عزت نفس ، عبارت است از احساس ارزشمند بودن . اين حس از مجموعه ي افكار، احساسات ، عواطف و تجربيات ما در طول زندگي ناشي مي شود. مي انديشيم كه فردي با هوش يا كودن هستيم ، احساس مي كنيم كه شخصي منفور يا دوست داشتني هستيم ، مورد قبول و اطمينان هستيم يا خير؟ خودرا دوست داريم يا نداريم؟
مجموعه اين برداشت ها و ارزيابي ها و تجاربي كه از خويش داريم باعث مي شود كه نسبت به خود احساس خوشايند ارزشمند بودن ، يا بر عكس احساس ناخوشايند بي كفايتي داشته باشيم . همه ي افراد ، صرف نظر از سن، جنسيت، زمينه ي فرهنگي و جهت و نوع كاري كه در زندگي دارند ، نيازمند عزت نفس هستند. عزت نفس ، برابر است با خودباوري واقعي . يعني : خود را آن گونه كه هستيم باور كنيم و براي خشنودي خودمان و ديگران تلاش نماييم . عزت نفس واقعاً بر همه سطوح زندگي اثر مي گذارد. در حقيقت ، بررسي هاي گوناگون حاكي از آن است كه چنانچه نياز به عزت نفس ارضاء نشود ، نيازهاي گسترده تري نظير نياز به آفريدن ، پيشرفت ، و يا درك و شناسايي استعدادهاي بالقوه محدود مي ماند. به خاطر بياوريد هنگامي كه كاري را به بهترين نحو به پايان رسانده ايد چه احساس خوشي به شما دست داده است. افرادي كه احساس خوبي نسبت به خود دارند ، معمولاً احساس خوبي نيز نسبت به زندگي خواهند داشت . آنها مي توانند با اطمينان به خود و اطرافيان ، با مشكلات و مسئوليت هاي زندگي مواجه شوند و از عهده آنها برآيند.
- ويژگي هاي شخصي كه عزت نفس بالا دارد :1- مستقل عمل مي كند: در مورد مسائلي چون استفاده از : وقت، پول، حرفه، لباس و مانند اين ها ، خود دست به تصميم گيري و انتخاب مي زند.
2- مسؤوليت پذير است : سريع و با اطمينان عمل مي كند. گاهي مسئوليت ِ كارهاي روزانه ي خانه را بر عهده مي گيرد و حتي دنبال موقعيت هاي كاري جديد مي رود و بدون آنكه از او خواسته شود ، به كمك ديگران مي شتابد .
3- به پيشرفت هايش افتخار مي كند : هنگامي كه از پيشرفت هايش ، تعريفي به ميان مي آيد ، با مسرّت تصديق مي كند و از اين بابت احساس رضايتمندي مي نمايد.
4- به چالش هاي جديد مشتاقانه رو مي آورد : مشاغل نا آشنا، آموزش ها و فعاليت هاي جديد ، توجهش را جلب مي كند و با اطمينان و اتكاء به نيروهاي دروني ، خود را درگير آنها مي كند.
5- دامنه وسيعي از هيجانات و احساسات را نشان مي دهد : مي تواند قهقهه بزند، بخندد ، فرياد بكشد و گريه كند . به گونه اي ناخود آگاه ، محبتش را بروز مي دهد وبه طور كلي هيجانات طبيعي خود را ابراز مي كند بي آنكه از بروز آنها خجالت بكشد .
6- ناكامي را به خوبي تحمل مي كند : هنگام روبه رو شدن با ناكامي ها ، مي تواند واكنش هاي گوناگوني نظير: شكيبايي، خنديدن به خود، بلند حرف زدن و ... از خود نشان دهد و قادر است از آنچه كه موجب ناكامي اش شده ، سخن بگويد .
7- مي تواند خود را محاكمه كند : با شجاعت تمام گاهي خود را به محكمه مي كشاند و به نقايص و اشتباهات خود اقرار مي نمايد ، بي آنكه احساس ضعف نمايد ؛ چرا كه مي داند اقرار به خطا اولين گام در رفع خطاست و انكار خطا نتيجه اي ندارد جز تكرار دوباره ي آن .
8- احساس مي كند مي تواند ديگران را تحت تاثير قرار دهد و از نفوذي كه بر افراد خانواده و دوستان دارد ، مطمئن است و مي داند كه به خاطر شايستگي هاي باطني مي تواند ديگران را تحت تاثير قرار دهد .
بر عكس ِ آنها ، اشخاصي كه داراي اعتماد و عزت نفس پايين هستند ويژگي هاي زير را دارند :1- قريحه هاي خود را دست كم مي گيرند و مدام اين جملات را درذهن خود تكرار مي كنند : نمي توانم اين يا آن كار را انجام بدهم . نمي دانم چرا هيچ وقت نمي توانم فلان كار را ياد بگيرم ؟ و ...
2- احساس مي كند ديگران ارزشي براي او قائل نيستند: در محبت و پشتيباني خانواده و دوستانش ترديد دارد و احساس مي كند ديگران ارزشي براي او قائل نيستند و يا احساس مي كند كه آنها اصلاً به او علاقه ندارند و از او حمايت نمي كنند.
3- احساس ناتواني مي كند : عدم اطمينان يا حتي احساس درماندگي بر بيشتر نگرش ها و اعمالش سايه مي افكند و با مسائل و مشكلات ، يا ناسازگاري هاي روزگار قدرتمندانه مقابله نمي كند .
4- به آساني تحت تاثير احساسات ، خشم و تلقينات قرار مي گيرد : او اغلب تحت نفوذ شخصيت ها قرار دارد و رفتارش غالباً متأثر از كساني است كه اوقات خود را با آنها مي گذراند.
5- دامنه محدودي از عواطف و احساسات را نشان مي دهد : معمولاً فرد ِ فاقد ِ عزت ِ نفس ، از اينكه احساسات واقعي خود را نشان دهد شرم دارد ، زيرا فكر مي كند اين احساسات ممكن است براي ديگران مسخره به نظر آيد و به طور مكرر رفتارهايي چون بي قيدي و خشونت را از خود بروز مي دهد.
6- از موقعيت هاي نگراني زا مي گريزد: در برابر فشارهاي رواني به ويژه ترس، خشم يا شرايطي كه موجب آشفتگي اش مي شود ، كم تحمل است . ترجيح مي دهد از شرايط استرس زا بگريزد وبه جاي آنكه محكم با آن رو به رو شود ، به قولي فرار را بر قرار ترجيح مي دهد.
7- بهانه جويي مي كند و نااميد مي شود : نازك نارنجي است . نمي تواند انتقاد كند يا درخواست هاي غير منتظره را بپذيرد و براي انجام ندادن آنها ، عذر و بهانه مي آورد. اصلاً بهانه جويي و دليل تراشي ، حرفه ي اوست.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید