قرآن در كنار هر مرد بزرگ و قديسي، از يك زن بزرگ و قديسه ياد ميكند، از همسران آدم و ابراهيم و از مادران موسي و عيسي در نهايت تجليل ياد كرده است.
اگر همسران نوح و لوط را به عنوان زناني ناشايسته براي شوهرانشان ذكر ميكند از همسر فرعون نيز به عنوان زن بزرگي كه گرفتار مرد پليدي بوده است، غفلت نكرده است.
گويي قرآن خواسته است در داستانهاي خود، توازن را حفظ كند و قهرمانان داستانها را منحصر به مردان ننمايد.
قرآن كريم درباره مادر حضرت موسي (ع) ميگويد: ما به مادر موسي وحي فرستاديم كه كودك را شير بده و هنگامي كه بر جان او بيمناك شدي او را به دريا بيفكن و نگران نباش كه ما او را به سوي تو باز پس خواهيم گردانيد (قصص، 6).
قرآن كريم، درباره حضرت مريم، مادر حضرت عيسي (ع) ميگويد : كار او به آنجا كشيده شده بود كه در محراب عبادت همواره ملائكه با او سخن ميگفتند و گفت و شنود ميكردند، از غيب براي او روزي ميرسيد (آل عمران، 37).
كار وي از لحاظ مقامات معنوي آن قدر بالا گرفته بود كه پيغمبر زمانش را در حيرت فرو برده، او را پشت سرگذاشته بود، حضرت زكريا (ع) در مقابل مريم مات و مبهوت مانده بود.
در تاريخ اسلام، زنان قديسه و عاليقدر فراوانند كمتر مردي است كه به پايه حضرت خديجه (س) برسد و هيچ مردي جز پيغمبر (ص) و علي (ع) به پايه حضرت زهرا (س) نميرسد.
حضرت زهرا (س) بر فرزندان خود كه امامند و بر پيغمبر غير از خاتم الانبياء برتري دارد.
پيامبر (ص) جلوي پاي او بر ميخاست و او را «ام ابيها» ميخواند و تجليلهاي بسياري از او به عمل ميآورد.
چه كسي است كه منكر مقام عصمت و ولايت مطلقه حضرت صديقه كبرا گردد؟ او دختري در دامانش پروراند كه پيشوا و مقتداي زنان اسلام و شيعه گرديد و زينب كبرايش ناميد كه به عقليه بنيهاشم مشهور بود.
او با خطابهاش لرزه بر حكومت يزيد بن معاويه انداخت و بدون ندبه و زاري در برابر قاتل خاندانش ايستاد.
چنين شير زناني در تاريخ اسلام زياد به چشم ميخورند از جمله: «ام سلمه همسر رسول اكرم (ص) كه اسوه تقوا و پيرو و مطيع شوهر بود.
زني كه از فرزند گرامي همسرش (حضرت فاطمه (س)) و نوادگان گرانقدر همسرش تا آخرين لحظات زندگي خود چون مادري مهربان حمايت كرد.
«سميه» مادر «عمار ياسر» از گروه زناني است كه در نخستين روزها به اسلام گرويدند.
و اين زن با شهامت به شهادت رسيد و با افتخار به ملكوت اعلي پيوست و نخستين زن شهيد در اسلام شد.
و «سبعه مبشره» از كساني كه در راه عشق به اسلام و عقيده تا پاي جان ايستاده و از هيچ حادثهاي نهراسيدند.
«ام حارث» ، وي علاوه بر نقل حديث و اخبار از رسول خدا (ص)، در شجاعت و اسب سواري و دليري با مردان شجاع و رزمنده برابري ميكرد.
ام حارث در «جنگ حنين» شركت داشت و خود را سپر بلاي پيامبر اسلام قرار داد.
«ام حكيم» به همراه خالد در جنگ «مرج الصفر» شركت نمود و در آن نبرد هفت تن از دشمنان را از پاي در آورد و سپس به شهادت رسيد.
زناني ديگر در زمان جاهليت بودند كه شخصيت و بزرگواري آنان كمتر از شخصيت زنان نمونه و ستوده قرآني نبود، مانند: «آمنه خاتون» زن بينظيري كه شايسته فرزندي چون رسول اكرم است.
و همچنين «فاطمه بنت اسد» مادر حضرت علي (ع) كه چون او را درد زاييدن گرفت پاي ديوار كعبه بود، دعا كرد خدايا! درد زاييدن را بر من آسان گردان كه ديوار كعبه شكافته ميشود و خانه كعبه او را دربرميگيرد و دو مرتبه به هم متصل ميگردد و پس از سه روز از خانه خدا با فرزندي به نام علي (ع) بيرون ميآيد كه خود بعد از حمد و ثناي پروردگار ميگويد: «خداوند من و فرزندم را نسبت به مريم و فرزندش عيسي (ع) تفضيل داده است، زيرا چون او را درد زاييدن گرفت از بيت المقدس خارج شد و من را براي زاييدن به داخل خانه خود يعني كعبه رهنمود گردانيد».
در بسته بداد خانه خود به علي يعني كه علي است خانه زاد معبود
و همچنين «حليه سعديه» مادر رضاعي و دايه حضرت رسول اكرم (ص) يك زن بياباني است اما آزاده و عفيف و با فضيلت كه اگر متصف به چنين فضايلي نبود، هرگز به اين فيض عظيم و اين موهبت بزرگ الهي (شيردادن به چنين پيغمبري) نايل نميگرديد.
خلاصه اين بانوان شريف و عزيز الگو و نمونه انسانيت و شايستگي و جامعه نسوان را نشان دادهاند و اين ماييم كه بايد حسن تدبير و اخلاق و اعمال آنان را افتخار خود دانسته و از آن پيروي كنيم.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید