پرسش . پرونده اعمال چيست و در دادگاه الهي چگونه عرضه ميشود؟
1. ضبط جزئيات اعمال آدمي: تمام اعمال و گفتار و حتي ملكات نفساني و خطورات قلبي او در تمام طول عمر ثبت ميشود: « انا نحن نحيي الموتي و نكتب ما قدموا و اثارهم و كل شيئ احصيناه في امام مبين» (يس: 12) ما خود مردگان را زنده ميكنيم و آنچه از پيش فرستاده اند و تمام آثار آنها را مينويسيم و همه چيز را در امامي مبين (كتابي خاص) احصاء ميكنيم. در آيه ديگري ثبت و ضبط دقيق جزئيات اعمال با صراحت بيشتري آمده و ميفرمايد: «و وضع الكتاب فتري المجرمين مشفقين مما فيه و يقولون يا ويلتنا ما لهذا الكتاب لايغادر صغيره و لا كبيره الا احصاها» (كهف: 49) روز قيامت كتاب نامه اعمال انسانها در محضر عدل الهي نهاده ميشود و گنهكاران را ميبيني كه از آنچه در آن كتاب است سخت در وحشتند و ميگويند: اي واي بر ما! اين چه كتابي است كه از هيچ عمل كوچك و بزرگي فروگذار نكرده مگر آنكه آن را احصا كرده و برشمرده است.
آيات قرآن براي بيان پرونده اعمال از واژههاي متعددي استفاده ميكند كه ضمن در بر داشتن مفهوم مشترك نامه اعمال هر يك بيانگر خصوصيتي از آن نيز ميباشد. مانند كتاب «طائر»، «زبر» در آيه ديگر واژه «زبر» را كه جمع «زبور» به مفهوم كتاب است به كار ميبرد و ميفرمايد: و هر كاري كه انجام دادهاند در زبر نامههاي اعمالشان ثبت است و هر كار كوچك و بزرگي نوشته شده است: « وَكُلُّ شَيْءٍ فَعَلوُهُ فِي الزُّبُرِ وَكُلُّ صَغِيرٍ وَكَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ» (قمر: 52 و 53 ) در سخني از اميرالمومنين عليه السلام نقل شده است كه فرمود: «و نستغفره مما احاط به علمه و احصاه كتابه، علم غير قاصر و كتاب غير مغادر» (نهج البلاغه خطبه 114.) از خداي متعال آمرزش مي طلبيم درباره آنچه كه علمش به آن احاطه دارد و كتابش آن را احصا كرده است. علمي كه در آن كوتاهي نيست و كتابي كه از هيچ چيز فروگذار نكرده است.
2. قطعيت و غير قابل ترديد بود آن: از خصوصيات ديگر نامه اعمال وضوح و روشني و غير قابل ترديد بودن آن است و چنانكه گذشت از انسان جدا نيست بلكه وبال گردن او و همراه با اوست. قرآن كريم ميفرمايد: « وَكُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَاباً يَلْقَاهُ مَنشُوراً اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَي بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيباً» (اسراء: 13 و 14) طائر (نامه اعمال) هر انساني را بر گردنش قرار دادهايم و روز قيامت كتابي براي او بيرون ميآوريم كه آن را در برابر خود گشوده ميبيند. به او ميگوييم: كتابت را بخوان كه امروز خود براي حسابگري خود كافي ميباشي. در اين آيه سه نكته قابل توجه است: يكي اينكه اين طائر (نامه اعمال) همچون طوقي در گردن انسان است و هرگز از او جدا نميشود و نكته دوم اينكه اين نامه آنچنان روشن بوده و با زباني نگاشته شده است كه هر انساني ـ اعم از بيسواد و با سواد، عرب و غير عرب و... قادر است آن را به خوبي بخواند.
نكته سوم اين كه نامه اعمال انسان «منشور» يعني باز است و همه اهل محشر ميتوانند آن را ببينند و بخوانند. در آيه ديگر ميفرمايد: « وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ» (تكوير: 10).
در حديثي از امام صادق(ع) بيان اين مطلب اين گونه آمده است: « اذا كان يوم القيامه دفع الي الانسان كتابه ثم قيل له اقرء! قلت: فيعرف مافيه؟ فقال: ان اللّه يذكره فما من لحظه و لا كلمه و لا نقل قدم و لا شي فعله الا ذكره كانه فعله تلك الساعه، فلذلك قالوا: يا ويلتنا ما لهذا الكتاب لايغادر صغيره و لا كبيره الا احصاها(بحار الانوار، ج 7، ص 314، باب 16، «تطاير الكتب و انطاق الجوارح». » هنگامي كه قيامت برپا ميشود نامه عمل انسان را به دستش ميدهند، سپس به او گفته ميشود: بخوان! راوي گويد: عرض كردم: آيا آنچه را در آن است ميشناسد؟ حضرت فرمود: خداوند به او ياد آوري ميكند؛ طوري كه هيچ چشم بر هم زدني و سخن گفتني و گام برداشتني و يا چيز ديگري نيست كه او انجام داده باشد، مگر آنكه آنها را به خاطر ميآورد. چنانكه گويي در همان ساعت انجام داده است و به همين سبب ميگويند: اي واي بر ما اين چه كتابي است كه هيچ كار بزرگ و كوچكي را فرو گذار نكرده مگر آنكه آن را احصا نموده است و در آيه ديگري ميفرمايد: خود اين نامه بر عليه شما و بر اساس حق سخن ميگويد. به عبارت ديگر نامه اي است گويا و با شعور: «وَتَرَي كُلَّ أُمَّةٍ جَاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَي إِلَي كِتَابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ هذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُم بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ» (جاثيه: 28 و 29) در آن روز هر امتي را ميبيني كه از شدت وحشت و ترس به زانو درآمده است. هر امتي به سوي كتابش فرا خوانده ميشود. امروز به خاطر آنچه انجام ميدادهايد جزا داده ميشويد. اين كتاب ما است كه به حق بر شما سخن ميگويد. ما آنچه انجام ميداديد مينوشتيم.
3. تنظيم كنندگان نامه اعمال: در آيات و روايات از نويسندگان اعمال تحت عناويني از قبيل: «رقيب» و «عتيد» و «كرام الكاتبين» و «حافظين» ياد شده است كه همگي بيانگر صفات اين فرشتگان الهي است.
« إِذْ يَتَلَقَّي الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَـمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ مَا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلاَّ لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ» (ق: 17 و 18) به خاطر بياوريد هنگامي را كه دو فرشته راست و چپ كه همراه و ملازم انسان هستند اعمال او را دريافت و ثبت ميكنند. هيچ سخني را تلفظ نميكند مگر آنكه نزد آن فرشتهاي مراقب و آماده براي انجام ماموريت وجود دارد
راست و چپ در اينجا و ساير آيات قرآن كنايه از خوبي و بدي است و به همين سبب فرشته نويسنده خوبي ها را فرشته سمت راست و فرشته نويسنده بديها را فرشته سمت چپ ميخوانند.
در حديثي از پيامبر اسلام(ص) نقل شده است كه فرمود: «هنگامي كه انسان عمل نيكي انجام ميدهد فرشته راست پاداشي ده برابر مينويسد و هنگامي كه عمل شري انجام ميدهد و فرشته چپ ميخواهد آن را ثبت كند فرشته راست ميگويد: هفت ساعت به او مهلت بده و اگر در اين مدت توبه و استغفاري داشته باشد چيزي بر او نمينويسد؛ اما اگر توبه نكند فقط يك گناه بر او مينويسد.» (مجمع البيان ج 4 ص 144.)
در آيه ديگر از نويسندگان اعمال به « كراما كاتبين» تعبير شده است. يعني نويسندگان بزرگوار و والا مقام: «وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ كِرَاماً كَاتِبِينَ يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ» (انفطار: 10 ـ 12) مسلما بر شما نگهباناني گمارده شده است. نويسندگاني والا مقام. از آنچه انجام ميدهيد خبر دارند. به اين مطلب در دعاي كميل نيز اشاره شده است. آنجا كه ميگويد: «و كل سيئة امرت باثباتها الكرام الكاتبين الذين وكلتهم يحفظ ما يكون مني...» و در دعايي از امام سجاد عليه السلام در صحيفه سجاديه ميخوانيم: «اللهم يسر علي الكرام الكاتبين مؤتنا و املأ لنا من حسناتنا صحائفنا، و لا تخزنا عندهم بسوء اعمالنا...» (دعاي ششم.) خدايا كار ما را بر فرشتگان بزرگواري كه نويسندگان اعمال ما هستند آسان گردان و نامههاي اعمال ما را از حسنات ما پر كن و ما را نزد آنها به سبب اعمال بدمان خوار مفرما.
از برخي روايات استفاده ميشود كه نويسندگان بزرگوار اعمال انسان (رقيب و عتيد) در روز و شب از هم جدا هستند. مثلاً در روايتي آمده است: «هر كس نماز صبح را در آغاز طلوع فجر بخواند ملائكه شب و روز كه در حال تغيير ماموريتند هر دو آن را ثبت ميكنند» ( وسائل الشيعه ح 3 ص 154 و 155 باب 28 از ابواب مراقيت.)
4. كيفيت دريافت نامه اعمال: هر چند چنانكه گذشت نامه اعمال انسان از او جدا نيست بلكه در گردن او و ملازم با اوست اما كيفيت روشن شدن حقيقت و بروز و ظهور پرونده اعمال بين افراد متفاوت است و اين تفاوت بيانگر خوب بودن يا بد بودن اعمال بنده است. خوبها پرونده خود را با دست راست دريافت ميدارند و بدها از پشت سر و با دست چپ. « فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُا كِتَابِيَهْ ... وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِيَهْ» (حاقه: 19 و 25 و 26) اما كسي كه نامه اعمالش به دست راستش داده شده است با خوشحالي و افتخار ميگويد: نامه اعمال مرا بگيريد و بخوانيد. اما كسي كه نامه اعمال او به دست چپش داده شده است، ميگويد: اي كاش هرگز نامه اعمالم به من داده نميشد و نميدانستم حساب من چيست. همين معنا در آيات ديگر اين گونه آمده است: «فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَسَوْفَ يُحَاسَبُ حِسَاباً يَسِيراً وَيَنقَلِبُ إِلَي أَهْلِهِ مَسْرُوراً وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ فَسَوْفَ يَدْعُوا ثُبُوراً وَيَصْلَي سَعِيراً» (انشقاق: 7 ـ 12) اما كسي كه نامه اعمالش به دست راستش داده شده است به زودي حساب آساني براي او ميشود و خوشحال به سوي اهل و خانواده اش بازميگردد. و اما كسي كه نامه اعمالش از پشت سرش داده شده است به زودي فريادش بلند ميشود كه اي واي بر من كه هلاك شدم و در شعله هاي سوزان آتش دوزخ ميسوزد.
در حديثي از امام باقر عليه السلام درباره حساب آسان مومن كه نامه عملش به دست راستش داده ميشود. چنين آمده است: «خداي تعالي هنگامي كه ميخواهد به حساب مومن رسيدگي كند نامه عملش را به دست او ميدهد و او را حسابرس خود ميسازد و ميفرمايد: بنده من! آيا فلان كار و فلان كار را انجام دادهاي؟ عرض ميكند: پروردگارا! آري من انجام دادهام. ميفرمايد: من تو را بخشيدم و آن گناهت را به سبب ايمان و حسنات ديگرت مبدل به حسنات كردم. تا آن كه تمام گناهان مومن بخشيده ميشود. مردم گويند: سبحان اللّه! آيا اين بنده حتي يك گناه نداشته است؟ و اين همان است كه خداوند در قرآن ميفرمايد: « فاما من اوتي كتابه بيمينه فسوف يحاسب حساباً يسيراً و ينقلب الي اهله مسروراً» (بحار ج 7 ص 324 ح 17. )
5 . اقسام پروندههاي اعمال: از بررسي آيات و روايات به چند نوع نامه عمل پي ميبريم: يكي نامه عمل فردي كه هر يك از افراد دارند كه يا به دست راست آنها داده ميشود و يا به دست چپ آنها و بحث آن گذشت. آيه 13 اسراء نيز بر آن دلالت داشت كه ميفرمود: « وَكُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَائِرَهُ فِي عُنُقِهِ... » دوم نامه عملي كه اعمال يك امت در آن ثبت ميشود كه آيه 38 جاثيه « ...كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَي إِلَي كِتَابِهَا ...» بر آن دلالت داشت. سوم كتاب واحدي كه اعمال همه امتهاي اولين تا آخرين در آن ثبت شده است و آيه 12 سوره يس بيانگر آن است كه ميفرمايد: « ...وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ.» همچنين آيه 49 سوره كهف آن را افاده ميكند. شايد تعدد نامههاي اعمال كه هر يك حاكي از يكي از مراتب يك حقيقت واحد تحت عنوان «كتاب» ميباشد، تاكيدي بر ثبت و ضبط جزئيات اعمال انسان است. به عبارت ديگر، «كتاب» حقيقتي است مشكك و ذو مراتب. ضمن اين كه ميتواند به صورت متعدد و مكرر باشد كه در اين صورت از باب تاكيد تكرار شده است.
ثانياً: اين پرونده ميتواند جنبه اتمام حجت داشته باشد. به هر حال در محكمه عدل الهي هيچ كمبودي نبايد وجود داشته باشد. آنچنان مدارك و اسناد بايد بر عليه متهم و مجرم گويا باشد كه اگر قضاوت را به خود او نيز واگذار كنند بر عليه خود حكم صادر كند و خود را محكوم كند.
ثالثاً: از لذت و رنج مشاهده كارنامه درخشان يا سياه اعمال خود نبايد غافل بود. به عبارت ديگر نفس تنظيم اين پرونده و در روز محاكمه در اختيار صاحب آن قرار دادن يكي از بالاترين خوشيها و سرور و لذات براي كسي است كه در طول عمر خود سعي و تلاش كرده تا اعمال شايسته انجام دهد و به همين دليل با تفاخر و مباهات ديگران را به مشاهده آن فراميخواند. از طرفي يكي از دردناكترين عذاب ها و اليمترين عقابها براي مجرم همان است كه پرونده سياه اعمال خود را مشاهده كند. اين عذاب آنچنان سخت است كه نميخواهد هرگز پرونده خود را ببيند و آرزو ميكند كه بين او و عمل و پروندهاش بين مشرق و مغرب فاصله بود و فرياد ميزند اي واي بر من اين چه نامهاي است كه هيچ كوچك و بزرگي را فروگذار نكرده است.
رابعا: نظام بر اساس اسباب و مسببات اداره ميشود.
7. ماهيت نامه اعمال:
1 ـ 7. از نوشته هاي معمولي نيست.
2 ـ 7. برخي گفتهاند همان نفس آدمي است.
3 ـ 7. حقايق اعمال انسان را در بردارد. « يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَمَا عَمِلَتْ مِن سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَهَا وَبَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً وَيُحَذِّرُكُمُ اللّهُ نَفْسَهُ وَاللّهُ رَؤوفٌ بِالْعِبَادِ» (آل عمران: 30)
4 ـ 7. ضمير باطن انسان است.
5 ـ 7. اعمال علاوه بر درون و جان بر عالم بيرون و فضا و هواي اطراف و زمين و... تأثير دارد. (پيام قرآن.)
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید