امام محمد باقر(ع):
در نماز خود توجه و تمركز كامل داشته باش، زيرا از نماز تو، آن مقدار قبول مي شود كه با توجه خوانده شود.(1)
"تمركز(concentration)" نه تنها شرط لازم، بلكه در بسياري موارد، شرط كافي براي بسياري از موفقيت هاي انسان است.
عرصه كاربرد تمركز، نه فقط در فعاليت هاي مادي و محسوس انسان، بلكه گاهي تا حد مسائل ماورائي و مرموز هستي، گسترده است.
به عنوان مثال، حتي در انواع ورزش هايي كه خاستگاه آنها در ممالك شرق دور مي باشد( از جمله ورزش هاي رزمي مثل كاراته، جودو، كونگ فو و ...) شرط اصلي براي موفقيت و پيشرفت، برخورداري از "تمركز" مي باشد. از اين رو بخش مهمي از تمرينات اين ورزش ها به "تمرين تمركز" اختصاص يافته است.
اما در فعاليت هاي مادي و عادي روزمره انسان نيز "تمركز حواس" داراي نقش بسيار كليدي است.
از سردار افسانه اي فرانسويان، "ناپلئون بناپارت" چنين نقل مي كنند كه مي گفت:
" تنها زماني موفق به پيروزي هاي بزرگ در عرصه سياسي و نظامي شدم كه توانايي يافتم مغز خود را كشو بندي كنم!؟ و در مورد انجام هر كار، تنها كشوي مربوط به آن را بگشايم و بر آن تمركز بدهم و ساير كشوهاي مربوط به ديگر كارها را ببندم. بدين معنا كه مثلا زماني كه به حل يك مسئله جنگي مشغول بودم ، تنها كشوي مربوط به آن مسئله در ذهنم بيرون بود و تنها بر روي آن كار مي كردم و در اين زمان همه كشوهاي مغزي ديگرم، حتي كشوي مربوط به عشق "ژوزفين" بسته بود!"
به همين ترتيب، چنان چه مثلا يك دانش آموز يا يك دانشجو، بتواند موقع مطالعه دروس خود، تنها بر همان موضوع درسي مورد مطالعه تمركز كند و از ساير افكار بر حذر باشد، موفق خواهد شد كه به پيروزي هاي چشمگيري در زمينه تحصيلي دست يابد. يا حتي يك كارمند، يك كاسب، يك بنا، يك راننده و ... تنها زماني در كار خود كاملا موفق خواهد بود كه از تمركز حواس كافي برخوردار باشد و به اصطلاح، حواسش به كارش جمع باشد.
به اين ترتيب با اين مثال ها مي توان به اهميت زايد الوصف "جمع بودن حواس" يا همان "تمركز" پي برد و توجه نمود كه اگر در امور مختلف و به خصوص در كارهاي فكري، با سلاح تمركز به ميدان رفت و با توجه به رابطه تنگاتنگ حافظه و تمركز حواس، دانسته هاي جديد را با نظم و ترتيب روي يكديگر قرار داد، قدم بزرگي در جهت تقويت حافظه نيز برداشته خواهد شد.
مطالعات مختلف علمي و پژوهشي و نظريه پردازي هاي گوناگوني نيز در دانش امروز، در اين مورد صورت پذيرفته است كه از آن جمله مي توان به مطالعات "گاردنر مورفي" پيرامون canalization(متوجه ساختن انديشه و فعاليت به موضوعي معين) اشاره كرد.(3)
اما توصيه هاي مؤكد و متعددي كه در تعاليم اسلامي مبني بر "حضور قلب" در نماز و برخورداري از اقبال و توجه كامل به نماز به ما رسيده است، همگي دلالت بر آن دارد كه نماز ارزشمند در درگاه الهي نمازي است كه با تمركز كامل و توجه دقيق به مضامين آن، به جاي آورده شود و نمازي كه طوطي وار و بدون حضور ذهن و قلب خوانده شود، از ارزش بسيار كمي برخوردار است.
حتي در حديث معصوم (ع) آمده است كه: عابدي كه بدون فهم و درك(و در نتيجه آن بدون توجه) عبادت مي كند، همچون الاغ آسياب است(كالحمار الطاحونه). (4)
بدين ترتيب اقامه كننده حقيقي نماز، با برخورداري از حضور قلب در عبادت هاي يوميه خويش، در واقع "تمركز حواس" را بارها و بارها در طول يك شبانه روز، تمرين مي كند و اين صفت حسنه را در وجود خود، ملكه مي سازد تا با بهره بردن از آن در همه عرصه هاي زندگي، موفقيت را در همه ابعاد ممكن نصيب خويش سازد.
پي نوشت:
(1) محجه البيضاء، جلد 1، صفحه 354
(2) تعليمات عجيب دون خوان(سرخ پوست عارف مكزيكي) به كارلوس كاستاندا(مردم شناس آمريكايي) درباره يك مكتب غني و منحصر به فرد عرفاني كه سابقه اي هزاران ساله در ميان سرخ پوستان آمريكاي شمالي دارد که موضوع حدود ده كتاب جنجال برانگيز است كه كاستاندا در اواخر قرن حاضر به رشته تحرير درآورده است. مجموعه اين كتاب ها توسط مترجمين مختلف به فارسي ترجمه شده است.
(3) روان پزشكي "كاپلان ـ سادوك" ترجمه: دكتر پور افكاري جلد 1، صفحه 553
(4) سفينه البحار، ذيل كلمه "عبد": اين نماز، همان نمازي است كه شاعر در مورد آن سروده است: غير از خدا كه هرگز در فكر آن نبودي هر چيز كز تو گم شد وقت نماز پيداست!
نويسنده : دكتر مجيد ملك محمدي
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید