تدبير ش 45
دانشجوي مؤمن و مسلمان بايد هوشيار باشد
به اعتقاد من، با تحليل من،... اين جريان[اغتشاشات]، چه پيشقراولانش دانسته باشند، چه ندانسته باشند، يك جرياني بود طرّاحي شده؛ تصادفي نبود. ... البته آنهايي كه طرّاحي كرده بودند، يقين نداشتند كه خواهد گرفت.
بعد از انتخابات كه تحرّكاتي از طرف بعضيها شروع شد، يك تجاوب نسبي هم از سوي جمعي از مردم تهران صورت گرفت، آنها اميدوار شدند؛ فكر كردند آنچه كه تصوّر ميكردند، انجام شد و گرفت و اميدوار شدند. لذا ديديد كه اين دستگاهها و وسايل رسانهاي و صوتي و الكترونيكي و ماهوارهاي و غيره حضورشان در صحنه را چهطور تشديد كردند؛ صريح وارد ميدان شدند. ... منتها خوشبختانه مثل هميشه كه مسائل ايران را بد ميفهمند و ملّت ايران را نميشناسند، اين دفعه هم نشناختند. اينها تودهني خوردند، سيلي خوردند، ولي هنوز نااميد نيستند. ... دارند قضايا را دنبال ميكنند؛ به اين زودي هم زمين نميگذارند. اينها صحنهگردانهايي دارند، صحنه گردانهايي هم پيدا خواهند كرد.
دانشگاه بايد بهوش باشد. دانشجوي مؤمن و مسلمان و دانشجويي كه به كشورش علاقهمند است و دانشجويي كه به آيندة كشور و آيندة نسل خودش دلبسته است، بايد هوشيار باشد. بدانيد! اينها دارند طرّاحي ميكنند! البته شكست ميخورند. من الآن به شما عرض ميكنم، اينها در نهايت شكست ميخورند؛ امّا درجة بيداري و هوشياري من و شما ميتواند در ميزان خسارت و ضرري كه وارد ميكنند، تأثير بگذارد. اگر هوشيار باشيم، نميتوانند صدمه و ضرري بزنند. اگر غفلت كنيم، احساساتي بشويم، بيتدبير عمل كنيم، يا خواب بمانيم و اينجور عوارض به سراغمان بيايد، ضرر و زيان و هزينه بالا خواهد بود؛ ولو در نهايت موفّق نخواهند شد.1 1. ۸۸/۰۶/۰۴ بيانات در ديدار دانشجويان و نخبگان علمي
نگاهتان به آينده، نگاه اميدوارانه باشد
شما جواناني كه گفتيم افسران جوان مقابلة با جنگ نرم هستيد، از من نپرسيد كه نقش ما دانشجويان در تخريب مسجد ضرار كنوني چيست؛ خوب، خودتان بگرديد نقش را پيدا كنيد. ...عزيزان من! شرط اصلي فعّاليت درست شما در اين جبهة جنگ نرم، يكياش نگاه خوشبينانه و اميدوارانه است. نگاهتان خوشبينانه باشد. ببينيد، من در مورد بعضيتان به جاي پدربزرگ شما هستم. من نگاهم به آينده، خوشبينانه است؛ نه از روي توّهم، بلكه از روي بصيرت. شما جوانيد - مركز خوشبيني - مواظب باشيد نگاهتان به آينده، نگاه بدبينانه نباشد؛ نگاه اميدوارانه باشد، نه نگاه نوميدانه. اگر نگاه نوميدانه شد، نگاه بدبينانه شد، نگاهِ «چه فايدهاي دارد» شد، به دنبالش بيعملي، به دنبالش بيتحرّكي، به دنبالش انزواست؛ مطلقاً ديگر حركتي وجود نخواهد داشت؛ هماني است كه دشمن ميخواهد.1 1. ۸۸/۰۶/۰۴ بيانات در ديدار دانشجويان و نخبگان علمي
تندروي، انسان را پيش نميبرد؛با فكر تصميم بگيريد
طبيعت جوان، طبيعت تحرّك و تندي است. اين دورة زندگي شما را ما هم گذراندهايم؛ آن هم در دورانهاي انقلاب و اوايل مبارزات و اينها بوده. تندي را ميدانم چيست. خيلي هم به ما نصيحت ميكردند كه: آقا تندي نكنيد! ما ميگفتيم كه: نميفهمند. چقدر لازم است تندي كردن. ميدانم تصوّر شما چيست، امّا حالا از ما بشنويد ديگر. مراقب باشيد: تندروي، انسان را پيش نميبرد؛ با فكر تصميم بگيريد. البته جوانِ امروز، از جوان دورة ما فكورتر است؛ اين را به شما عرض بكنم: شما امروز جوانهايي هستيد كه تجربهتان، اطّلاعتان، آگاهيهايتان از آن دورة جواني ما - از پنجاه سال پيش از اين – خيلي بيشتر است؛ قابل مقايسه نيست با جوان امروز. بنابراين، توقّع اينكه شماها مدبّرانه و فكورانه فكر كنيد و بدون تندروي، بدون افراط و تفريط توي قضايا رفتار كنيد، توقّع زيادي نيست.1 1. ۸۸/۰۶/۰۴ بيانات در ديدار دانشجويان و نخبگان علمي
به جوانهايتان قدرت تحليل، توان و نشاط كار بدهيد
جوانهايتان را توجيه كنيد. منظورم اين نيست كه بنشينيد زيد و عمرو سياسي را برايشان معرفي كنيد. نه! اصلاً من موافق هم خيلي نيستم. اسم آوردن از زيد و عمرو و بكر و اين چيزها، كمكي به حل مشكل نميكند. به اينها قدرت تحليل بدهيد. به اينها توان كار و نشاط كار بدهيد. چه جور؟ با اميد دادن؛ با اميد بخشيدن. فضاي كلاس را، فضاي محيط درس و دانشگاه را فضاي اميد كنيد؛ اميد به آينده. بدترين بلايي كه ممكن است بر سر يك نسل در يك كشور بيايد، نااميدي است، يأس است. اينكه ميگويند: آقا! چه فايده دارد؟ فايدهاي ندارد، اين روحية «فايدهاي ندارد» - يأس از آينده - سمّ مهلك همة فعّاليتهاست؛ چه فعّاليتهاي اجتماعي و سياسي، چه حتّي فعّاليتهاي علمي، فعّاليتهاي پژوهشي. اين كساني كه كشفيات بزرگ را در زمينه هاي علوم تجربي و دانشهاي گوناگون انجام دادند، اينها اگر نااميد از نتيجه بودند، قطعاً به اينجا نميرسيدند. اميد، آن نيروي عظيمي است كه انسان را پيش ميبرد. جوان ما را نااميد كنند از كشورش، از انقلابش، از آيندهاش، از دولتش، از دانشگاهش، از آيندة علمياش، از آيندة شغلياش. اين خيلي مضّر است. اين كاري است كه توي برنامههاي دشمنان ما و مخالفين نظام وجود دارد. به نظر من يكي از كارهاي اساسي اين است. محيط را براي دانشجو، محيط نشاط، محيط اميد، محيط حركت به جلو قـرار دهيـد.2 2. ۸۸/۰۶/۰۸ بيانات در ديدار اساتيد دانشگاهها
ضرورت ميدان دادن به دانشجو براي اظهارنظر در زمينة مسائل گوناگون
يكي ديگر از كارهايي كه بايد در زمينة مسائل گوناگون اجتماعي و سياسي و علمي انجام بگيرد، ميدان دادن به دانشجوست براي اظهارنظر. از اظهارنظر هيچ نبايد بيمناك بود. اين كرسيهاي آزادانديشي كه ما گفتيم، در دانشگاهها بايد تحقّق پيدا كند و بايد تشكيل بشود. اگر چنانچه بحثهاي مهمّ تخصصي در زمينة سياسي، در زمينههاي اجتماعي، در زمينههاي گوناگون حتّي فكري و مذهبي، در محيطهاي سالمي بين صاحبان توان و قدرتِ بحث مطرح بشود، مطمئنّاً ضايعاتي كه از كشاندن اين بحثها به محيطهاي عمومي و اجتماعي ممكن است پيش بيايد، ديگر پيش نخواهد آمد. وقتي كه با عامّة مردم، افراد مواجه ميشوند، همه نميتوانند خودشان را حفظ كنند. مواجهة با عامّة مردم، انسانها را دچار انحرافها و انحطاطها و لغزشهاي زيادي ميكند كه متأسفانه ما شاهد بوديم. خيلي از افرادي كه شما ميبينيد در مواجهة با عامّة مردم يك حرفي ميزنند، يك چيزي ميگويند، در اعماق دلشان اي بسا خيلي اعتقادي هم ندارند. به تعبير بعضيها جوّگير ميشوند؛ اين خيلي چيز بدي است. اگر در محيطهاي خاصّ، محيطهاي آزادانديشي و آزادفكري، اين مسائل مطرح بشود - مسائل تخصصي، مسائل فكري، مسائل چالشبرانگيز - مطمئناً ضايعات كمتر پيش خواهد آمد.2 2. ۸۸/۰۶/۰۸ بيانات در ديدار اساتيد دانشگاهها
لزوم حركت جامعه به سمت عدالتخواهي، رفتار ديني و ايستادگي درمقابل ظلم و فساد
در يك نظام حكومتي، يك نظام سالم، يك نظام اسلامي، همين بيمارياي كه اشخاص ممكن است دچارش بشوند، ممكن است به سراغ نظام اسلامي بيايد، به سراغ جمهوري اسلامي بيايد. اسم، جمهوري اسلامي باشد، ظاهر اسلامي باشد، صورت، صورت اسلامي باشد، امّا سيرت و رفتار و عملكرد و برنامهها، برنامههاي غير اسلامي...حركت جامعه و نظام دو جور است: حركت مثبت، حركت منفي؛ حركت به سمت عروج و اوج، حركت به سمت نزول و سقوط. حركت به سمت اوج اين است كه جامعه به عدالت خواهي نزديك شود؛ به دين، رفتار ديني و اخلاق ديني نزديك شود؛ در فضاي آزادي رشد پيدا كند؛ رشد عملي، رشد علمي و رشد صنعتي پيدا كند؛ در بين جامعه، تواصي به حقّ و تواصي به صبر وجود داشته باشد؛ جامعه روزبهروز در مقابل دشمنان خدا، دشمنان دين، دشمنان استقلال كشور، احساس اقتدار بيشتري بكند، ايستادگي مقتدرانة بيشتري بكند؛ روزبه روز در مقابل جبهة ظلم و فساد بينالمللي ايستادگي خودش را بيشتر كند؛ اينها رشد است، اينها نشانة حركت مثبت جامعه است؛ دنيا و آخرت يك جامعه را اينها آباد خواهد كرد. ما بايد دنبال يك چنين حركت مثبتي باشيم. امّا نقطة مقابل اينها، يك حركت به سمت تنزّل هم وجود دارد: به جاي حركت به سمت عدالت، حركت به سمت شكافهاي عظيم اقتصادي و اجتماعي با توجيه هاي گوناگون؛ به جاي استفادة از آزادي براي رشد علمي و رشد عملي و رشد اخلاقي، لااباليگري و استفادة از آزادي در جهت فساد و فحشا و اشاعة گناه و اشاعة خلاف؛ به جاي ايستادگي در مقابل مستكبران، متجاوزان و غارتگران بينالمللي، به جاي اقتدار نشان دادن در مقابل اينها، در مقابل آنها منفعل شدن، احساس ضعف كردن، عقب نشيني كردن؛ آنجايي كه بايد به آنها اخم كرد، به آنها لبخند زدن؛ آنجايي كه بايد بر سر حقوق خود ايستاد، از حقوق صرف نظر كردن - حالا حقّ هسته اي و غير هسته اي - اينها نشانه هاي انحطاط است. حركت جامعه بايد به سمت آن تعالي و آن ارزشها، حركت به سمت بالا باشد؛ حركت مثبت باشد. اين حركتهاي به سمت پايين، همان بيماريهايي است كه براي نظام اسلامي ممكن است پيش بيايد؛ و اين خطر براي نظام اسلامي است؛ مردم بايد بيدار باشند.7 7. ۸۸/۰۶/۲۰ خطبههاي نماز جمعة تهران
سياست غير اخلاقي، خطر جدايي دين از سياست
يكي از خطرهاي جدايي دين از سياست كه عدّهاي آن را هميشه در دنياي اسلام ترويج ميكردند - در كشور ما هم بود، امروز هم متأسفانه بعضي نغمههايي را در جدايي دين از سياست بلند ميكنند - همين است كه وقتي سياست از دين جدا شد، از اخلاق جدا خواهد شد، از معنويت جدا خواهد شد. در نظامهاي سكولار و بيرابطة با دين، اخلاق در اغلب نزديك به همة موارد، از بين رفته است. حالا يك وقت استثنائاً در جايي يك عمل اخلاقي ديده بشود، اين ممكن است؛ استثناء است. وقتي دين از سياست جدا شد، سياست ميشود غير اخلاقي، مبني بر همة محاسبات مادّي و نفعطلبانه.7 7. ۸۸/۰۶/۲۰ خطبههاي نماز جمعة تهران
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید