سازگاري با مرگ عزيزان
مرگ عزيزان مهم ترين رويداد در زندگي است و باعث بحران عاطفي شديد مي شود. مرحله «بهبود» آرام و تدريجي است، زيرا پذيرش واقعيت مشکل است و فرد دچار سردرگمي مي شود. اگر فرد مرگ را به عنوان واقعيت زندگي بپذيرد، غم و اندوهش کمتر مي شود. فرد بايد بپذيرد که مي تواند با مرگ و شرايط جديد سازگار شود. با پشت سر گذاشتن مرحله رشد روان شناختي، فرد مي تواند در مقابل رويدادهاي سخت زندگي مقاوم شود.
فرد بايد احساس تنهايي، خشم و غم را به راحتي با ديگران در ميان گذارد و اميدوار باشد. نماز بخواند. دعا کند. در خصوص احساسات و اعتقادات مذهبي با روحانيون صحبت کند. از خود مراقبت و استراحت نمايد. با وجود بي اشتهايي، غذاي مقوي بخورد.غم و اندوه پس از مرگ عزيزان شامل مراحل زير مي شود:
1- انکار و ناباوري
در ابتدا پذيرش مرگ عزيز بسيار مشکل است. فرد فکر مي کند که اين اتفاق تلخ و دردناک براي او روي نداده است و خواب مي بيند. اصلاً آن را باور نمي کند. ولي وقتي افکار و احساسات خود را در مورد مرگ و عزيز از دست رفته بيان مي کند به تدريج واقعيت را مي پذيرد.
2- خشم
در اين مرحله فرد از خود مي پرسد:«چرا من؟». فرد از تلخي و بي عدالتي در تقدير مرگ عصباني است. از اين رو رفتار تند و خشني با ديگران دارد.
حمايت اجتماعي، عاطفي، احترام و توجه ديگران باعث مي شود فرد راحت تر اين مرحله را پشت سر گذارد.
3- معامله
فرد حاضر است هر چه را که دارد ببخشد تا عزيز از دست رفته باز گردد و زندگي به روال سابق بازگردد.
4- گناه
فرد دچار عذاب وجدان و گناه مي شود، احساس مي کند در حق عزيز خود کوتاهي کرده است. در اين مرحله فرد بايد خود را ببخشد و بداند انسان جايزالخطا است.
5- افسردگي
فرد غمگين و گوشه گير مي شود و نوسانات خلقي در رفتارش مشاهده مي شود. ولي با گذشت زمان به تدريج فرد به روال عادي بازمي گردد و فعاليت اجتماعي خود را از سر مي گيرد. در اين مرحله تشويق فرد اصلاً مؤثر نيست.
از فرد داغ دار حمايت کنيد. اگر افسرده است. او را به شاد بودن تشويق نکنيد، زيرا آمادگي ندارد. تا زماني که فرد تمايل دارد، در مورد موقعيت موجود و مرگ عزيز با او صحبت کنيد. تـُن صدايتان آرام و با محبت باشد. به فرد نشان دهيد که برايتان مهم است و به او توجه مي کنيد. با توجه و علاقه، به صحبت هاي فرد گوش کنيد. از تجارب مشابهي که در زندگي داشته ايد، احساسات غم و اندوه خود برايش تعريف کنيد. هرگز نگوييد احساساتت را درک مي کنم».
6- تنهايي
در پي مرگ عزيز و تغييرات زندگي، فرد احساس تنهايي و ترس مي کند. هرچه با ديگران ارتباط بيشتر داشته باشد، احساسات منفي او کاهش مي يابد.
7- پذيرش
پذيرش مرگ به معني بازگشت فرد به شادي نيست. بلکه فرد به مرحله سازگاري و رويارويي با واقعيت مي رسد. او به تدريج مي پذيرد که به زندگي خود بدون حضور عزيز از دست رفته ادامه دهد. ارتباط با دوستان باعث مي شود که فرد احساس بهتري داشته باشد.
8- پايان اندوه
زمان کاملاً مشخصي براي پايان اندوه وجود ندارد، اين مرحله در افراد متفاوت است. به گفته کارشناسان، معمولاً اين مرحله يک سال به طول مي انجامد. البته اين امر به رابطه فرد با عزيزان از دست رفته، حمايت اطرافيان و عوامل فردي بستگي دارد. هرچه رابطه فرد با متوفي صميمي تر باشد، مرحله بهبود طولاني تر است.
9- اميد و بازگشت به زندگي
فرد به مرحله اي مي رسد که با يادآوري خاطرات عزيز خود، کمتر ناراحت مي شود. به آينده چشم مي دوزد و اميدوار است. ( البته مراحل پس از مرگ عزيزان، بسته به فرهنگ هاي مختلف تفاوت مي کند. مثلاً مراحل 2، 3 و 4 را بسياري از ما ايرانيان به دليل اعتقادات مذهبي تجربه نمي کنيم و يا به صورت بسيار خفيف با آن مواجه مي شويم.)
مرگ اعضاي درجه اول خانواده
مرگ عزيز به ويژه اگر اتفاقي و ناگهاني باشد بسيار سخت و دردناک است. واکنش فرد متأر از شرايط مرگ و رابطه او با فرد از دست رفته است.
مرگ فرزند: والدين احساس مي کنند به آنان ظلم شده است، آنان گاه دچار عذاب وجدان مي شوند، خود را مسئول مرگ فرزند مي دانند و احساس مي کنند بخشي از هويت خود را از دست داده اند.
مرگ همسر:مرگ همسر بسيار تلخ و دردناک است و شوک عاطفي شديد را به همراه دارد. در پي مرگ همسر، فرد بايد با شرايط جديد نظير سرپرستي فرزندان به تنهايي و زندگي مجردي و ... سازگاري پيدا کند.
مرگ همسر سالمند: سالمندان نسبت به مرگ همسر خود آسيب پذيرند، زيرا شريک يک عمر زندگي مشترک خود را از دست مي دهند. در پي مرگ همسر، سالمند تنها و نااميد مي شود.
روش هاي سازگاري با مرگفرد بايد احساس تنهايي، خشم و غم را به راحتي با ديگران در ميان گذارد و اميدوار باشد. نماز بخواند. دعا کند. در خصوص احساسات و اعتقادات مذهبي با روحانيون صحبت کند. از خود مراقبت و استراحت نمايد. با وجود بي اشتهايي، غذاي مقوي بخورد.
روش هاي کمک به فرد داغداراز فرد داغدار حمايت کنيد. اگر افسرده است. او را به شاد بودن تشويق نکنيد، زيرا آمادگي ندارد. تا زماني که فرد تمايل دارد، در مورد موقعيت موجود و مرگ عزيز با او صحبت کنيد. تـُن صدايتان آرام و با محبت باشد. به فرد نشان دهيد که برايتان مهم است و به او توجه مي کنيد. با توجه و علاقه، به صحبت هاي فرد گوش کنيد. از تجارب مشابهي که در زندگي داشته ايد، احساسات غم و اندوه خود برايش تعريف کنيد. هرگز نگوييد احساساتت را درک مي کنم».
اگر نشانه هاي افسردگي شديد در فرد مشاهده مي شود و وضعيت اش هر روز از روز قبل بدتر مي شود، او را تشويق کنيد به روان شناس مراجعه کند.
احساس اندوه يا افسردگي؟اندوه گين بودن بخشي از تجارب انسان است. زيرا ناشي از تغييرات طبيعي چرخه بيولوژيک و پاسخ عاطفي به تجارب سخت و طاقت فرساي زندگي نظير نااميدي و مرگ عزيز است. بهترين راه سازگاري طبيعي، تأييد و مطرح کردن احساسات است.
اندوه و سازگاري با مرگصحبت با مشاور در خصوص مرگ عزيز، به فرد کمک مي کند که احساس تنهايي نکند. گاهي گذر از شرايط دشوار مرگ عزيز، به افسردگي منجر مي شود.
علائم افسردگي باليني- عدم تمرکز
- بي خوابي، زود از خواب بيدار شدن، دير خوابيدن، خواب طولاني و بيدار شدن با خستگي
- تغيير عادات غذاخوردن
- بي اشتهايي، عدم احساس مزه غذا
- پرخوري و افزايش اشتها
- احساس گناه، نااميدي و تنهايي
- افزايش انتقاد از خود
- افکار خودکشي
- انزواي شديد
- افزايش مصرف دارو و آرام بخش
اگر اکثر نشانه هاي فوق بيش از دو هفته مشاهده شود، احتمال افسردگي باليني وجود دارد.
افسردگي باليني با مشاوره و مديتيشن قابل درمان است.
درمان افسردگي باليني حاد ، 9 تا 12 ماه يا بيشتر طول مي کشد، ولي با درمان پس از 4 تا 6 هفته فرد بهبود مي يابد. در صورت مشاهده موارد فوق، بايد به روان شناس يا مشاور مراجعه شود، در غير اين صورت وضعيت فرد بدتر مي شود.
چگونه با فردي که به کمک نياز دارد بايد رفتار کرد؟
بايد رفتارهاي فرد را به او يادآور شد. براي مثال، «همه اش توي خودت هستي، اصلاً حوصله نداري و نمي خندي» نگراني تان را به او نشان دهيد.
به او پيشنهاد کنيد که به دکتر روان درمانگر يا روان شناس مراجعه کند، به او اطمينان دهيد که حاضريد او را همراهي کنيد. اگر به نظرتان فرد به فکر خودکشي است، مستقيماً از او سؤال کنيد. براي مثال «آنقدر ناراحتي که حاضري به خودت آسيب برساني؟»، پرسش از فرد، احتمال بروز خودکشي را افزايش نمي دهد. بلکه او را تشويق مي کند تا افکارش را بر زبان آورد. اگر فرد افکار خودکشي در سر دارد، سريع او را نزد روان شناس ببريد. براي کمک به فرد، مي توانيد با روان درمانگر و روان شناس مشورت کنيد.
کمک به کودک داغدار
مرگ والدين براي کودک بسيار مشکل است و کودک نسبت به شرايط اطراف خود و مرگ عزيز دچار سردرگمي مي شود.به دليل شناخت و درک محدود ، و ناتواني در بيان احساسات، روند بهبود در کودکان کم سال طولاني تر و مشکل تر است. کودک دچار شب ادراري مي شود. خشم ، انتقاد و اضطراب در کودک افزايش مي يابد. سازگاري کودک با مرگ عزيزان فشار زيادي بر اطرافيان وارد مي کند.
با سادگي و آرامش با کودک در مورد مرگ صحبت کنيد . به او کمک کنيد احساسات خود را شناسايي و ابراز کند.
کودک به حمايت و توجه بزرگسالان نياز دارد و بايد وقت زيادي را به او اختصاص داد.
آنچه که بايد فرد داغدار انجام دهدفرد احساسات خود را به ديگران بگويد تا بتواند غم و اندوه را پشت سر گذارد.
به سلامت خود توجه کند. با بي اشتهايي مبارزه کند.
صبور باشد. ماهها يا يک سال طول مي کشد که فرد تغيير زندگي و مرگ را بپذيرد.
آنچه که فرد داغدار نبايد انجام دهد:
- منزوي و گوشه گير نشود و خود را از ديگران پنهان نکند.
- با سيگار داروهاي آرام بخش بدون تجويز خود را آرام نکند.
- احساسات خود را انکار نکند.
- در مورد مسائل مهم زندگي نظير ازدواج سريع تصميم نگيرد.
چگونه مي توانيد به فرد داغدار کمک کنيد؟
- در غم و اندوه فرد شريک شويد. او را تشويق کنيد تا احساساتش نسبت به مرگ و خاطرات فرد از دست رفته را مطرح کند.
- غم و اندوه را تأييد کنيد.اما آن را به ابديت و خداوند ارتباط دهيد. هرگز نگوييد « با گذشت زمان حالت بهتر مي شود، خيريت بود»، زيرا به او هيچ کمکي نمي کند. با دقت و توجه به صحبت هاي فرد گوش و با او همدردي کند.
- به او کمک کنيد. برايش غذا تهيه کنيد و به او بدهيد.
- صبور باشيد. روند بهبود فرد طولاني است؛ پس با بردباري به فرد عزادار در پشت سر گذاشتن غم و اندوه کمک کنيد.
- غم و اندوه فرد را کم اهميت نشان ندهيد.نگوييد «تو بايد قوي باشي»، تو بايد بدون او به زندگي ادامه دهي، چون مقاومي زيرا در مراحل اوليه اين صحبت ها براي فرد تأثير ندارد و او بايد به طور طبيعي مراحل غم و اندوه را پشت سر بگذارد.
ترجمه : الهام مؤدب
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید