تدبير ش 14
هاديان سياسي، مردم را به اهميت،وظايف و نقش مجلس خبرگان رهبري، توجيه نمايند
اهميت انتخابات خبرگان - كه شايد هيچ كدام از انتخاباتهاى كشور به اين درجهى از اهميت و حساسيت نباشد - در اين است كه با اين انتخابات، مردم افراد خبرهى مورد اعتماد خودشان را انتخاب مىكنند تا اينها آمادهى به كار باشند براى لحظهى حساس فقدان رهبرى در كشور. اين مجموعه ى مورد اعتماد ملت بايد بنشينند و با بصيرت كامل، رهبرى را كه قادر بر اداى تكاليف رهبرى مىدانند، انتخاب كنند و به مردم معرفى كنند.اگر چنين جمعى در آن هنگام - يعنى هنگامى كه كشور به تعيين رهبر احتياج پيدا كرده است، يا به خاطر اينكه رهبر قبلى از دنيا رفته است و يا خداى نخواسته از صلاحيتها افتاده است، كه بايد رهبر ديگرى را انتخاب كنند - حضور نداشته باشد و آمادهى به كار نباشد، آنچنان گرهى در دستگاه مديريت كشور به وجود خواهـــد آمد كه با هيچ سرانگشتى اين گره باز شدنى نيست. خصوصيت انتخابات رهبرى اين است.كار مهم خبرگان در در درجهى اول، همينانتخاب است و در درجهى دوم، نظارت بر وضع رهبر موجود و حاضر، كه متوجه باشند و ببينند آيا صلاحيتها در او باقى است؟ آيا علم او، تقواى او، مديريت او، تدبير او، خلوص او و صدق او باقى است؛ يا از حد نصاب پايين افتاده است؟ بايد نظارت داشته باشند...بنابراين، انتخابات مجلس خبرگان بسيار حساس است...هر چه اين مجلس قويتر ،معتبرتر، پايدارتر، بصيرتر و بيناتر باشد، آيندهى كشور بيشتر تضمين شده است. 2/8/85
كاري كنيد كه مردم در يك فضاي آرام،با تشخيص و بدون سراسيمگي انتخاب كنند
انتخابات شوراهاست كه معناى آن تمشيت امور شهرى و روزمرهى زندگى مردم به دست خود مردم است. مظهر مردمسالارى است؛ انتخابات مهمى است... انشاءاللَّه همهى ملت ايران وارد شوند. مسئولان همهى تلاش خود را بكنند، تا انشاءاللَّه اين انتخابات را سالم، كامل،بىعيب و نقص، و بىحرف و گفت به سروسامانى برسانند. آن كسانى هم كه دستى در تبليغات دارند، فضاى سياسى كشور را آشفته نكنند؛ بدگويى از اين، اهانت به آن، معارضهى جناحهاى سياسى با هم. مردم چه تقصيرى كردهاند كه بايستى ذهن آنها به خاطر انگيزههاى مختلف سياسىِ اشخاص و گروهها و جناحها و مجموعهها، آشفته و مغشوش شود. اينها بگذارند فضاى انتخابات سالم باشد. البته هركس حق دارد از خود و نامزد انتخاباتى خود دفاع و حمايت كند؛ اين مانعى ندارد. تبليغات در حد متعارف و بدون اسراف و زيادهروى، خيلى خوب است؛ اما اهانت، تخريب و بدگويى - اينكارهايى كه جزو رسوم زشتِ بعضى از كشورهاى غربى است - را كنار بگذارند؛ بگذارند مردم در يك فضاى آرام، با تشخيص، با بصيرت و بدون سراسيمگى انتخاب كنند. 2/8/85
مجلس خبرگان را به عنوان ذخيره آينده نظام ، مهم بشماريد
انتخابات خبرگان ... يك ذخيرهسازى براى ملت و براى آيندهى نظام است؛ مثل صندوق ذخيره، كه يك روز در هنگام نياز، اين انتخاب شما به درد ملت و كشور خواهد خورد؛ بايد اين ذخيره را نگه داريم. اين، پشتوانهاى است كه بايد براى كشور باشد. مجلس خبرگان هميشه بايد آماده باشد؛ لذا بسيار مهم است. 17/8/85
مردم در انتخاب شوراها بايد به سمت كساني هدايت شوند كه خيالشان را از مسائل جاري روزمره ي زندگي راحت نمايند
انتخابات شوراها هم از اين جهت مهم است كه كار روزمرهى مردم و زندگى شهر و روستايى مردم، متوقف به اين انتخابات است. اگر انسانهاى صالح، كارآمد، بانشاط، مؤمن، نجيب و امين در انتخابات شوراها انتخاب شوند، خيال مردم از لحاظ مسائل جارى روزمرهى زندگى - كه با آن سر و كار دارند - راحت خواهد شد. شما اگر آن كسى را كه مىپسنديد و مىخواهيد، انتخاب نكرديد، آن كسى كه شما نمىپسنديد، انتخاب خواهد شد و رأى خواهد آورد. بنابراين، رأى خودتان را به ميدان بياوريد.به مردممان عرض مىكنم: هم در اين انتخاباتها و هم به طور عمومى ملت ما بايد بيشتر از گذشته به اتحاد اهميت بدهند و تحمل كردن يكديگر را ياد بگيرند... ما بايد از بىتحملى و ايرادگيريهاى بيخود پرهيز كنيم و به مسئلهى اتحاد و مشاركت براى شكل دادن به آينده، اهميت بدهيم. آيندهى كشور دست شماست؛ بايد به اين شكل بدهيد. 17/8/85
با تحليل شكست هاي پيدرپي سياست هاي غرب و آمريكا، عملي شدن آرمانگرايي اسلامي را براي مردم تبيين كنيد
آرمانهايى كه ملت ايران تصوير كرده است، البته آرمانهاى بلندى است؛ اما اين آرمانها دست يافتنى است. پرچم عدالت اسلامى را برافراشتن، از آن دفاع كردن و در راه آن حركت كردن، يك آرمانگرايى پوچ و بىنتيجه نيست، آنچنان كه بعضى سعى مىكنند اينطور القاء كنند. اين، عملى است... شما ببينيدصهيونيستهاى وحشى ... پنجاه سال تلاش كردند تا نشان بدهند كه اسرائيل شكستناپذير است؛ اما اين ابهت پنجاه ساله در سى و سه روز دود شد رفت هوا .بيست سال قبل، آن روزى كه ما درگير دفاع مقدس بوديم و از ميهنمان دفاع مىكرديم قدرتها ساده ترين سلاحها را هم حاضر نبودند به ما بفروشند، حتي به دو برابر قيمت هم نمي فروختند...آن روز اگر كسى مىگفت اين ملت، اين جوانان و اين همتهاى انقلابى و مؤمن، يك روز خواهد توانست اين همه ابزارهاى موشكى را در خليج فارس يا در نقطهى ديگرى به عنوان آزمايش و رزمايش منفجر بكند، كسى باور مىكرد؟ اما ملت ما توانست...آن روزي كه... حتّى بعضى از عناصر دولتهاى دوست با عنوان خبر ويژه... به ما خبر مىدادند كه ما خبر داريم بناست به شما در فلان روز يا فلان ماه حمله كنند؛ قصدشـان تهديد و ارعاب و عقبنشاندن دولت جمهورى اسلامى از مواضع خود بود. آن روز شايد خيلىها بودند كه باور نمىكردند استكبار جهانى و در رأس آن امريكا، در همهى سياستهاى معارض خود در مقابل ملت ايران و جمهورى اسلامى ايران، اينجور شكست بخورد؛ در عراق سياستش شكست بخورد؛ در فلسطين سياستش شكست بخورد؛ در لبنان سياستش به شكل مفتضحانه شكست بخورد؛ در افغانستان ناكام بماند و تهديدهاى او، تهديدهاى پوچ در سطح بينالمللى قلمداد بشود. اما اين كار شد...در اين انتخابات اخير امريكا، معلوم شد كه اين سياستها در خودِ واشنگتن هم شكست خورده است...اين كه در انتخابات كنگره، حزب وابستهى به رئيس جمهور كنونى شكست خورد، اين فقط به معناى يك حادثهى داخلى امريكا نيست؛ بلكه به معناى شكست سياستهاى جنگطلبانه و پرخاشجويانهى رئيس جمهور كنونى امريكاست...از نظر امريكاييها، طرف اصلىِ اين سياستها ملت ايران بود؛ و معنايش اين است كه ملت ايران در اين مرحلهى سياسى به صورت بارز و در سطح بينالمللى پيروز شده است...ظاهراً آخرين فرد از سياستمداران امريكا كه فهميد شكست خورده، خود بوش است! او هم امروز اعتراف مىكند كه در سياستهاى جنگ طلبانهى خود شكست خورده است. 19/8/85
توطئه هاي گسترده و پيوسته دشمنان را با هدف خنثي كردن آنها براي همه بر ملا كنيد
دشمنان اين كشور و ملت ، ... براى اينكه پيوند ميان مسئولان و مردم را ضعيف كنند، برنامهها طراحى مىكنند؛ براى اينكه ارادهى مسئولان كشور را سست كنند،برنامهها طراحى مىكنند. در چند سالِ گذشته، صريحاً دستگاههاى تبليغاتى غرب گفتند و تكرار كردند كه در صدد اينند كه در مجموعهى مديريت نظام جمهورى اسلامى اختلاف بيندازند؛ دودستگى و دو جريانى درست كنند؛ ... جوانِ ما را از فكر آينده و همت گماشتن براى بِناى آينده، به سمت شهوات سوق بدهند؛ براى اين برنامهريزى مىكنند. دلهاى مردم ما را كه در سايهى اميد مىتوانند اين راه طولانى و دشوار، اما شوقبرانگيز را طى كنند، نااميد كنند؛ دلهايشان را از اميد خالى كنند. اينها جزو برنامههايى است كه دشمن طراحى مىكند. من به شما عرض بكنم در طول اين بيستوهفت سالى كه از پيروزى انقلاب مىگذرد - كه يك روز از اين بيست وهفت سال هم بدون توطئهى دشمن نبوده است - دشمن در مقابلهى با ملت ايران و انقلاب اسلامى و اين حركت عظيم، تا امروز پىدرپى احساس ناكامى كرده است. هيچ وقت دش من موفق و پيروز نشد. گاهى يك اميدهاى واهىاى پيدا مىكردند و يك علامت غلطى از يك طرف به آنها داده مىشد، آن وقت تصور مىكردند كه توانستهاند توطئههاى خود را در اين كشور به جايى برسانند. اما بلافاصله معلوم مىشد اشتباه كردهاند. 20/8/85
تدبير ش 15
همواره بايد حضور و مشاركت مردم در عرصههاي گوناگون را عمق و گستره بيشتري بدهيد
حضور مردم در صحنه، معنايش اين است كه آحاد مردم - پير و جوان، قشرهاى مختلف، مرد و زندر هر نقطهاى از كشور - مسائل اساسى كشور را مسائل خودشان بدانند؛ مسائل علمى و پيشرفت علمى و فنى را مسئلهى اساسى خودشان به حساب آورند؛ پايبندى كشور و نظام و مسؤولان به ارزشهاى اساسى انقلاب را به عنوان يك خواست حقيقى خودشان همهجا مطرح ومطالبه كنند؛ اينها حضور مردم در صحنه است. حضور مردم در صحنه يعنى بىتفاوت نبودن؛ سرنوشت كشور را رها نكردن؛ بىرغبت نبودن نسبت به حوادثـى كه در كشور مىگـــذرد؛ اين معناى حضور در صحنه است. وقتــــى يك ملت – پير و جوانش، بزرگ وكوچكش، قشرهاى مختلفش - نسبت به مسائل گوناگون كشور خود داراى انگيزه و فكر است، آن فكر را بر زبان مىآورد، بر آن پاى مىفشرد و از آن دفاع مىكند، اين ملت، ملت زندهاى است و آيندهى آن تضمين شده است... قبل از پيروزى انقلاب اسلامى ... مردم از جريانات كشور، پيشرفت كشور، مقايسهى كشـور با كشورهـاى ديگر، اندازهگيرى ميزان سرعت حركت كشور به سوى اهداف، بكلى بىخبر و بيگانه بودند... ملت به يك ملت عقب افتادهى در زمينههاى گوناگون تبديل شده بود؛ چون مردم كارى به كار كشور و مسائل كلان آن نداشتند؛ خبر هم از آنها نداشتند كه در كشور چه مىگذرد، چه سياستى بر كشور حاكم است، چه آيندهاى در انتظار كشور است، چه كسانى دارند در كشور دخالت مىكنند؛ مردم به اينها توجهى نداشتند و كسى هم آنها را وارد ميدان معرفت و علم نمىكرد ... اين وضع زندگى ملت ما درپيش از انقلاب بود. انقلاب صفحه را برگردانـــــد؛ مردم شدند صاحب كشور، صاحب اختيار كشور و تصميمگير در مسائل كشور. حضور مردم در صحنه به اين معناست . بعضي نگويند كه مردم را فقط براي انتخابات مي خواهند ، نه انتخابات يك نشانه است . انتخابات يك مقطع از مقاطع حضور مردم است. 22/9/85
دغدغه ها ، حساسيت ها و مطالبات واقعي مردم در عرصه داخلي و بين المللي را برانگيزانيد
مطالبهى خواستها، مطالبهى هدفها، دلبستگى به اين اهداف، دغدغهى اينكه چقدر پيش رفتيم و تا كجا پيش رفتيم و چه خواهيم كرد؛ بامشكلات چگونه دست و پنجه نرم خواهيم كرد؛ امروز اين دغدغهها در بين مردم ما عموميت دارد. مردم نسبت به مسائل خاورميانه حساسند. امروز شما دربارهى مسئلهى عراق، دربارهى مسئلهى لبنان، دربارهى مسئلهى مردم مظلوم فلسطين و دربارهى مسائل مسلمانان، جوان و پيرتان نسبت به اين مسائل حساسيد، سؤال داريد، استفهام داريد و انگيزه داريد. دنبال اين انگيزه، اقدام است. اين، خاصيت حضور مردم در صحنه است و اين خدمتبزرگى است كه انقلاب اسلامى به كشور ما كرد و اين ملت، يك ملت زنده است. نشانهىزنده بودن هم پيشرفت كردن در ميدانهاى مختلف است. و مىبينيد كه ملت ايران در طول مدت انقلاب، در ميدان مختلف به سرعت پيشرفت كرده است... ملت، امروز به جايى رسيده است كه نقش او در مسائل منطقه تعيين كننده است. اينكه ديگر حرف ما نيست. اين حرف مستكــبـران و قدرتمداران دنيا و صاحبان امر و نهى در مسائل جهانى است كه اعتراف مىكنند بدون حضور و خواست ايران، مسائل مهم منطقهى خاورميانه قابل حل شدن نيست؛ بايد نظر ايران را خواست؛ بايد نظر ملت ايران را دانست. عملاً هم آنجايى كه ملت بر يك چيزى پافشارى مىكند، همهى دستگاههاى قدرت جهانى - بر روى هم - نمىتوانند در مقابل خواست ملت ايران حرف خودشان را پيش ببرند. در همين قضيهى انرژى هستهاى، همه بر اين متفق شدند كه ايران بايد اين فناورى و پيشرفت را نداشته باشـــد، اما ملت ايــران يكپارچه بر دارا شدنِ اين حق پافشارى كردند؛ و نتيجه اين شده است كه خود را به مراحل بسيار پيشرفتهى اين كار رساندهاند؛ و البته اين پايان كار نيست؛ باز هم انشاءاللَّه پيشرفتهاى بيشترى خواهند داشت. 22/9/85
باتبيين اهميت انتخابات ، مردم را به حضور در اين صحنه تهييج نمائيد
اهميت انتخابات از دو نظر است: يكى اصل حضور مردم است؛ كه وقتى يك ملت دست به انتخاب مىزند، وارد صحنهى انتخاب مىشود، يعنى زنده است. آن كسى كه براى خود انتخاب مىكند، زنده بودن خود را اثبات مىكند. انسانى كه براى اوتصميم مىگيرند، براى او انتخاب مىكنند و او بيكار و بىتأثير مىنشيند و نگاه مىكند،علامت حيات در او ضعيف است؛ نمىتوان او را يك انسان زنده يا يك ملت زنده به حساب آورد. پس اولين اثر انتخابات اين است كه نشاندهندهى حيات و خودآگاهىِ يك ملت است؛ اين را بايد ملت ما با استفاده از فرصت انتخاباتهاى گوناگون و پىدرپى، تمرين و اثبات كند. همچنانكه از اول انقلاب تا امروز... رأى و عزم خود را درصحنهى عمل نشان دادهاند و آن را به كرسى نشاندهاند؛ اين خيلى مهم است. اثر بعدى هم اين است كه وقتى ارادهى مردم در يك انتخاباتى وارد ميدان مىشود، آن چيزى كه بر طبق نظر اكثريت مردم وخواست و آرمان آنهاست، آن تحقق پيدا مىكند. 22/9/85
انتخاب خبرگاني كه مردم به گزينش آنها اعتماد كنند ، بالاترين سطح انتخاب است
انتخابات مجلس خبرگان يكى از مهمترين انتخاباتهاى ماست. مجلس خبرگان بايد هميشه آماده باشد؛ و تشكيل شده باشد از انسانهاى امين، عاقل، صالح، خيرخواه جامعه، حاضريراق براى روز مبادا و لحظهى موعودى كه ممكن است پيش بيايد؛ تا بتوانند در لحظهى معين كار بزرگخود را - كه عبارت است از انتخاب رهبر - انجام بدهند. لذا انتخابات بسيار مهمى است. بايستى اين مجلس هميشه آماده به كار بماند؛ حاضر باشد؛ افراد آن - منتخبان مردم - منتخبانى باشند كه مردم بتوانند به آنها اعتماد كنند و به آنها دل بدهند. گزينشى را كه آنها خواهند كرد، آن گزينش را مردم بپذيرند و مورد قبول مردم قرار بگيرد؛ اين خيلى مسئلهى مهمى است. بنابراين سطح مجلس خبرگان، بالاترين سطح انتخاب است؛ مردم بايستى افراد شايسته را بشناسند و انتخاب كنند. 22/9/85
در شناسايي و انتخاب كانديداي اصلح، بدنبال حجت شرعي باشيد
چنانچه افرادى را نمىشناسند، ازراهنمايىِ انسانهاى مؤمن و مطمئنى استفاده كنند كه معرفى آنها براى انسان حجت شرعى باشد؛ دنبال حجت شرعى باشيد. دنبال اين باشيد كه اگر خداى متعال پرسيد زيد را چرا براى مجلس خبرگان انتخاب كرديد، شما بگوييد اين زيد را فلان كسانى كه مىدانستيم مردمِ وارد و مطمئن و امينى هستند، معرفى كرده بودند؛ پيش خدا حجت داشته باشيد. به هر معرفىاى نمىشود دل بست و اعتماد كرد. معرفى انسانهاى مورد اطمينان؛ معرفى كسانى كه انسان بداند كه اينها نيتشان خدايى است؛ براى دنيا و براى گِروكشيهاى سياسى و جنجال و هياهو وارد ميدان نشدهاند؛ بلكه به عنوان اداى وظيفه معرفى كردهاند؛ انسان از حرف آنها اطمينان پيدا مىكند و افرادى را با معرفى آنها به عنوان خبره به مجلس خبرگان مىفرستد. مسئلهى شوراها هم همينطور است. نوع منتخبان شوراهاى اسلامى شهر و روستا با نوع منتخبان مجلس خبرگان متفاوت است؛ اما وظيفهى اينها هم يك وظيفهى بسيار مهمى است. 22/9/85
مردم را به سمت انتخاب افراد كاري و صالح در شوراهاي شهر و روستا هدايت كنيد
كسانى بايد در شوراى شهر مشغول خدمت شوند كه افرادى كارى، فعال، صادق و به فكر خدمت به مردم باشند؛ به فكر خودشان، به فكر دنياى خودشان و به فكر جمع و جور كردن امور دنيوى براى خودشان نباشند و بخواهند براى مردم كار و تلاش كنند. اگر انجمنهاى شهر و روستا، شوراهاى شهر و روستا - كه مورد انتخاب مردم هستند - انسانهاى صالحى باشند، بسيارى از مشكلات شهرى و زندگى مردم حل خواهد شد... جوانها، مرد و زن و قشرهاى مختلف به دنبال اين باشند كه انسانهاى صالح را انتخاب كنند. عزيزان من، اساس در همهى مسئوليتها تديّن، امانت و صداقت است. اگر آدمهاى كارآمد امانت و صداقت نداشته باشند، كارآمدى آنها به نفع مردم تمام نخواهد شد. علاوه بر كارآمدى، انسانها بايد متديّن، اميـن، صادق، رو راست و دلبستهى به اهداف و آرمانهاى دينىِ مردم باشند. اينطور افراد را پيدا كنيد و به آنها رأى دهيد. 22/9/85
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید