تدبير ش 09
1/2- ثمرات داخلی و بين المللی انقلاب اسلامی را برای نسل جديد درست تبيين کنيد
ما ملتى بوديم خودباخته و به نيروهاى درونى خودمان ناآشنا و بىاعتقاد، و به زرق و برق بيگانگان چشم دوخته و فريفته؛ ولى اين شجره طيبه ما را به ملتى با ابتكار، با اعتماد به نفس، با حرفهاى نو و تازه در زمينههاى گوناگون تبديل كرد. ثمرات شيرين اين شجرهى طيبه، امروز هزاران محقق و پژوهشگر، هزاران عالم و دانشمند، هزاران مغز متفكر و سرانگشت كارآمد در انواع و اقسام عرصه ها و صحنه هاست؛ چه در علوم انساني ، چه در علوم تجربى، چه در مسائل اجتماعى، چه در سياست و چه در دين. امروز ما كشورى هستيم با جمعيت غالباً جوان ، پُرانگيزه، باايمان وداراى همه ى شرايط پيشرفت. ثمرات اين شجره ى طيبه در همه جاى دنياى اسلام هم قابل مشاهده است؛ مسلمانان جهان بيدار شدهاند و هويت اسلامى خودشان را بازيافته اند؛ آنها از مسلمانى خودشان احساس عزت كردهاند. در كشورهاى اسلامى، جوانان، دانشگاهيان، روشنفكران و نخبگان، دلشان مجذوب هدفهاى اسلامى است و براى آن ارزش قائلند؛ براى آن تلاش مىكنند. در دنياى اسلام، ملتهايى از بركت اين شجرهى طيبه، هويت حقيقى و هويت ملى و اسلامى خودشان را بازيافته اند و با اينكه در طول ساليان متمادى در پنجهى قدرت ابرقدرتها بودهاند، احساس قدرت كرده اند. امروز فلسطين يك نمونه است، عراق يك نمونه است، شمال آفريقا نمونه هاى متعدى دارد، لبنان يك نمونه است. آرمان ، اسلام و استقلال در ميان اين ملتهاست و آنها اميدوارانه و پرانگيزه تلاش مىكنند. اينها ثمرات همان شجره ى طيبه اى است كه اين مرد بزرگ، اين عبد صالح، با قيام خود و با خصوصيات منحصربه فرد خود توانست غرس كند. 14/3/85
2/2- برای ارتقاء بصیرت و غفلت زدائی از کارکنان ، برنامه ریزی کنید
اميرالمؤمنين عليه الصّلاة و السّلام در نهج البلاغه، هدف از بعثت نبى مكرم اسلام را اينگونه معين مىكند: «و يثيروا لهم دفائن العقول»؛ تا گنجينههاى خرد را در درون مردم استخراج كند و به فعليت برساند. در زيارت اربعين سيدالشهداء (عليهالسّلام) هم مىخوانيم: «ليستنقذ عباده من الجهالة و حيرة الضلالة»؛ قيام حسينى براى اين است كه ابرهاى جهل و غفلت را از افق زندگى انسانها برطرف كند و آنها را عالم كند؛ آنها را به هدايت حقيقى برساند. 14/3/85
3/2- رمز ماندگاری و استثنايي بودن انقلاب اسلامي از نظريه جامعه شناختي را براي نسل جديد تبيين كنيد
يك واقعيت شگفت آورى در انقلاب ما وجود دارد كه اين انقلاب را يك حالت استثنايى مىبخشد و آن اين است كه در قوانين علوم اجتماعى دربارهى انقلابها، مىگويند انقلابها همچنانى كه يك فرازى دارند، اوجى دارند، يك فرودى هم دارند... آن قوانين مى گويند تا وقتى شور و انگيزهى انقلابى در مردم هست، انقلابها به سمت جلو حركت مىكنند، اوج مىگيرند، بعد هم بتدريج اين شور و هيجان و اين عاملِ حركت به پيش، كم مىشود و در مواردى تبديل به ضد خود مىشود؛ انقلابها سقوط مىكنند و برمىگردند پايين. انقلابهاى بزرگ دنيا كه در تاريخ دويست سال اخير ما اينها را مىشناسيم، بنا بر همين تحليل، همه با آن نظريه قابل انطباق هستند؛ اما انقلاب اسلامى ازاين تحليل جامعه شناختى بكلى مستثناست. در انقلاب اسلامى پادزهرِ فرود انقلاب در خود اين انقلاب گذاشته شده است ... تجسم انقلاب در «جمهورى اسلامى» و در «قانون اساسى جمهورى اسلامى» است. نويسندگان قانون اساسى كه از نظر امام و مكتب امام درس گرفته بودند، در خود اين قانون عامل تداومبخشِ انقلاب را گذاشته اند: پايبندى به مقررات اسلامى و مشروعيت بخشيدن به قانون، مشروط بر اين كه بر طبق اسلام باشد؛ و مسأله ى رهبرى ... اگر امروز به امواج دشمنى و كينه ورزىِ دشمنان انقلاب اسلامى نگاه كنيد، مىبينيد كه مهمترين آماج دشمنى آنها با همين دو سه اصلى است كه مربوط به اين عامل تضمينكننده و نگهدارنده ى انقلاب است. لذا اين انقلاب شكست خوردنى نيست؛ اين انقلاب فرود آمدنى نيست؛ اين انقلاب از سير و حركت خود باز نمى ايستد؛ ... الان شما مشاهده مىكنيد كه شانزده سال بعد از رحلت امام و بيست وشش سال بعد از پيروزى انقلاب اسلامى، دولتى بر سر كار مىآيد كه شعار اصلىِ آن، پيروى از آرمانهاى اسلام و انقلاب و عدالت است و مردم هم رأى و دل و خواست و جهت حركتشان همين است. 14/3/85
4/2- دستاوردها و مصاديق نعمت هاي انقلاب و نظام اسلامي را براي كاركنان تبيين نمائيد
ما در درجه ى اول، از چه شكر كنيم؟ نمىشود شمرد؛ «و ان تعدّوا نعمت اللَّه لاتحصوها» ...
اين كه شما مىتوانيد راحت به عنوان يك مسئول كشورى - در هر ردهاى كه هستيد - بر اساس فكر دينى و ايمان اسلامى خودتان تصميم بگيريد.
- اين كه سياستهاى خارجى بر شما مسلط نيست.
- اين كه مردم شما را از خود مىدانند.
- اين كه شما اصلاً فرصت پيدا كردهايد در جايگاهى قرار بگيريد كه مىتواند منشأ اثر باشد.
- اين كه از دست يازديدنِ به اموال عمومى پرهيز مىكنيد.
- اين كه گناه براى شما روان و آسان نيست.
- نعمتى كه بايد امروز ما خدا را به خاطر آن شكر كنيم، عزت و استقلال ملى است ... امروز هيچ قدرتى در دنيا نمىتواند ادعا كند كه بر نظام سياسى كشور ما حاكم است و اشاره، تصريح، نهيب يا تهديد او مىتواند اثرى بر روى تصميمگيريهاى ما بگذارد.
- نعمت بزرگ ديگرى كه امروز در كشور ما وجود دارد، شكوفايى استعدادهاست ... اين شكوفايى استعدادها يكى از نعمتهاى بزرگ است كه انسان آن را در همه جا؛ در نيروهاى علمى ما، در نيروهاى ادارى ما، در نيروهاى مسلح ما مشاهده مىكند.
- يكى از بزرگترين نعم الهى، اميد و اعتمادبه نفسى است كه در مردم هست. روح اميدوارى، خيلى نعمت بزرگى است. مردمِ مأيوس، نااميد و بدون افق ديد، بىصبرى مىكنند؛ نه اينكه كار نمىكنند، مانع كار هم مىشوند؛ ولى مردمِ اميدوار خودشان جلو جلو مىدوند و مسئولان را به دنبال خودشان مىكشانند.
- يكى از نعمتهاى بزرگ الهى، طبيعت ماست.
- ديگرى، سرمايه هاى زيرزمينى ماست .
- و يكى هم اين فرصت خدمتى است كه به شما داده شده است.
- از نعمتهاى ديگر، جهتگيرى و فضاى دينى و معنوى است كه امروز بر كشور حاكم است.
- يكى ديگر از نعمتهاى خيلى بزرگ، همين دولتى است كه با شعارهاى اصولى بر سر كار آمده است، كه شعارهاى اصولى بدهد و با اين شعارها بر سر كار بيايد. اين از نعمتهايى است كه بايد آن را شكر كرد.
- مجلس هم با شعارهاى اصولى سر كار بيايد.
اينها نعمتهاى بسيار عظيمى است كه ما بايستى اين نعمتها را شكر كنيم؛ وظيفه ى ماست. 29/3/85
5/2- نوآوري در دين و توليد علم ديني را وجهه همت خودقرار دهيد
بعضيها خيال مىكنند كه نوآورى در دين امكان ندارد! گنجينه ى منابع اسلامى و دينى ما بىپايان است؛ ما به قدر وسع خودمان، فقط چند سطل آب از اين چشمه ى جوشان برداشته ايم؛ تلاش كنيم و فكرهاى نو و حرفهاى نو در زمينههاى مختلف توليد كنيم. اين قرآن يك اقيانوس بى پايان است؛ خيلى حقايق هست؛ نه «خيلى»، بلكه بيشترِ حقايق عالم را كه ما از قرآن مىتوانيم بفهميم، هنوز نفهميده ايم. فكر كردن، استخراج كردن، نوآورى كردن و سخن نو را در مقابل افكار عمومى متفكران و انديشمندان مسلمان قرار دادن، يكى از كارهاى ماست. البته پيداست كه اين كار مثل همه ى كارهاى ديگر، بايد با اسلوب و فن خود انجام بگيرد؛ اين يك متد دارد و خارج از آن متد نمىشود كار را انجام داد. 29/3/85
6/2- در تحليل وضعيت به دام خوشبینی يا بدبینی افراطي نیفتید
نه مىخواهيم به دام خوشبينى افراطى و گمراه كننده بيفتيم، نه مىخواهيم به دام بدبينيهاى افراطى و گمراهكننده بيفتيم. هم نقاط مثبت زيادى داريم، هم نقاط منفى داريم؛ هر دو را بايد ببينيم تا بتوانيم درست انتخاب كنيم. 29/3/85
تدبير ش 11
/2- در كنار حركت علمي دانشجوي سپاهي و بسيجي، بر بصيرت و قدرت تحليل او بيفزائيد
حركت سياسي دانشجويان وكار سياسي دردانشگاهها چيز مثبتي است... بعضى خيال ميكنند كه تحرك سياسى دانشجويان در دانشگاهها، فقط فايدهاش اين است كه اين جوان يك خُرده تخليه بشود؛ نه، اين جوان را ما براى فرداى ادارهى كشور لازم داريم. اين بايد سياست را بفهمد؛ مغزش در زمينه ى سياست، مغز پخته و كارآمدى باشد؛ والّا فريبش ميدهند و زمينش ميزنند. خوب، اين لازم است؛ منتها آنچه كه لازم است، قدرت تحليل و فهم سياسى است... بايد فكرى بكنيد تا اين جريانهاى سالم دانشجويى - چه انجمنها، چه بسيج، چه تشكلهاى گوناگون ديگرى كه بحمداللَّه امروز تشكلهاى دانشجويى خوبى در دانشگاه هست - در كنار حركت فكرى علمى، به سمت يافتن قدرت تحليل سياسى كشانده شوند... ما بايد كارى كنيم كه اين جوان ما بتواند مغالطه را بشناسد.... ما بتوانيم جوان خودمان را آشنا كنيم به اينكه مغالطه چيست، تا بتواند مچ مغالطه كننده را بگيرد. بگويد اين قضيهاى كه درست كردى، اينجايش اختلال و اشكال دارد. قدرت تحليل سياسى اين است؛ بايستى اين را در جوان به وجود آورد. 23/5/85
2/2- وظيفه امروز ما شناخت عميق تر نيروي مردم است كه امام راحل (قدس سره) اين هنر را داشت و به كار بست
اين تودهه اى ميليونى مردم كه در كشورهاى اسلامى مىبينيد، يك قدرت عظيمى است كه اگر اين قدرت فعال بشود، هيچ قدرت بيگانهاى در مقابل آن نمىتواند ايستادگى كند... به نظر ما يكى از بزرگترين هنرهاى امام راحل ما اين بود كه اين نيروى مردم را شناخت و آن را كشف كرد و از آن بهره گرفت؛ و به مردم اعتماد كرد... وضع ايران قبل از پيروزى انقلاب، وضع خوبى نبود؛ مردم در حال بىتكليفى، دشمنان مسلط، اينجا پايگاه اسرائيل و استراحتگاه سران رژيم صهيونيستى، كه مىآمدند مى بردند، مى خوردند و استفاده ى سياسى و مالى مىكردند... وضع ايران در آن روز اينگونه بود و كسى اميدى نداشت؛ اما امام راحل ما (قدّساللَّه نفسهالزّكيه) وقتى همت گماشت و بر اين مبارزه عزم كرد، هيچ نيرويى جز نيروى مردم نداشت. او به اين نيرو معرفت پيدا كرد؛ به اين نيرو تكيه كرد و خداى متعال هم كه همه چيز دست اوست - كه «و ما رميت اذ رميت و لكنّ اللَّه رمى» - دلها را منقلب كرد... نيروى مردم را بايد شناخت. اين نيرو، نيروى عظيمى است. براى به ميدان آوردن اين نيرو، همت و عزم و اخلاص و مجاهدت لازم است. اگر مردم داخل ميدان شوند و سياستمداران و زمامداران كشورها با تودههاى ميليونى مردم كشورهايشان نزديك شوند، هيچ قدرتى نمىتواند در مقابل آنها ايستادگى كند و هيچ تهديدى روى آنها تأثير نخواهد گذاشت... اينها وظايف مهم امروز ما در دنياى اسلام است... اساس كار اين است كه نگذاريد ملتها نااميد شوند؛ نگذاريد افق را در مقابل آنها تيره و تار كنند و نگذاريد هيبت استكبار، سايه سنگين خود را بر روى دلها و عزمها و ارادههاى ما بيندازد؛ و نگذاريد اختلاف ما را ناتوان كند. 30/5/85
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید