تدبير ش 49-50
لزوم مجاهدت و بصيرت براي حفظ ايمان و استقامت
جمهوري اسلامي براي ايجاد نظم عادلانة جهانـي تلاش ميكند. اميدواريم بتوانيم پرچـم عدالت را در سطح جهان بالا برده و نيروي عظيم مردمي را زير اين پرچم جمع كنيم.... دو هدف عمده در اين راه، «ايجاد و ساخت يک نمونه و نظام عادل» و «معرفي و نشان دادن آن نظام» [است] ... در ايجاد و معرفي اين نظام اسلامي، علم، ايمان، همت و توانايي روحي و جسمي لازم است که اين ويژگيها در جوانان کشور وجود دارد. ... حفظ ايمان و استقامت، براي حرکت در اين راهِ دشوار و سخت با وجود هواهاي نفساني، انگيزهها و خواستههاي گوناگون لازم [است]... پيمودن خط مستقيم با ملاحظه تمام و زاويه پيدا نکردن، معناي استقامت است که به مجاهدت و بصيرت نياز دارد.1 1 . ۸۸/۱۰/۰۹ (گزارش خبري) بيانات در ديدار اعضاي اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان در اروپا
رشد مضاعف رويشها در مقابل ريزشها
اگر اين مسأله [ انحراف و زاويه پيدا کردن برخي افراد در داخل کشور] اتفاق نميافتاد و عـدهاي وسـط راه، سست عنـصري نشـان نميدادند، امروز وضع کشور در زمينههاي مادي و معنوي خيلي بهتر بود. اما همانگونه که بارها تـأکيـد شـد و واقـعيتهاي جامـعه نيـز نشـان ميدهـد، هـر مقـدار ريـزش بـود، دو برابر آن رويش وجود دارد.
... اظـهارات بـرخـي سيـاستمـداران دنيـا در خصوص اغتشاشات روز عاشورا در تهران، ... ناشي از «خباثتها و خود مهره شدن در جهت تغيير حقايق و واقعيتها» و «تأثيرپذيري از رسانههاي صهيونيستي و بيگانه دنياست».1 1 . ۸۸/۱۰/۰۹ (گزارش خبري) بيانات در ديدار اعضاي اتحاديه انجمنهاي اسلامي دانشجويان در اروپا
ابعاد حادثة نوزدهم دي: بصيرت، موقعشناسي ، دشمنشناسي، مجاهدت و فداكاري
هر سال نوزدهم دي را همة ملت ايران، بخصوص مردم عزيز و با بصيرت قم، همچون يك مقطع تاريخي گويا و زبان دار، به رخ مستكبران عالم ميكشند. جا هم دارد؛ حقيقتاً هم حادثهاي مثل نوزدهم دي، به رخ دشمن كشيدني است.
اين حادثه از ابعاد مختلفي قابل توجه و تأمل است: هم بصيرت در اين حادثه موج ميزند، هم موقعشناسي، هم دشمنشناسي، هم مجاهدت و اقدام و فداكاري ؛ اين ها ابعاد اين حادثة عظيمي است كه در نوزدهم دي سال 56 - يعني سي و دو سال قبل - به وقوع پيوسته است. از طرف ديگر، همين حادثه، مبدأ يك تحول، يك حركت، يك جريان عظيم و جهت داري در ملت ايران شد. پس حادثه، حقيقتاً حادثة مهمي است. آن روز هم تأثير گذاشت؛ امروز هم كه شما ياد آن حادثه را و ياد شهداي روحاني و غيرروحاني آن حادثه را گرامي مي داريد، باز تأثير مي گذارد؛ درس ميدهد، بصيرت ميدهد و جهت حركت را به ما نشان ميدهد. روزهاي سال، به طور طبيعي و به خودي خود همه مثل همند؛ اين انسانها هستند، اين ارادهها و مجاهدتهاست كه يك روزي را از ميان روزهاي ديگر برميكشد و آن را مشخص ميكند ؛ متمايز ميكند، متفاوت ميكند و مثل يك پرچمي نگه ميدارد تا راهنماي ديگران باشد. روز عاشورا - دهم محرم - في نفسه با روزهاي ديگر فرقي ندارد؛ اين حسين بن علي است كه به اين روز جان ميدهد، معنا ميدهد، او را تا عرش بالا ميبرد؛اين مجاهدتهاي ياران حسين بن علي است كه به اين روز، اين خطورت و اهميت را ميبخشد. روز نوزدهم دي هم همينجور است ؛ روز نهم دي امسال هم از همين قبيل است. نهم دي با دهم دي فرقي ندارد؛ اين مردمند كه ناگهان با يك حركت - كه آن حركت برخاسته از همان عواملي است كه نوزدهم دي قم را تشكيل داد؛يعني برخاستة از بصيرت است، از دشمنشناسي است، از وقتشناسي است، از حضور در عرصة مجاهدانه است- روزنهم دي را هم متمايز ميكنند.2 2 . ۸۸/۱۰/۱۹ بيانات در ديدار مردم قم در سالگرد قيام 19 دي
لزوم مجاهدت در شرايط فتنه براي تشخيص حقيقت
مطمئن باشيد كه روز نهم دي امسال هم در تاريخ ماند؛ اين هم يك روز متمايزي شد. شايد به يك معنا بشود گفت كه در شرايط كنونـي - كه شرايـط غبارآلودگي فضاست - اين حركت مردم اهميت مضاعفي داشت؛ كار بزرگي بود. هرچه انسان در اطراف اين قضايا فكر ميكند، دست خداي متعال را، دست قدرت را، روح ولايت را، روح حسين بن علي را ميبيند. اين كارها ، كارهايي نيست كه با ارادة امثال ما انجام بگيرد؛ اين كار خداست، اين دست قدرت الهي است؛ همان طور كه امام در يك موقعيت حساسي - كه من بارها اين را نقل كردهام - به بنده فرمودند: «من در تمام اين مدت، دست قدرت الهي را در پشت اين قضايا ديدم». درست ديد آن مرد نافذِ بابصيرت ؛ آن مرد خدا. در شرايط فتنه،كاردشوارتر است؛ تشخيص دشـوارتـر است. البتـه خـداي متعـال حجت را هميشه تمام ميكند؛ هيچ وقت نميگذارد مردم از خداي متعال طلبكار باشند و بگويند تو حجت را براي ما تمام نكردي، راهنما نفرستادي، ما از اين جهت گمراه شديم. در قرآن مكرر اين معنا ذكر شده است. دست اشارة الهي همه جا قابل ديدن است؛ منتها چشم باز ميخواهد. اگر چشم را باز نكرديم، هلال شب اول ماه را هم نخواهيم ديد؛ اما هلال هست. بايد چشم باز كنيم، بايد نگاه كنيم، دقت كنيم، از همة امكاناتمان استفاده كنيم تا اين حقيقت را كه خدا در مقابل ما قرار داده است، ببينيم. مهم اين است كه انسان اين مجاهدت را بكند. اين مجاهدت به نفع خود انسان است؛ خداي متعال هم در اين مجاهدت به او كمك ميكند.2 2 . ۸۸/۱۰/۱۹ بيانات در ديدار مردم قم در سالگرد قيام 19 دي
استفاده ازاستدلال جناب عمار ياسر جهت رفع شبهات
در جنگ صفين، اميرالمؤمنين در مقابل كفار كه قرار نداشت؛جبهة مقابل اميرالمؤمنين جبههاي بودند كه نماز هم ميخواندند،قرآن هم ميخواندند،ظواهر درآنها محفوظ بود؛ خيلي سخت بود. كي بايد اينجا روشنگري كند وحقايق را به مردم نشان دهد؟ بعضـيهـا حقيقتاً متزلزل ميشدند ... اصحاب اميرالمؤمنين… جلو ميافتادند؛ از جمله جناب عمار ياسر كـه مهـمتـرين كـار را ايشان ميكـرد. يكي از دفعات عمار ياسر ... استدلال كرد. ببينيد چه استدلال هايي است كه انسان ميتواند هميشه اينها را به عنوان استدلالهاي زنده در دست داشته باشد. ايشان ديد يك عدهاي دچار شبهه شدهاند؛ خودش را رساند آنها، سخنراني كرد. يكي از حرف هاي او در اين سخنراني اين بود كه گفت: اين پرچمي كه شما در جبهة مقابل ميبينيد، اين پرچم را من در روز احد و بدر در مقابل رسول خدا ديدم - پرچم بني اميه - زير اين پرچم، همان كساني آن روز ايستاده بودند كه امروز هم ايستادهاند؛ معاويه و عمروعاص. ... و من اين را به چشم خودم ديدم. اين طرفي كه اميـرالمؤمنين هست، همـين پـرچمي كـه امروز اميرالمؤمنين دارد - يعني پرچم بنيهاشم - آن روز هم در جنگ بدر و احد بود و همين كساني كه امروز زيرش ايستادهاند، يعني عليبنابيطالب و يارانش، آن روز هم زير همين پرچم ايستاده بودند. از اين علامت بهتر؟ ... فرقش اين است كه آن روز آنها ادعا ميكردند و معترف بودند و افتخار ميكردند كه كافرند، امروز همانها زير آن پرچم ادعا ميكنند كه مسلمند و طرفدار قرآن و پيغمبرند؛ اما آدمها همان آدمهايند، پرچم هم همان پرچم است. خوب، اينها بصيرت است. اين قدر كه ما عرض ميكنيم بصيرت بصيرت، يعني اين.
از اول انقلاب و در طول سال هاي متمادي، كيها زير پرچم مبارزة با امام و انقلاب ايستادند؟ آمريكا در زير آن پرچم قرار داشت، انگليس در زير آن پرچم قرار داشت، مستكبرين در زير آن پرچم قرار داشتند، مرتجعين وابستة به نظام استكبار و سلطه، همه در زير آن پرچم مجتمع بودند؛ الآن هم همين جور است. الآن هم شما نگاه كنيد از قبل از انتخابات سال 88، در اين هفت هشت ماه تا امروز آمريكا كجا ايستاده است؟ انگليس كجا ايستاده است؟ خبرگزاريهاي صهيونيستي كجا ايستادهاند؟ در داخل، جناحها ضد دين، از تودهاي بگير تا سلطنتطلب، تا بقية اقسام و انواع بي دينها كجا ايستادهاند؟ يعني همان كساني كه از اول انقلاب با انقلاب و با امام دشمني كردند، سنگ زدند، گلوله خالي كردند، تروريسم راه انداختند. سه روز از پيروزي انقلاب در 22 بهمن گذشته بود، همين آدمها با همين اسم ها آمدند جلوِ اقامتگاه امام در خيابان ايران، بنا كردند شعار دادن؛ همانها الآن ميآيند توي خيابان، عليه نظام و عليه انقلاب شعار ميدهند! چيزي عوض نشده. اسمشان چپ بود، پشت سرشان آمريكا بود؛ اسمشان سوسياليست بود، ليبرال بود، آزادي طلب بود، پشت سرشان همة دستگاههاي ارتجاع و استكبار و استبداد كوچك و بزرگ دنيا صف كشيده بودند! امروز هم همين است. اينها علامت است، اينها شاخص است؛ و مهم اين است كه ملت اين شاخصها را ميفهمد؛ اين چيزي است كه انسان اگر صدها بار شكر خدا را بكند، حقش را به جا نياورده است؛ سجدة شكر كنيم.2 2 . ۸۸/۱۰/۱۹ بيانات در ديدار مردم قم در سالگرد قيام 19 دي
بيداري ملت ، رمز حفظ انقلاب و ترس سران استكبار
اين ملت عظيم از قشرهاي مختلف در سراسر كشور نگاه ميكنند به صحنه، ميشناسند صحنه را؛ خيلي چيز بزرگ و مهمي است. ايني كه من عرض ميكنم روز نُه دي در تاريخ ماندگار است، به خاطر اين است. مردم بيدارند؛ همين است كه كشور شما را نگه داشته است. عزيزان من! همين است كه انقلابتان را حفظ كرده است؛ همين است كه جرأت سران استكبار را از آنها گرفته است كه بخواهند به ملت ايران حمله كنند؛ ميترسند. حالا در تبليغات، زيد و عمرو و بكر را ميكشند جلو، بمباران تبليغاتي ميكنند؛ اما حقيقت قضيه چيز ديگري است. دشمن حقيقي آنها ملت ايران است، دشمن حقيقي آنها ايمـان و بصيرت ملت ايران است، دشمن حقيقي آنها همين غيرت ديني جوانهاست كه ميجوشد. يك وقتي هم دندان روي جگر ميگذارند، صبر هم ميكنند، بايد هم بكنند؛ اما يك وقت هم آنجايي كه وقت حضور درصحنه است، ميآيند توي صحنه.2 2 . ۸۸/۱۰/۱۹ بيانات در ديدار مردم قم در سالگرد قيام 19 دي
تأثير بيداري و بصيرت ملت ايران بر ساير ملتها
تحليل حوادث جاري كشورمان تحليلي نيست كه از حوادث عالم جدا باشد. حوادث عالم، حوادث منطقه، اينها به هم متصل است. بخشي هم مربوط به كشور ماست، كه البته آن بخش اصلي و اساسي است. علت هم اين است كه استكبار، لنگي كار خود را از اينجا ميبيند؛ و اين نشان ميدهد كه يك ملت و يك مجموعة انساني چه نقشي ميتواند ايفاء كند. ايني كه امام بزرگوار ما ]هميشه[ خطاب ميكرد به امت اسلام، با توجه به اين حقيقت است. يك ملت وقتي بيدار ميشود، اينجور ميتواند همة محاسبات استكبار را به هم بريزد. كارخانهاي كه آنها درست كردند، خط توليدي كه براي به ثمر رساندن اهداف استكباري خودشان به وجود آوردند، اين خط توليد را بيداري يك ملت اينجور كُند يا متوقف ميكند. اگر همة ملتهاي مسلمان بيايند توي ميدان، چه ميشود! اگر همة ملتهاي مسلمان همين بصيرت را، همين آمادگي را، همين حضور را پيدا كنند، چه اتفاقي در دنيا ميافتد! از اين ميترسند. ميخواهند صداي من و شما خاموش بشـود و بـه گـوش ملـتهـاي ديـگر نـرسد. ميخواهند كاري كنند كه ملتهاي ديگر نفهمند تأثير بيداري و بصيرت يك ملت در حوادث عالم چقدر است.2 2 . ۸۸/۱۰/۱۹ بيانات در ديدار مردم قم در سالگرد قيام 19 دي
لحظه را بايد شناخت و نياز را بايد دانست
«شـوراي همـاهنگـي تبليغـات» يـكـي از كهنترين و پرسابقهترين نهادهاي نظام جمهوري اسـلامـي اسـت. ايـن اهـميت دارد كه يـك دستگاهي بر اساس يك نياز واقعي و صادقانه در كشور به وجـود بيايـد و در طـول ساليان متمادي، با تحولات گوناگون، آن نياز را همواره مورد نظر داشته باشد و حق عمل و اقدام را به جا بياورد. شوراي هماهنگي تبليغات، از اين قبيل مجموعههاست ... اين مجموعه در طول اين سال ها همچنان در خط درست و در صراط مستقيمي حركت كرده، لحظهها را شناخته و كار مناسبِ آن لحظه را انجام داده. مشكل برخي از افراد و مجموعهها اين است: بيايمان نيستند، بيشوق و بيمحبت هم نيستند؛ اما لحظهشناس نيستند؛ لحظه را بايد شناخت، نياز را بايد دانست.فرض بفرماييد كساني در كوفه دلهاشان پـر از ايمـان به امـام حسين بـود، بـه اهلبيت محبت هم داشتند، اما چند ماه ديرتر وارد ميدان شدند؛ همهشان هم به شهادت رسيدند، پيش خدا هم مأجورند؛ اما كاري كه بايد بكنند، آن كاري نبود كه آنها كردند؛ لحظه را نشناختند؛ عاشورا را نشناختند؛ در زمان، آن كار را انجام ندادند. اگر كاري كه تّوابين در مدتي بعد از عاشورا انجام دادند، در هنگام ورود جناب مسلم به كوفه انجام ميدادند، اوضاع عوض ميشـد؛ ممـكـن بـود حـوادث، جـور ديـگري حركت بكند.4 4. 29/10/88 بيانات در ديدار شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي
علاج فتنه: صراحت در بيان حق
دشمنان ملت از شفاف بودن فضا ناراحتند؛ فضاي شفاف را برنمي تابند؛ فضاي غبارآلود را ميخواهند.در فضاي غبارآلود است كه ميتوانند به مقاصد خودشان نزديك شوند و به حركت ملت ايران ضربه بزنند. فضاي غبارآلود، همان فتنه است. فتنه معنايش اين است كه يك عدهاي بيايند با ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد ميدان شوند، فضا را غبارآلود كنند؛ در اين فضاي غبارآلود، دشمنِ صريح بتواند چهرة خودش را پنهان كند، وارد ميدان شود و ضربه بزند. ايني كه اميرالمؤمنين فرمود: « إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْكَامٌ تُبْتَدَعُ »، تا آنجايي كه ميفرمايد: « فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ يَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِينَ »؛ اگر باطل، عريان و خالص بيايد، كساني كه دنبال شناختن حق هستند، امر برايشان مشتبه نميشود؛ ميفهمند اين باطل است. « وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ مزج الباطل انقطع عنه السن الْمُعَانِدِينَ »؛ حق هم اگر چنانچه بدون پيرايه بيايد توي ميدان، معاند ديگر نميتواند حق را متهم كند به حق نبودن. بعد ميفرمايد: «و ليكن يُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ ذاك ضِغْثٌ فَيُمْزَجَانِ »؛ فتنهگر يك تكه حق، يك تكه باطل را ميگيرد، اينها با هم مخلوط ميكند، در كنار هم ميگذارد؛ «فحينئذ يشتبه الحقّ عَلَى أَوْلِيَائِهِ »؛ آن وقت كساني كه دنبال حقند، آنها هم برايشان امر مشتبه ميشود. فتنه اين است ديگر.خوب، حالا در مقابل يك چنين پديدهاي، علاج چيست؟ عقل سالم حكم ميكند و شرع هم همين را قاطعاً بيان ميكند: علاج عبارت است از صراحت در تبيين حق، صراحت در بيان حق.4 4. 29/10/88 بيانات در ديدار شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي
ضرورت شناختن موقعيت ، فهميدن نياز و حضور در لحظه مناسب
شناسايي لحظهها و انجام كار در لحظة نياز، خيلـي چـيز مهمي اسـت. شـوراي ]هماهنگي تبليغات اسلامي[ بحمدالله اين خصوصيت را داشته است. دلايل زيادي هم براي اين هست؛ آخرياش همين نهم دي است؛ قبلش - ده سال قبل از اين - 23 تير است كه اشاره فرمودند؛ آن روز هم نياز لحظهها بود؛ اين يك كار متعارف و معمولي نبود. راهپيمايي مردم در 22 بهمن با همة عظمتي كه دارد ، يك كار متعارف است، يك كار روانشده است، شناختهشده است، متوقع است كه انجام بگيرد و انجام مي گيرد؛ اما 23 تير در سال 78، يك كار متعارف نبود، يك كار متوقع نبود؛ اهميت داشت كه اين مجموعه بداند و بفهمد كه اينكار در آن شرايط، لازم است و آن را انجام بدهد. كار نهم دي ماهِ امسال هـم همينجور بـود. شناختن موقعيت، فهميدن نياز، حضور در لحظة مناسب و مورد نياز؛ اين اساس كار است كه مؤمن بايد اين را هم با خود همراه داشته باشد تا بتواند وجودش مؤثر بشود؛ آن كاري را كه بايد انجام بدهد، بتواند انجام بدهد.4 4. 29/10/88 بيانات در ديدار شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي
حرف دو پهلو زدن از خواص، مطلوب نيست؛ خواص بايد حرف را روشن بزنند
وقتي شـما ميبينيد يـك حـركتي بـه بهانة انتخـابـات شـروع ميشـود، بعـد يـك عـامل «دشمن»ي در اين فضاي غبارآلوده وارد ميدان شد، وقتي ميبينيد عامل دشمن - كه حرف او، شعار او حاكي از مافيالضمير اوست - آمد توي ميدان، اينجا بايد خط را مشخص كنيد، اينجا بايد مرز را روشن كنيد. همه وظيفه دارند؛ بيشتر از همه، خواص؛ و در ميان خواص، بيشتر از همه، آن كساني كه مستمعين بيشتري دارند، شنوندگان بيشتري دارند. اين وظيفه است ديگر: مرزها روشن بشود و معلوم بشود كه كي چي ميگويد. اين جور نباشد كه باطل، خودش را در لابهلاي گرد و غبارِ برخاستة در ميدان مخفي كند، ضربه بزند و جبهة حق نداند از كجا دارد ضربه ميخورد. اين است كه حرف دو پهلو زدن، از خواص، مطلوب نيست. خواص بايد حرف را روشن بزنند و مطلب را واضح بيان كنند. اين، مخصوص يك گرايش سياسي خاص هم نيست. در داخل نظام اسلامي، همة گرايشهايي كه در مجموعة نظام قرار دارند، اينها بايد صريح مشخـص كننـد كـه بالاخـره آن حمـايتي كـه مستكبرين عالم ميكنند، مورد قبول است يا مورد قبول نيست. ... وقتي در داخل محيط فتنه، كساني با زبانشان صريحاً اسلام و شعارهاي نظام جمهوري اسلامي را نفي ميكنند، با عملشان هم جمهوريت و يك انتخابات را زير سؤال ميبرند، وقتي اين پديده در جامعه ظاهر شد، انتظار از خواص اين است كه مرزشان را مشخص كنند، موضعشان را مشخص كنند. دوپهلو حرف زدن، كمك كردن به غبارآلودگي فضاست؛ اين كمك به رفع فتنه نيست، اين كمك به شفافسازي نيست. شفافسازي، دشمنِ دشمن است؛ مانع دشمن است. غبارآلودگي، كمك دشمن است. اين، خودش شد يك شاخص. اين يك شاخص است: كي به شفافسازي كمك ميكند و كي به غبارآلودگي كمك ميكند. همه اين را در نظر بگيرند، اين را معيار قرار بدهند.4 4. 29/10/88 بيانات در ديدار شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید