تدبير ش 36
نشانههاي آشكار پيروزي و پيشروي اسلام در هماوردي با دشمنان
تحقق كامل وعدهي الهي، يعني: پيروزي حق بر باطل و بازسازي امت قرآن؛ و تمدن نوين اسلامي در راه است: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الأَْرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضيلَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لايُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ» سوره نور _ 55
نشانهي اين وعدهي تخلفناپذير در اولين و مهمترين مرحله، پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و بناي بلندآوازهي نظام اسلامي بود كه ايران را به پايگاه مستحكمي براي انديشهي حاكميت و تمدن اسلامي تبديل كرد. سر بر آوردن اين پديدهي معجزآسا، درست در اوج هياهوي ماديگري و اسلامستيزي چپ و راست فكري و سياسي، و آنگاه مقاومت و استحكام آن در برابر ضربات سياسي و نظامي و اقتصادي و تبليغاتي كه از همه سو نواخته ميشد، در دنياي اسلام اميدي تازه برانگيخت و شوري در دلها پديد آورد. هر چه زمان گذشته، اين استحكام ـ به حول و قوهي الهي ـ بيشتر و آن اميد ريشهدارتر شده است.
در طول سه دههاي كه بر اين ماجرا ميگذرد، خاورميانه و كشورهاي مسلمان آسيا و افريقا، صحنهي اين هماوردي پيروزمندانه است. فلسطين و انتفاضهي اسلامي و قيام دولت فلسطيني و مسلمان، لبنان و پيروزي تاريخي حزبالله و مقاومت اسلامي بر رژيم مستكبر و خونخوار صهيونيست؛ عراق و تشكيل دولت مسلمان و مردمي بر ويرانههاي رژيم ملحد و ديكتاتور صدام؛ افغانستان و هزيمت خفتبار اشغالگران كمونيست و رژيم دستنشاندهي آن؛ شكست و ناكامي همهي طرح هاي استكباري امريكا براي سيطره بر خاورميانه؛ گرفتاري و آشفتگي علاجناپذير در درون رژيم غاصب صهيونيست؛ فراگير شدن موج اسلامخواهي در بيشتر يا همهي كشورهاي منطقه و بويژه در ميان جوانان و روشنفكران؛ پيشرفت شگفتآور علمي و فناوري در ايران اسلامي به رغم تحريم و محاصرهي اقتصادي؛ شكست جنگافروزان در امريكا در عرصهي سياسي و اقتصادي؛ احساس هويت و تشخص در اقليتهاي مسلمان در بيشتر كشورهاي غربي؛ همه و همه نشانههاي آشكار پيروزي و پيشروي اسلام در هماوردي با دشمنـان در اين قرن، يعني: قرن پانزدهم هجري است. پيام حج ۱۳۸۷/۰۹/۱3
خصوصيات جنبش دانشجويي
در تمام دورانهاي مختلف، در طول انقلاب، حوادث گوناگون، لحظههاي حساس و خطير، حضور دانشجويان مؤمن، متعهد، عدالتخواه و باگذشت توانسته فضا را در جهت صحيح هدايت كند. اين برداشت من از جنبش دانشجويي و نگاه من به جنبش دانشجويي است: ضد استكباري، ضد فساد، ضد اشرافيگري، ضد حاكميت تجملگرايانه و زورگويانه، ضد گرايشهاي انحرافي؛ اينها خصوصيات جنبش دانشجويي است. در همهي اين سالهاي انقلاب، حضور دانشجويان در اين صحنهها، حضور فعال و مؤثري بوده. دانشجوها گفتمانساز بودهاند، فضاي فكري ساختهاند، گفتمانهاي سياسي و انقلابي را در جامعه حاكم كردهاند كه در موارد زيادي اين وجود داشته.
البته من قضاوتم روي بدنهي دانشجوست. ممكن است افرادي، بخشهايي از مجموعهي دانشجويي جور ديگري باشند. نه تعجب ميكنيم، نه انكار ميكنيم؛ مطمئناً اين است؛ اما بدنهي دانشجويي، طبيعت كار دانشجويي و روحيهي دانشجويي، ايني است كه عرض كردم. دانشجو: ضد ظلم است، ضد استكبار است، ضد سلطهي خارجي است، عاشق آرمانهاي بزرگ است، اميدوار به رسيدن به اين آرمانهاست. در واقع حضور قشر جوان، بخصوص دانشجو، موتور حركت يك جامعه است. بايد دانشجوها هميشه به اين توجه داشته باشند و روي او براي آيندهي كشور حساب كنند. ديدار اساتيد و دانشجويان در دانشگاه علم و صنعت ۱۳۸۷/۰۹/۲۴
مطمئن باشيد، جز جريان اسلامي و ديني، هيچ جريان ديگري امكان نداشت بتواند نظام استبدادي را سرنگون كند
مسئلهي بازخواني انقلاب به نظر من مسئلهي مهمي است... انتظار اين بود كه حادثهي نهضت مشروطيت، يك مجال تنفسي براي اين ملت به وجود بياورد. به آنها آزادي بدهد؛ اما اينجور نشد. ... در واقع ما از دوران استبداد، وارد دوران آزادي نشديم. بلكه وارد دوران استبداد ديگري همراه با وابستگي شديم؛ يعني ملت طعم آزادي را نچشيد. لذا وقتي نهضت اسلامي در ايران شروع شد و امام هدف از اين نهضت را ريشهكن كردنِ حكومت استبدادي و حكومت سلطه و قطع نفوذ بيگانگان اعلام كرد، خيلي از مبارزين قديمي و افرادي كه دستشان تو كار مبارزه بود، زياد باورشان نميآمد؛ نميتوانستند درست تصور كننـد كه چطور ممكن است چنين چيزي، سلطنت را در اين كشور انسان از بين ببرد؟! ...يقيناً هيچ جريان مبارز ديگري نميتوانست دركشورما نظام سلطنتي را ازبينببرد.
جوانهاي عزيز! اين را بدانيد و مطمئن باشيد؛ جز جريان اسلامي و دينياي كه پيش آمد، هيچ جريان ديگري، هيچ حزبي، هيچ مجموعه ي مبارزي امكان نداشت بتواند نظام استبدادي وابسته ي به قدرت آمريكا را در اين كشور سرنگون كند... تنها چيزي كه ميتوانست آن رژيم باطل را ساقط كند، موج عظيم ملي بود؛ حضور يكپارچهي مردم، كه اين هم جز با انگيزهي دين و با پيشوايي روحانيت مبارز و مرجعي مثل امام بزرگوار امكانپذير نبود. بعد هم كه آن رژيم فاسد سرنگون شد، هر نظام ديگري غير از نظام جمهوري اسلامي - چه نظام چپ، چه نظام راست - اگر سر كار ميآمد، امكان نداشت بتواند در مقابل نفوذ دشمن، در مقابل دخالتهاي گوناگون دشمن مقاومت كند. ديدار اساتيد و دانشجويان در دانشگاه علم و صنعت ۱۳۸۷/۰۹/۲۴
تشكيل نظام جمهوري اسلامي، پاسخي بود به نيازهاي بلند مدت تاريخي ملت ايران
نهضت عظيم اسلامي، همت مردم، رهبري شخصيت بينظيري مثل امام كار خودش را كرد. بنده بارها از كلام اميرالمؤمنين اين را نقل كردهام: «لايحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصّبر»؛ بصيرت - آگاهي - و صبر؛ يعني استقامت، پافشاري، خسته نشدن. اين دو خصوصيت در ملت ايران پيدا شد و كار خودش را كرد و انقلاب پيروز شد. در واقع تشكيل نظام جمهوري اسلامي، پاسخي بود به نياز بلندمدتِ تاريخي ملت ايران. ملت ايران از دل آرزوهاي تاريخي خودشان، جمهوري اسلامي را عَلم كردند و سر پا كردند. خوب، بديهي است وقتي كه يك نظامي اينجور در آرزوهاي ديرين مردم ريشه دارد، اين نظام ماندني است؛ اين نظام قابليت بقاء دارد، قابليت رشد دارد، ريشه ميدواند و دشمني با اين نظام آسان نيست. و اين اتفاق افتاد. ديدار اساتيد و دانشجويان در دانشگاه علم و صنعت ۱۳۸۷/۰۹/۲۴
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید