اما در خانواده دختر اولى مهریه زیاد براى زوجه حكم چماق علیه شوهرش را خواهد داشت و همین مهریه سنگین براى داماد هم (پس از مدتى كه از ازدواج سپرى شده) عقده اى خواهد شد و دائم با خود خواهد گفت عجب كلاهى سرم رفته و مقصر آن را زنش و خانواده او خواهد شناخت.
نتیجه این كه براى اجتناب از ناراحتى هاى مهریه سنگین در ازدواج ها، دو خانواده عروس و داماد بایستى از نظر مالى متناسب هم باشند (علاوه بر تناسب هاى دیگر) و مهریه هم معادل درصدى از ثروت خانواده دو طرف باشد. به قول شاعر:
كبوتر با كبوتر باز با باز كند همجنس با همجنس پرواز
بخشى از تنش هاى موجود در خانواده ها از این امر ناشى مى شود كه كبوتر مى خواهد با باز پرواز كند و ادعاى باز بودن بكند. احساس غلط حاكم بر بعضی دختر خانم ها این است كه هر كدام سعى مى كنند مهریه اش بیشتر از مهریه دوستان و آشنایانش باشد.
مهریه و میزان آن امرى جدى و تأثیرگذار در آینده زندگى مشترك زوجین است. نمى توان به این موضوع به این مهمى با احساس و چشم هم چشمى نگاه كرد. در تعیین مهریه نه زوجه و نه زوج نباید هیچ كدام احساس برد یا باخت كند. اگر چنین احساسى به زوجین دست دهد، شیرینى زندگى و ازدواج به تلخى تبدیل خواهد شد و آنگاه زن و شوهر هر دو زندگى را خواهند باخت.
اشتباه اساسى و پایه اى خانواده هاى عروس و داماد در تعیین مهریه این است كه در مواردى تعیین میزان مهریه را به اختیار احساسى عروس و داماد مى گذارند. كسانى كه صرفاً از بُعد احساس به تمام مسائل ازدواج نگاه مى كنند و هیچ تجربه اى نسبت به چنین مسائل مهمى ندارند، فرزند سالارى را در این مورد باید متوقف كرد و لازم است خانواده ها در تعیین مهریه خردمندانه بیندیشند و مهریه را بر مبناى محاسبات اقتصادى متناسب با وضعیت اقتصادى دو خانواده عروس و داماد تعیین كنند. مهریه بُعد اقتصادى ازدواج است و احساس نباید در تعیین آن دخالت كند و لازم است نگاه اقتصادى به آن شود. اگر ابعاد دیگر ازدواج احساسى است، نباید احساس حاكم بر آن ابعاد را به بعد اقتصادى قضیه هم سرایت داد. همانطورى كه جهیزیه بعد اقتصادى دیگر ازدواج است و همیشه به آن اقتصادى هم نگاه مى شود. هیچ خانواده عروسى در تهیه جهیزیه بر مبناى احساس عمل نمى كند. بلكه با توجه به توان مالى خود مبادرت به تهیه جهیزیه مى كند.
اگر آمارى از ازدواج ها تهیه مى شد و در این آمار تعداد ازدواج ها با مهریه كم و متوسط و سنگین به تفكیك معلوم مى شد، سپس آمار طلاق ها مشخص مى شد و در آنها طلاق هایى كه داراى مهریه كم بودند و طلاق هایى كه در آنها مهریه متوسط و سنگین بود تفكیك مى شد، این امكان به دست مى آمد كه رابطه میزان مهریه نامناسب با تحكیم زندگى و یا تزلزل آن مشخص گردد. همچنین آمار دیگرى كه لازم است مردم از آن آگاه شوند، آمار طلاق هایى است كه در آنها زوجه توانسته مهریه سنگین خود را دریافت كند. مهریه هاى سنگین براى اكثر زوج ها ماهیت تزئینى در سند ازدواج پیدا كرده است. در جامعه فعلى ما از مهریه قلب ماهیت شده است امرى كه ماهیت اقتصادى دارد به یك امر تشریفاتى تبدیل شده است. اگر قصد، تحكیم ازدواج است. بایستى در انتخاب همسر دقت كرد. امرى كه نیاز به تعقل و دوراندیشى و روان شناسى دارد. مهریه سنگین نه تنها چنین هدفى را تأمین نمى كند بلكه در اكثر (نزدیك به همه موارد) كاربردى معكوس دارد یعنى باعث تزلزل ازدواج مى شود. به عبارت دیگر آنچه را كه انتخاب كرده ایم یعنى مهریه زیاد و غیرمعقول با هدفى كه از آن دنبال مى كنیم یعنى تحكیم و دوام ازدواج تضاد دارند. نه تنها مهریه غیرمتعارف و غیرمعقول ما را در رسیدن به هدف كمك نمى كند بلكه برعكس چنین مهریه هایى در از هم پاشیده شدن ازدواج دخالت دارد و یكى از عوامل نابسامانى ازدواج شده است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید