زنان و استقلال و سيره پيامبر اعظم (صلي الله عليه و آله)
رابطه خانوادگي و پيوند زوجيت، طرفين را نسبت به يکديگر متعهد مي سازد. زن و شوهر به دليل موقعيت خاص حقوقي اي که نسبت به يکديگر و حيات جمعي جديد پيدا مي کنند تا حدي مي بايست که از فرديت و استقلال خود صرفنظر کرده و گاهي مصالح خانوادگي را بر مصالح فردي ترجيح دهند.
در نظام حقوقي اسلام آزادي و استقلال فردي به ميزان معيني در خانواده محدود مي شود. به طور مثال زنان متعهد مي شوند که نسبت به همسران خود تمکين نمايند و شوهران مي بايست که به لوازم همسري گردن نهاده و توان خود را در راه رفاه و سلامت خانواده خرج نمايند.
بعد از ازدواج تمام وجود و توانايي زن و شوهر اجير يکديگر نمي شود ، استقلال و ابتکار و آزادي عمل هر يک نيز در محدوده اي که شريعت تعيين کرده محفوظ مي ماند.
قرآن کريم مي فرمايند: «فلاجناح عليکم فيما فعلن في انفسهن بالمعروف» از سيره نبوي بر مي آيدکه زنان در خانه رسول خدا (ص) در محدوده شريعت و براي انجام رفتارهاي صحيح اجتماعي آزادي عمل مناسبي داشتند.
به طور مثال خديجه در حالي که در عقد نکاح پيامبر (ص) است. خود مستقلاً زيدبن حارثه را از حکيم بن حزام بن خويلد خريداري مي کند و پيوسته صدقه مي دهد. عايشه نيز راجع به زينب بنت حجش همسر ديگر پيامبر مي گويد که زينب زني خير و نيکوکار بود که به روابط خويشاندي اعتنا مي کرد و بسيار صدقه مي داد.
همسر ديگر پيامبر «سوده» که زني بسيار پاکدامن و وارسته بود، چنان خود را وقف مساکين و دردمندان کرده بود که لقب ام المساکين به او داده بودند. پس از ازدواج با رسول خدا(ص) حضرت او را کاملاً آزاد گذارده بود که در امور خود هر قدر که مي خواهد تصرف کند و همچنان به محتاجين مدينه کمک برساند. اساساً ازدواج رسول خدا(ص) با سوده – که زني مسن بود – براي حفظ موقعيت اجتماعي او بود، چرا که پس از مرگ همسرش ديگر به دليل کهولت سن، کسي به ازدواج با او راغب نبود و رسول خدا(ص) با اين کار شرايط و شأن اجتماعي وي را حفظ نمود و همچنين او را به عنوان ملجاً محتاجين مدينه نگه داشت.
استقلال شخصيت قبل از آنکه يک عملکرد باشد، يک روحيه و خلق است، به اين معنا که انسان مستقل ، انسان آزادي است که براي خود احترام قابل است و خود را محق مي داند که بر محيط اطراف خود مؤثر باشد. اين احساس آدمي را وا مي دارد که از حريم شخصيت و حقوق خود دفاع کند همچنان که به او توانايي گذشت و عفو در عين قدرتمندي مي دهد.
اين احساس در تعداد قابل توجهي از زناني که از محضر رسول مکرم اسلام (ص) استفاده کردند معلوم است.
«ام سلمه» يکي از زنان محبوب رسول خدا(ص) بود. وي به خردمندي و اقتداري معقول در تاريخ اسلام شناخته شده است. رسول خدا (ص) در حالي به او مهر مي ورزيد که او داراي شخصيتي مقتدر و عاقل بود، سخن حق را در شرايط مقتضي به زبان مي آورد و لو آنکه سنت ها و آداب تحقيرآميز آن روزگار، آن را تاب نمي آورد.
در تاريخ آمده است که وي روايت کرده، روزي در حجره ام نشسته بودم و کنيزم موهايم را شانه مي زد. صداي رسول خدا(ص) را بر منبر شنيدم که مي فرمود: «ايها الناس» ... به کنيز گفتم: دست نگهدار. کنيز گفت: او مردان را خوانده نه زنان را! به کنيز گفتم: رسول خدا(ص) فرمود: ايها الناس (اي مردم) و من از مردمم. آنگاه به حديث رسول خدا(ص) گوش فرا دادم.
اين روحيه حاکي از اعتناي رسول خدا(ص) به توانايي زنان و احترام او به ابراز وجود زنان است و زنان، به خصوص نخبگانشان را وارد در گفتگوها و مباحثي مي کرد که شايد تا آن روز مباحثي مردانه به حساب مي آمدند. براي مثال روزي عمربن خطاب وارد خانه حفصه شد در حالي که اسماء بنت عميس نيز در خانه ي او بود. عمر پرسيد: همان زني که به حبشه رفت؟ اسماء گفت : آري ، عمر با اظهار فضل گفت: «ما بر شما در هجرت با رسول خدا(ص) پيشي گرفتيم پس به او سزاوارتريم (به او نزديکتريم).» اسماء عصباني شد و پاسخ استواري به او داد و گفت: «به هيچ وجه! شما با رسول خدا(ص) بوديد در حاليکه او گرسنگان شما را سير و جاهلان شما را موعظه مي کرد (يعني شما هم ازحمايت مادي و هم از حمايت معنوي و علمي رسول خدا(ص) بهره مند بوديد) در حالي که ما در سرزمين غربت و ديار دشمنان بوديم و البته همه اينها به خاطر خدا و رسول او بود».
سپس شجاعانه گفت: «به خدا قسم غذايي نمي خورم و آبي نمي نوشم تا از رسول خود در اين باره سوال کنم» سپس به او اطمينان دادکه اين کار را با کمال شجاعت و امانت داري انجام مي دهد.
اسماء برخاست و نزد رسول خدا(ص) رفته ماجرا را بيان نمود. رسول خدا(ص) که همواره به زنان، تفکر و منش آنها – بخصوص زنان بزرگ و برجسته توجه فراوان داشت از او پرسيد:
اسماء تو چه پاسخي دادي؟ اسماء پاسخ خود را بيان کرد و رسول خدا(ص) با اين عبارت او را تأييد فرمود: ابداً آنها نسبت به من از شما سزاوارتر نيستند. آنها ثواب يک هجرت و شما کشتي نشينان (که از دريا با سختي عبور کرديد) ثواب دو هجرت داريد. وقتي اين خبر به مهاجران حبشه رسيد، مايه سرور و خوشحالي همه آنها شد.
اسلام با استقلال زنان ،فعاليت اجتماعي و حتي اقتصادي آنان مخالف نيست اما با رعايت موازين که باعث انحراف جامعه و ناامني محيط نگردد که به ضرر خودشان نيز هست .
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید