل مختلف به ما فشار ميآورند؛ لذا ما تسليم شويم؟! انعطاف به اين معنا باشد؟ نه! اين انحراف است؛ اين انعطاف نيست. بايد توجه كنيم، همان آية شريفة « وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الأَرْضِ»( انعام 116) اينجا هم جاري است. نبايد به خاطر اينكه راديوهاي بيگانه و تبليغات خصمانه و اتاقهاي فكر دشمن و كمربستة عليه نظام اسلامي، راجع به فلان حكم، راجع به فلان مبنا اعتراض ميكنند، فرياد ميكشند، ما بياييم بگوييم: حالا تجديد نظر كنيم، براي اينكه با دنيا هماهنگ شويم؟ نه! اين خطاسـت، ايـن انحـراف اسـت؛ بـه ايـن انحـراف نبايـد دچار شد.6 6. 17/06/90 بيانات در ديدار اعضاي شوراي خبرگان رهبري
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید