حال که خدا جلوی این حادثه را نگرفته است پس مصلحتی هست ولو این که من آن مصلحت را ندانم.
رابطه بلاها با قضای الهی :
با توجه به فواید ارزنده بلاهاست که صفت رضا به قضای الهی و خشنودی به آنچه خدا پیش می آورد ایجاد می گردد. سعدی می گوید:
کوتاه دیدگان همه راحت طلب کنند *** عارف، بلا، که راحت او در بلای او است
بگذار هرچه داری و بگذر که هیچ نیست *** این پنج روز عمر که مرگ از قفای اوست
هر آدمی که کشته شمشیر عشق شد *** گو غم مخور که ملک ابد خونبهای اوست
از دست دوست هر چه ستایی شکر بود *** سعدی رضای خود مطلب چون رضای اوست
در برخی از دعاهای ماثوره آمده است: «اللهم انی اسئلک صبر الشاکرین لک؛ خدایا از تو می خواهم که صبر سپاسگزاران را به من عنایت کنی». صبر سپاسگزاران، صبر تلخ نیست، آن صبر، همچون شهد، شیرین است. آنان که می دانند بلاها تربیت کننده روان آدمی است، نه تنها در برابر آنها خشنودی دارند و با آغوش باز به استقبال آنها می روند، بلکه احیانا خود را در چنگ بلا می اندازند و برای خود حادثه می آفرینند، آنان دریا و گرداب ایجاد می کنند تا در آن شنا کنند و خود را ورزیده سازند. مولوی می گوید:
چون صفا بیند، بلا شیرین شود *** خوش شود دارو چو صحت بین شود
برد بیند خویش را در عین مات *** پس بگوید اقتلونی یا ثقات
سعدی می گوید:
گوهر قیمتی از کام نهنگان آرند *** آنکه او را غم جان است به دریا نرود
* * *
منبع :
آشنایی با قرآن 7، صفحه 166
عدل الهی، ص 206-205
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید