تدبير ش 60
يك مغالطه در مسيحيت
اينكه ادعـا بشود كـه: در مسيحيت، كليسا به آخرت مي‌پردازد، حكومت به دنيا مي‌پردازد، يك مغالطه است. آنجايي كـه قـدرت دسـت انسان‌هاي بيگانة از دين و اخلاق باشد، كليسا هم در خدمت آنها قرار مي‌گيرد؛ معنويت هم در پنجة اقتدار آنها خرد مي‌شود و از بين مي‌رود؛ جسم و جان انسان‌ها زير تأثير عوامل قدرت آنهاست؛ اين مسئلة هميشة بشر است.1 1.   ۸۹/۰۹/۰۴   بيانات در جمع 110 هزار بسيجي‌ در روز عيد غدير
    تدبير ش 61
نقش ايمان و اخلاص مردم در مقابله با دستگاه‌هاي فاسد رژيم طاغوت
به نظر من بزرگ‌ترين كار مردم گيلان اين بود كه علي‌رغم تبليغات قولي و عملي رژيم طاغوت براي ضايع كردن و فاسد كردن عقيدة مردم آن سامان در طول سال‌هاي طولاني، مردم آن خطه، ايمان را، اخلاص را، حضور در صحنه را، جهاد را به جايي رساندند كه جزو بخش‌ها و استان‌هاي برجستة كشور به شمار آمدند؛ اين خيلي مهم است. دستگاه‌‌هاي مضر و مفسد و فاسد رژيم طاغوت با همة عوامل خود، سعي در كشاندن مردم به فساد و فاسدسازي فضا بكنند، ولي مردم اين‌جور دين خود، ايمان خود، عقيدة خود، عزم خود را نگه دارند و در هنگام لازم آن را نشان دهند. از يك طرف دستگاه طاغوت بود، از يك طرف عوامل گروهك‌هاي ملحد و ضد دين بودند.
من در اوايل انقلاب آمدم رشت، مرحوم شهيد عضدي من را در اطراف ميدان بزرگ شهر رشت گرداند. گروهك‌هاي گوناگون، با تابلوهاي خود، با شعارهاي خود، همة فضا را پر كرده بودند؛ دانشگاه را هم در قبضة خودشان درآورده بودند و خيال مي‌كردند كه گيلان متعلق به آنهاست. مردم مؤمن گيلان، همين جوان‌هاي مؤمن و انقلابي، بدون كمك هيچ دستگاه و ارگاني وارد صحنه شدند و پرچم اسلام را، پرچم توحيد را، پرچم انقلاب را در آنجا برافراشتند و همة اينها را از صحنه بيرون كردند. اين، ايمان مردم است.2 2.   08/10/89   بيانات در ديدار هزاران نفر از مردم استان گيلان‌
لزوم حفظ نمادهاي گوناگون بصيرت، عزم وآگاهي
درست است كه نماد شجاعت و مجاهدت مردم گيلان، بحق، شهيد بزرگوار«ميرزا كوچك جنگلي» است كه براي اسلام، براي قرآن، براي اقامة دين و در مقابلة با بيگانگان و متجاوزان، در دوران غربت قيام كرد و ياد او هرگز نبايد فراموش شود؛ اما در دوران انقلاب اسلامي، آن كساني كه توانستند نمادهاي گوناگوني در عرصه‌هاي مختلف از گيلان عرضه كنند و نشان بدهند، يكي دو تا نيستند. اين لشكر قدس گيلان، اين بسيجيان گيلان، اين جوانان مؤمن، اين دانشوران و انديشه‌وران گيلان، دانشگاهيان گيلان، علماي بزرگوار، در دوران‌هاي مختلف نقش برجسته‌اي را از خودشان نشان دادند، كه نمودارهاي گوناگوني دارد؛ كه اگر انسان بخواهد اين نمودارها را - چه در دوران دفاع مقدس، چه در دوران مقابلة با ضد انقلاب، چه در دوران بعد از پايان جنگ - فهرست كند، يك فهرست طولاني است. اما همين يك نشانة واضح و بارز در قضية نهم دي كه ملت ايران يكپارچه به صورت خودجوش به صحنه آمد، مردم رشت جزو معدود مراكزي در كشور بودند كه يك روز جلوتر وارد ميدان شدند. روز هشتم دي - كه امروز مصادف با آن روز است - مردم گيلان اين آگاهي را، اين بصيرت را، اين عزم را، اين احساس نياز به حضور در صحنه را زودتر از ديگران نشان دادند. اينها را بايد حفظ كرد. سرمايه‌هاي اساسي يك ملت همين چيزهايي است كه نشانة بصيرت، نشانة عزم، نشانة بيداري و آگاهي است؛ اينها را بايد نگه داشت.2  2.   08/10/89   بيانات در ديدار هزاران نفر از مردم استان گيلان‌
بيداري و حركت خودجوش مردم دردفع فتنه
شعار ما، شعار جهاني است. شعارهاي ما، شعارهاي ناظر به بشريت است؛ شعارهاي ما ناظر به قطع دست مستكبران به طور كامل از كشور ما و ملت ماست؛ مستكبران اين را تحمل نمي‌كنند، لذا توطئه مي‌كنند.
فتنة سال گذشته جلوه‌اي از توطئة دشمنان بود؛ فتنه بود. فتنه يعني كساني شعارهاي حق را با محتواي صددرصد باطل مطرح كنند، بياورند براي فريب دادن مردم. اما ناكام شدند. هدف از ايجاد فتنه، گمراه كردن مردم است. شما ملاحظه كنيد؛ مردم ما در مقابلة با فتنه، خودشان به پا خاستند. نهم دي در سرتاسر كشور مشت محكمي به دهان فتنه‌گران زد. اين كار را خود مردم كردند. اين حركت - همان‌طوري كه گويندگان و بزرگان و همه بارها گفته‌اند - يك حركت خودجوش بود؛ اين خيلي معنا دارد؛ اين نشانة اين است كه اين مردم بيدارند، هشيارند.2 2.   08/10/89   بيانات در ديدار هزاران نفر از مردم استان گيلان‌
ايستادگي  در مقابل قلدرترين حكومت‌ها راه نوِ جمهوري اسلامي براي بشريت
اسلام و جمهوري اسلامي يك راه نويي را به بشريت ارائه كرد؛ يك حركت نويي را به ملت‌ها ارائه داد؛ نشان داد كه يك ملتي با اينكه آنچنان سلاحي ندارد، با اينكه آنچنان امكانات مادي‌اي ندارد، مي‌تواند در مقابل قلدرترين حكومت‌هاي دنيا مقاومت كند، بايستد، زير بار آنها نرود، راه خود را دنبال كند، پرچم عدل و انصاف را بلند كند، پرچم انسانيت را بلند كند. اين در دنياي عصر جديد يك چيز نويي است؛ اين را شما باز كرديد. در همة قضاياي گوناگون انقلاب همين است.4 4.   19/10/89   بيانات در ديدار مردم قم در سالروز قيام 19 دي
وقتي دشمن جبهه مي‌آرايد بايد ما هم در مقابل، احساس تكليف كنيم
استكبار، جبهة ضد اسلام، جبهة ضد ملت ايران از قم سيلي خورده است. يكي از مواردي كه سيلي خورده، همين نوزدهم دي است. مردم قم زودتر از ديگران احساس تكليف كردند، اوضاع را شناختند، مسئوليت را حس كردند و به ميدان آمدند؛ اينها خيلي مهم است. هم شناختن اوضاع مهم است - بصيرت مي‌خواهد - هم احساس تكليف كردن مهم است؛ روح تعهد و ايمان مي‌خواهد كه انسان احساس تكليف كند. بعضي هستند، مي‌بينند حوادث تكان‌دهنده را، مي‌بينند نقشه‌هاي دشمن را؛ اما احساس تكليف نمي‌كنند، تكان نمي‌خورند. بعضي هستند، مي‌بينند كه دشمن جبهه‌آرايي كرده است. خوب! وقتي دشمن جبهه مي‌آرايد، بايد ما هم در مقابل، احساس تكليف كنيم؛ اين لازمة تعهد است، لازمة ايمان است. بعضي اين احساس را ندارند. البته در ملت عزيز ايران اين روحيه بود، با حركت اسلامي و نهضت اسلامي تقويت شد، ريشه‌دار شد و در انقلاب خودش را نشان داد؛ ليكن جاها مختلف بودند. قمي‌ها جلو بودند. در نوزده دي احساس تكليف كردند و آمدند توي ميدان. خوب، ميدان هم ميدان آساني نبود - ميدان سختي بود - مواجهة با گلوله بود، مواجهة با سركوب خشن دستگاه پليس و امنيت رژيم طاغوت بود، به كسي رحم نمي‌كردند؛ اما قمي‌ها آمدند داخل ميدان.
اين بصيرت، اين احساس تكليف، اين حضور در ميدان، سيلي محكمي بود به دشمنان؛ همين بود كه ناگهان پاسخش از تبريز بلند شد، از آن طرف در يزد بلند شد، از آن طرف در شهرهاي ديگر بلند شد؛ لذا اين حركت عظيم كه زمينه‌هايش را امام بزرگوار ما در طول چندين سال آماده كرده بود، به وجود آمد؛ اين سيلي است.4   4.   19/10/89   بيانات در ديدار مردم قم در سالروز قيام 19 دي
وجود نشانه‌هاي كمك و حمايت الهي در صحنه‌هاي مختلف مجاهدت ملت ايران
هر جايي كه ما توانستيم درست بفهميم، درست تشخيص بدهيم - يعني همان بصيرت - و به دنبال آن احساس تكليف كرديم، احساس تعهد و مسئوليت كرديم و وارد ميدان شديم، غلبه با ما بوده است؛ «فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ».(مائده 23) وقتي با ايمان و با بصيرت وارد ميدان مواجهه شديد، غلبه با شماست، شما برنده هستيد؛ چرا؟ چون طرف مقابل شما ايمان ندارد، دين ندارد، انگيزة عميق معنوي ندارد. آن كساني كه عوامل ميداني او هستند، مزدورند، فريب خورده‌اند؛ خود نقشه‌دارها و صحنه‌گردان‌ها هم كه مردمان بي‌ايماني هستند. وقتي با ايمان وارد ميدان مي‌شويد، شما برنده‌ايد؛ اين براي ملت ايران تجربه است.
در طول اين سي و يكي دو سال، ملت ايران با اين تجربه توانسته است كارهاي بزرگي بكند؛ هم توانسته خود را از لحاظ معيارهاي مادي بالا بكشد - همين پيشرفت‌هاي علمي، همين پيشرفت‌هاي فناوري، همين اشتغال دائم به كار در سرتاسر كشور، نشانه‌هاي پيشرفت مادي است - هم از لحاظ معنوي توانسته است خود را به يك سطح عالي و راقي برساند. ما آيات الهي را ديديم، نشانه‌هاي كمك خدا را ديديم. قبل‌ها كمك الهي و پشتيباني دست قدرت خداوند را فقط در كتاب‌ها مي‌خوانديم؛ امروز در صحنه حس مي‌كنيم، لمس مي‌كنيم؛ همان‌طور كه امام بزرگوار ما اين را لمس كرده بود و به من فرمود. دل او قرص بود، چون دست قدرت الهي را مي‌ديد.
ملت ايران در ميدان‌هاي گوناگون، كمك الهي را، حمايت الهي را لمس كرده است، حس كرده است؛ وقتي توي صحنه است، وقتي آمادة مجاهدت است؛ در جنگ تحميلي يك‌جور، در قضاياي گوناگون يك جور، در تحركات سياسي و در فتنه‌‌ها يك‌جور. در همين فتنة سال 88 دست قدرت الهي بود؛ مردم بيدار شدند، مردم وارد صحنه شدند و يك حركت عظيم را خنثي كردند.4 4.   19/10/89   بيانات در ديدار مردم قم در سالروز قيام 19 دي
نبايستي انسان بازيچة دشمن شود بايد فوراً قضيه را بفهمد وبلافاصله راه را عوض كند
هنوز خيلي جا وجود دارد براي تحليل و تبيين و روشن كردن زوايا و ابعاد اين فتنه‌اي كه دشمن طراحي كرده بود. دشمن محاسبات خيلي دقيقي كرده بود؛ منتها خوب، محاسباتش غلط از آب درآمد؛ ملت ايران را نشناخته بود. دشمن در پشت صحنه، همة چيزها را مشاهده كرده بود. اين كساني كه شما بهشان مي‌گوييد سران فتنه، كساني بودند كه دشمن اينها را هل داد وسط صحنه. البته گناه كردند. نبايستي انسان بازيچة دشمن شود؛ بايد فوراً قضيه را بفهمد. اگر اول غفلتي كرده است، وسط كار وقتي فهميد، بلافاصله بايستي راه را عوض كند. خوب! نكردند. عامل اصلي، ديگراني بودند كه طراحي كرده بودند، به خيال خودشان محاسبه كرده بودند. به گمان آنها بساط جمهوري اسلامي بنا بود جمع شود؛ نه فقط حقيقت دين، حتّي شعارهاي ديني هم باقي نمانَد؛ برنامه اين بود. طراحي اين بود كه اگر توانستند قاعدة دولت را به شكل مطلوبِ خودشان بچينند، كه بعد از آن، راه حركتشان روشن بود كه چه كار مي‌كردند؛ اگر هم قاعدة حكومت و دولت طبق ميل آنها چيده نشد و برايشان ممكن نشد، كشور را به آشوب بكشانند؛ با خيال خودشان  - من يك وقتي گفتم - كاريكاتور انقلاب اسلامي را درست كنند؛ مثل سايه‌هايي كه حركت يك قهرمان را تقليد مي‌كنند، اداي قهرمان‌ها را، اداي انقلاب را در بياورند؛ برنامه‌شان اين بود. ملت ايران توي دهن اينها زد و بساط اينها را جمع كرد.4   4.   19/10/89   بيانات در ديدار مردم قم در سالروز قيام 19 دي

 
مواظب باشيم در تشخيص اشتباه نكنيم
امروز انقلاب، جمهوري اسلامي، ملت ايران، خط صحيح دين در اين كشور، از پيش از قضاياي سال گذشته به‌مراتب قوي‌تر است، روشن‌تر است. علت همين است: خداي متعال هر امتحاني كه مي‌كند، يك نمره مي‌دهد. وقتي در يك امتحاني، يك كسي، يك جمعيتي، يك ملتي قبول شدند، خداي متعال به اينها نمره مي‌دهد؛ نمره اين است كه اينها را بالا مي‌آورد. امتحان‌هاي الهي اين‌جوري است. همين‌طور كه اگر در امتحان بد عمل كنيم و امتحان را ببازيم، خداي متعال نمرة مردودي مي‌دهد و آن مردودي عبارت است از تنزل و انحطاط - انسان از آني كه بود، بدتر مي‌شود - در قبولي هم همين‌جور است؛ ملت‌ها را بالا مي‌برد.
در يك دوره‌اي مردم در يك امتحاني شكست خوردند، اميرالمؤمنين را در محراب عبادت به خون كشيدند. خوب! امتحان بدي بود. چرا بايد وضع جامعه‌اي به آنجا برسد كه كسي مثل آن مجسمة عدالت و معنويت و توحيد، به دست اشقي‌النّاس به خون كشيده شود؟ اين نشان‌دهندة امتحان بدي بود كه مردم دادند. وقتي اين امتحان را دادند، مردود شدند؛ لذا خدا اينها را پايين آورد؛ كارشان به آنجا رسيد كه حسين‌بن‌علي را جلوي چشم آنها كشتند! وقتي امتحانِ خوب بدهيد، خدا شما را بالا مي‌برد. امروز خط اسلام، خط ايمان باللَّه، خط انقلاب در كشور و در ميان ملت، خيلي قوي‌تر، پررنگ‌تر و بالاتر است از آنچه كه قبل از اين فتنه بود؛ چرا؟ چون مردم، خوب امتحان دادند. اين، نمرة الهي است. اين شد براي ما دستورالعمل. در همة قضايا بايد اين‌جوري عمل كرد. بايد درست ديد، درست سنجيد، درست محاسبه كرد. مواظب باشيم در تشخيص اشتباه نكنيم؛ قضاياي اصلي را با قضاياي فرعي جابه‌جا نكنيم؛ چيزهاي بزرگ، حوادث بزرگ و مهم را كوچك نبينيم و در مقابل، حوادث كوچك را بزرگ بينگاريم؛ بايد درست تشخيص بدهيم.4  4.   19/10/89   بيانات در ديدار مردم قم در سالروز قيام 19 دي
همه بايد بيدار باشند
بايد بيدار باشيم. همه بايد بيدار باشند. نمي‌خواهيم و نبايد بالش نرم زير سرمان بگذاريم، براي خودمان لالايي بخوانيم؛ هي بگوييم دشمن شكست خورد، دشمن ضعيف است، ما قوي هستيم؛ اين نبايد ما را به خواب ببرد. ما بايد بيدار باشيم؛ همان‌طور كه اميرالمؤمنين فرمود: «وَ اِنَّ اخَا الحَربِ الاَرقُ وَ مَن نَامَ لَم يُنَم عَنهُ».(نهج البلاغه، نامة 62) [همانا برادر جنگ، بيداري و هوشياري است و هرآن‌كس  كه به خواب رود دشمن او نخواهد خوابيد] وقتي درگيري داريد، بايد بيدار باشيد. درگيري به اختيار من و شما نيست. دشمن مي‌خواهد درگيري داشته باشد؛ حالا درگيري سياسي، درگيري امنيتي، درگيري اقتصادي. همه‌اش درگيري نظامي هم نيست. وقتي درگيري هست، بايد بيدار بود. جوان‌ها بيدار باشند، روحانيت بيدار باشد، دانشگاه بيدار باشد، مسئولين كشور بيدار باشند. بيداري مسئولين به اين است كه هرچه مي‌توانند، به مردم خدمت كنند، كار كنند؛ و هرچه مي‌توانند، اين يكپارچگي را - كه مثل خاري در چشم دشمنان است - حفظ كنند.4   4.   19/10/89   بيانات در ديدار مردم قم در سالروز قيام 19 دي
ضرورت ارزيابي توانايي‌ خود براي مقابله با دشمن
دشمن وقتي سيلي مي‌خورَد، كينه به دل مي‌گيرد و مقابله مي‌كند. حالا ما كه مي‌خواهيم خودمان را ارزيابي كنيم، بايد محاسبه كنيم. وقتي دشمن در مقابل ما بشدت دندان نشان مي‌دهد، ما بايد احساس كنيم كه پس توانايي‌هاي ما بالاست؛ مي‌توانيم به اين دشمن ضربه بزنيم.
همين حركتي كه مردم عزيز قم در سفر چند روزة اين بندة حقير انجام دادند، حوزة علميه انجام دادند، علما انجام دادند، جوان‌ها انجام دادند، سيلي بر دشمن بود؛ دردشان آمد. آنها نشان دادند كه در مقابل اين قدرت‌نمايي، اين بصيرت، اين حضور همه‌جانبة مردم آسيب‌پذيرند؛ اين براي ما ملت ايران درس است.4  4.   19/10/89   بيانات در ديدار مردم قم در سالروز قيام 19 دي