آنها همچنين به عنوان آزادي و هنر، انواع فساد و فحشا و ابتذال را ترويج دادند و حجاب را مانع اصلي اين آزادي حقيقي معرفي کردند و امنيّت اجتماعي افراد جامعه را به خطر انداختند.حفظ حجاب و امنيّت اجتماعي و درک رابطه مستقيم و عميق اين دو مقوله، راهکارها و فوايد بسيار ارزشمندي را جهت مبارزه با تهاجم فرهنگي غرب ارائه مي دهند:
- باعث تبليغ فرهنگ ناب اسلامي و تشويق جوانان به ازدواجِ موفقِ اسلامي مي گردند.-جوانان را جهت تقويت روحيه و حفظ آرامش دروني به جاي سوق دادن به محيط فحشا و اعمال مبتذل، به شرکت در فعاليت هاي هنري، ورزشي، فرهنگي و مذهبي رهنمون مي شوند.
-حفظ حجاب نه تنها باعث ايجادامنيّت اجتماعي فراگير مي شود، بلکه جهت مبارزه باتهاجم فرهنگي، مسؤولان راازواردات کالاي تجملاتي، لوازم بهداشتي وآرايشي مبتذل نهي مي نمايد(دهقان، ص 182 - 180).
د) فايدهي حجاب در بُعد اقتصادي :
استفاده از حجاب و پوشش، به ويژه در شکل چادر مشکي، به دليل سادگي و ايجاد يکدستي در پوشش بانوان در بيرون منزل، ميتواند از بُعد اقتصادي نيز تأثير مثبت در کاهش تقاضاهاي مدپرستي بانوان داشته باشد؛ البته به شرط اينکه خود چادر مشکي دستخوشِ اين تقاضاها نگردد. متأسفانه بعضاً مظاهر مدپرستي در چادرهاي مشکي نيز مشاهده ميگردد، به گونهاي که برخي از بانوان به جاي استفاده از چادرهاي مشکي متين و باوقار، به چادرهاي مشکي، توري، نازک و داراي طرحهاي جِلف و سبک که با هدف و فلسفه حجاب و پوشش تناسبي ندارند روي ميآورند.يکي از دانشجويان محجبه دربارهي رواج فرهنگ مدگرايي در خاطرات قبل از انقلاب خود گفته است:يادم ميآيد آن وقتها که حجاب نداشتم، اگر دو روز پشت سر هم قرار بود که به خانهي کسي بروم، لباسي را که امروز پوشيده بودم، حاضر نميشدم فردا بپوشم! احساس ميکردم مسخره است و سعي داشتم حتي اگر شده، لباس ديگران را به عاريه بگيرم و بپوشم، تا من هم با لباس جديدي رفته باشم. اين کارها واقعاً رفاه حال و راحتي را از خانمها سلب کرده بود.( اردوباري، 1366، ص 222)
علاوه بر فوايد ياد شده، به طور فهرستوار فوايد و آثار ديگري نيز براي حجاب و پوشش ميتوان نام برد، که مهمترين آنها عبارتند از:
ـ حفظ ارزشهاي انساني؛ مانند عفت، حيا و متانت در جامعه و کاهش مفاسد اجتماعي.
ـ هدايت،کنترل و بهرهمندي صحيح و مطلوب از اميال وغرايز انساني.
ـ تأمين و تضمين سلامت و پاکي نسل افراد جامعه.
راهبردهاي گسترش فرهنگ حجاب و عفاف :
٭توسعه فرهنگ کنکاش و تفکر در مفاهيم ديني توسط جوانان به منظور پذيرش دروني وقلبي وعمل به آنها؛
٭ اتخاذ تدابير مناسب جهت جذب، تربيت و به کارگيري نيروي انساني شايسته نظير مديران، معلمان و اساتيد معتقد و عامل به رعايت حجاب و عفاف در کليه مراکز اداري و آموزشي؛
٭تبيين آموزههاي ديني در خصوص ضرورت رعايت اصول حيا و عفت متناسب با قابليتها و ويژگيهاي زنان و مردان و ايجاد تعادل در روابط اجتماعي آنها؛
٭ احيا و ترويج سنت حسنه امر به معروف و نهي از منکر؛
٭ ارتقاي سطح آگاهي جوانان در خصوص ارتباطات صحيح انساني و اخلاقي بين آنها و حفظ حدود عفاف و حجاب در جامعه و خانواده؛
٭تبيين ديدگاه اسلام در خصوص عفاف، پوشش، حجاب و ضرورت بيان، فلسفه، احکام و دستاوردهاي مثبت رعايت آن در جامعه متناسب با شرايط سني جوانان و نوجوانان با شيوههاي جذاب؛
٭توجه دادن به رعايت و نيز باور پوشش نه به عنوان يک اجبار اجتماعي بلکه به عنوان يک ارزش انساني، ديني و معنوي و يک باور قلبي جهت مصونيت از زشتيها و آسيبهاي اجتماعي؛
٭افزايش آگاهي والدين نسبت به رعايت حجاب و عفاف خصوصاً در خانواده و نقش الگويي آنان در اين امر؛
٭اهتمام جدي نهادخانواده نسبت به تأمين نيازهاي عاطفي وشخصيتي فرزندان به ويژه دختران وتأثيرآن در شکلگيري هويت ديني و اجتماعي آنها؛
٭ تبيين نقش عفاف و حجاب در تقويت هويت ملي و فرهنگي جوانان و تأثير آن بر استقلال فرهنگي و سياسي کشور؛ ٭تقويت روحيه تعادل در جوانان در رويکرد آنان به مدگرايي و بيان مستدل و منطقي اثرات و پيامدهاي مدگرايي افراطي و پرهيز از تقليد کورکورانه از مدهاي غربي و تقويت مدگرايي ملي؛
٭تبيين ريشههاي تاريخي و فرهنگي و نشانههاي روشن از وجود حجاب و پوشش در اديان الهي و جوامع داراي سابقه تاريخي و تمدن فرهنگي؛
٭زمينهسازي اجتماعي مناسب براي دختران و پسران جهت کشف، هدايت و بروز قابليتها و توانمنديها و تأمين مطالبات خود به منظور جلوگيري از بروز جلوهگريهاي نامناسب در حيطه فرهنگ عفاف و حجاب؛
٭اختصاص بخشي ازموضوعات تحقيقاتي به بررسي» زمينه،علل وموانع گسترش فرهنگ عفاف وحجاب درجامعه «و بررسي تأثيرات محصولات فرهنگي کشور بر اين موضوع؛
٭توسعه فعاليتهاي بنيادهاي ازدواج به منظور جلب مساعدت دولت و خيرين در امر ازدواج جوانان؛
٭ارتقاي مهارتهاي فني و حرفهاي و توانمنديهاي جوانان جهت توسعه طرحهاي خوداشتغالي و آشنايي با بازار کار و زمينههاي مختلف فعاليت به عنوان زمينهساز ازدواج، تشکيل خانواده و نهايتاً توسعه فرهنگ عفاف؛
٭اهتمام جدي مراکز فرهنگي و کليه رسانههاي کشور نسبت به ارائه الگوي مطلوب از عفاف و حجاب در محصولات فرهنگي خود (فيلم، سريال، تئاتر و… )و پرهيز از ايجاد تضاد و تناقض براي جوانان در اين امر؛
٭جذب،تربيت وبه کارگيري نيروي انساني آگاه وعامل به مباني ديني عفاف وحجاب در برنامههاي فرهنگي و تبليغي؛
٭جهتدهي و تقويت امر عفاف و حجاب با استفاده از قابليتها و ظرفيت سازمانها، احزاب، تشکلهاي غير دولتي و هيئتهاي مذهبي در کشور؛
٭سازماندهي مبلغان آشنا به اصول و مباني فرهنگ عفاف و حجاب به روشهاي صحيح تبليغ و استفاده بهينه از آنها در مجامع ديني و خودجوش مردمي؛
٭نظارت دقيق وهمه جانبه درامرتوليدونشر کتاب، مطبوعات ومجلات سينمايي درخصوص رعايت حريم عفاف و حجاب از نظر محتوايي و شکلي؛
٭تبيين ضرورت رعايت حجاب وعفاف توسط زنان ومردان در برنامههاي فرهنگي،تبليغي وهنري وپرهيزاز يکسونگري؛ ٭الگوسازي و ايجاد گرايشات عميق و پايدار نسبت به امر حجاب و عفاف از طريق معرفي سيره عملي معصومين(ع)، بزرگان علمي و ادبي و فرهنگي، منطبق با مقتضيات زمان و مکان و شرايط سني جوانان؛
٭تبيين عدم مغايرت پوشيدگي، حجاب و عفاف با حضور و فعاليتهاي اجتماعي زنان و رفع شبهه تعارض بين آن دو؛ ٭تربيت و توسعه نيروي انساني مؤمن، کارآمد و آشنا به مسائل فرهنگي - تبليغي در امر عفاف و حجاب و پرهيز از برخوردهاي خشن، فيزيکي و تحقيرآميز با متخلفين؛
٭هماهنگي ووحدت رويه مستمروپايداردربرخوردباناهنجاريهاي فرهنگي توسط دستگاههاي مختلف درچارچوب قانون؛ ٭توسعه و تنوعبخشي به الگوهاي مناسب حجاب و تبليغ آن توسط رسانهها به منظور اقناع روحيه تنوعطلبي و حس زيباشناختي جوانان ضمن ترويج و تشويق چادر به عنوان حجاب برتر و پرهيز از تحميل و اجباري کردن يک الگوي ثابت از حجاب؛
٭ اتخاذ تدابير لازم جهت توليد و توزيع اقلام مورد نياز جامعه در رعايت حجاب؛
٭ايجاد زمينه تبادل فرهنگي ملل اسلامي از طريق ارائه الگوها و نمادهاي پارچه و لباس ايراني - اسلامي؛
٭تهيه مقررات لازم براي جلوگيري از واردات پارچه و لباس غير متناسب با فرهنگ عفاف و حجاب؛
نتيجه گيري:
زن مظهرظرافت وجمال آفرينش است.اصلاح جامعه درگرو تقواي زن و محيط خانواده کلاس درس اوست.برهمين اساس زن مربي بشر است ومي تواند با تربيت فرزندي امتي را رهايي بخشد.حال جايگاه والاي اين گوهر آفرينش اقتضامي کندکه در صدف حجاب قرار گيرد تا ارزشهاي او حفظ شودواين است فلسفه پوشش که خداي حکيم براي ناموس خلقت واجب کرده است.فلسفه حجاب٬ حفظ ارزش والاي زن است وازهمين رواست که خداوندپوشش ديني رابراوواجب ونگاه به بدن و موي سر اوراحرام فرموده است.حجاب و پوشش براي بانوان به ويژه حجاب برتريعني چادر٬ توجه به حريم عفاف وحراست آن ازاصيلترين سنگرزنان وازمهمترين وعميقترين وسودمندترين قانون الزامي آفرينش براي آنها وجامعه است.(قاضي٬ 1382 ٬ 12)بنابراين بايد تمام ابزارهاي فرهنگ ساز از قبيل کتاب، مطبوعات و صدا و سيما به سوي ارزش هاي اسلامي که يکي از بارزترين آنها رعايت پوشش و حجاب برتر و مطلوب و امنيت اجتماعي فراگير است، هدايت شوند و همه افراد به مهم ترين وجهي رهنمون گردند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید