1. هرچيز داراي شرافتي است، بهترين مجلس آنست که رو به قبله باشد. کسي که دوست دارد از افراد با عزت باشد بايد از خدا بترسد، و کسيکه دوست دارد قويترين مردم باشد بايد بخدا توکل کند و کسيکه ميخواهد از بي نيازترين مردم باشد بايد از آنچه در قدرت و اختيار خداست بيشتر اطمينان داشته باشد تا از آنچه که دست خود اوست.
2. سپس فرمود: آيا ميخواهيد شما را از بدترين مردم خبردار کنم؟ گفتند: بلي اي رسول خدا. فرمود: کسي که جائي تنها منزل کند و از پذيرفتن مهمان دريغ کند(خود را از آن نصيب خدائي محروم کند) و بنده اش را بزند. آيا نمي خواهيد شما را ازحال بدتر از آن خبر کنم؟ گفتند: بلي اي رسول خدا. فرمود: کسيکه از لغزش ديگران در نگذرد و معذرت کسي را نپذيرد. سپس فرمود: آيا نمي خواهيد شما را از شخصي بدتر از آن خبر کنم؟ گفتند: بلي اي رسول خدا. کسي که نه اميدي بخير او است و نه ايمني از شرش. سپس فرمود: شما را ببدتر از آن خبر نکنم؟ عرض کردند: بلي اي رسول خدا فرمود کسي که مردم را دشمن دارد و مردم هم او را دشمن دارند.
3. عيسي عليه السلام در بين بني اسرائيل براي سخنراني بپا خاست و گفت: اي بني اسرائيل نزد نادانان بحکمت سخن نگوئيد: زيرا درباره ي حکمت ظلم کرده ايد. و اهل حکمت را ازآن منع نکنيد که در اينصورت بر آن مردم ستم روا داشته ايد. با ستمگر همرديف ميشود، زيرا فضلتان از بين ميرود. اي بني اسرائيل کارها سه گونه اند: کاري که راه رشدآن روشن است؛ ازآن پيروي کنيد، وکاري که گمراهي و نادرستيش واضح است؛ ازآن اجتناب کنيد و امري که درآن اختلاف است؛ کار آنرا بخدا بسپاريد.
4. اي مردم شما را نشاني ها و راهنمائيهائي است، چشم انداز و هدفتان آن معالم باشد. و شما را مقصد و هدفي است بشتابيد بسوي مقصدتان. مؤمن پيوسته در بين دو چيز هراس انگيز است: عمري که گذشته نميداند خدا با او چه خواهد کرد؟ و عمري که باقيمانده نميداند که خداوند درباره ي آن چه قضاوت ميفرمايد. بنده ي خدا بايد از خود و نيروهاي خود بسود خويش، از دنياي خود براي آخرتش و از نصيب و بهره هاي جوانيش پيش از پيروي و از حياتش پيش از مرگ، بهره برداري کند. قسم بخدائي که جان من در دست قدرت اوست بعد از مرگ محلي براي جلب خشنودي نخواهد ماند و بعد از دنيا سرائي جز بهشت و آتش نيست.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید