تعارض منازعه اي است ذهني كه از برخورد انگيزه ها، تكانه ها و يا تقاضاها و سائق هاي متضاد به وجود مي آيد.
خصوصيات تضاد اخلاقي
1- تعارض وقتي به وجود مي آيد كه فرد از انواع مختلف اصول يا ارزش ها تبعيت نمايد.
2- تعارض وقتي است كه فرد درك هاي متفاوتي از اصول و ارزش ها داشته باشد.
3- تعارض وقتي است كه فرد به بيش از چند ارزش و اصل پايبند بوده و در ضمن مخالف پايبندي و برتري و تقدم يكي از آنهاست.
4- تعارض وقتي به وجود مي آيد كه خود فرد به چيزي كه مي گويد معتقد نباشد.
مكتب اسلام در رابطه با تضاد و تعارض اشاره مي كند كه ( يا ايها الذين آمنوا لم تقولون ما لاتفعلون) اگر ما چيزي را بگوئيم كه خودمان به آن معتقد نباشيم و يا عمل ننمائيم در تضاد و تعارض با فطرت خود هستيم و اين به ضرر مؤمن است و شايد از تكامل انسان جلوگيري نمايد و فرد را دچار اضطراب كند.
«تعارض» كيفيت تصميم گيري شخص را تحت تأثير قرار مي دهد؛ تصميم گيري منطقي و جستجوي فعال اطلاعات و درك بي طرفانه آن را از فرد سلب مي كند.
در روان شناسي شناختي و تئوري هاي مربوطه، تعارض از جايگاه ويژه اي برخوردار است. بنابراين تعارض عبارتست از يك حالت هيجاني منفي كه به علت ناتواني در انتخاب ِ دست كم يكي از دو هدف ناسازگار و سازگار به وجود مي آيد. به سخن ديگر، تعارض زماني پيش مي آيد كه فرد نتواند دست كم از دو راه سازش ناپذير، يكي را انتخاب كند. پس مي توان گفت تعارض زماني به وجود مي آيد كه رفتار جانشيني وجود دارد و استرس به عنوان يك تعارض حل نشده است كه به تبع آن به وجود مي آيد.
طبقه بندي موقعيت هاي تعارض زا
موقعيت هاي تعارض زا به سه صورت تعارض گرايش– گرايش، اجتناب- اجتناب، گرايش– اجتناب، تقسيم بندي مي شود.
تعارض گرايش – گرايش
در اين تعارض فرد بايد دست كم از بين دو راه مساعد و خوشايند يكي را انتخاب كند، بنابراين انتخاب او هرچه باشد، نتيجه دلخواه و مورد آرزو به دست خواهد آمد. بدين ترتيب، آيا فكر مي كنيد كه تعارض گرايش – گرايش ناكام كننده نخواهد بود و بهداشت رواني را به خطر نخواهد انداخت؟ جواب اينست كه اين تعارض نيز تا حدي ناكامي را به دنبال دارد ولي نه به شدت تعارض هاي ديگر. مثال : زماني كه دو نوع كار همزمان به شما پيشنهاد مي گردد و شما هر دو كار را به يك اندازه دوست داريد و در عين حال فقط بايد يكي از آنها را انتخاب كنيد. در اين حالت است كه دچار تعارض گرايش – گرايش مي شويد.
تعارض اجتناب – اجتناب
در اين نوع تعارض فرد دست كم از بين دو موقعيت ناخوشايند يكي را انتخاب مي كند و هر انتخاب او به نتيجه گيري هاي منفي منجر مي گردد. مثال : زن وشوهري كه با داشتن دو بچه مي خواهند از يكديگر جدا شوند.
تعارض گرايش – اجتناب
در اين تعارض فرد مجبور است به چيزي رضايت دهد كه هم پيامدهاي خوشايند و هم پيام هاي ناخوشايند دارد.
مثال : پسر يا دختري كه تصميم مي گيرد با پسرخاله يا دخترخاله خود ازدواج كند، احتمال دارد افراد ديگر فاميل و يا آشنايان را برنجاند. اين تعارض دوسوگرايي بسيار شديد ايجاد مي كند.
پيامدهاي تعارض
وقتي تعارض وجود ندارد، حالت هيجان – تفكر و فيزيولوژي ما در سطح بهنجار و متعادل است. از طرف ديگر تعارض ها حالت هيجاني را آشفته مي کنند، به فعاليت شناختي آسيب مي رسانند و ممكن است تعادل حياتي بدن را مختل نمايند. پس مي توان گفت كه اختلال هاي بالقوه تعارض شامل اختلال هاي هيجاني، شناختي و فيزيولوژيكي است. اختلال هيجاني تعارض به صورت دودلي، اضطراب، زودرنجي، خشم و افسردگي و احساس گناه است.
تعارض علاوه بر اين كه در تهييچ پذيري تأثير دارد اختلال شناختي نيز توليد مي كند. تحت شرايط تعارض زا، الگوي تفكر ِ شخص اغلب آشفته مي شود و كاهش حافظه و … به وجود مي آيد.
«تعارض» كيفيت تصميم گيري شخص را تحت تأثير قرار مي دهد؛ تصميم گيري منطقي و جستجوي فعال اطلاعات و درك بي طرفانه آن را از فرد سلب مي كند.
روش هاي سازگاري با تعارض
1- كنار آمدن
2- توجه به موقعيت هاي تعارض برانگيز و به كارگيري امكانات رفتاري و شناختي براي تغيير دادن.
3- قبول اين كه تعارضات جزء جدا نشدني از زندگي هستند.
4- بررسي كامل موقعيت هاي تعارض زا.
5- قبول اين كه از دو يا چند انتخاب سازگار يا ناسازگار فقط بايد يكي از آنها انتخاب گردد.
6- استفاده از مكانيسم هاي دفاعي از جمله شوخي. شوخي به اين دليل كارساز است كه به شخص اين امكان را مي دهد تا واقعيت ها را به گونه اي جامعه پسندانه بيان كند.
7- راه حل ديگر براي رفع تعارض ها و تضادها همچنانكه قرآن مي فرمايد اينست كه انواع راه هاي جانشين را براي هر چيزي شناسايي كنيم، همه حرف ها را بشنويم و بهترين آن را با توجه به شرايط، موقعيت ها و نيازهاي خودمان انتخاب كنيم تا ضمن جواب دادن به فطرت خود، از درگير شدن در تعارض و تبعات ناشي از آن در امان بمانيم .
قرآن در اين مورد مي فرمايد: ( يستمعون القول فيتبعون احسنه ) مؤمنان كساني هستند كه سخن ها را مي شنوند ولي بهترين آنها را انتخاب مي كنند.
8- از طرف ديگر باز در قرآن مي فرمايد: ( لاتقف ماليس لك به علم ) يعني دنبال چيزي كه شناخت نداري نرو و از آن تبعيت نكن. پس ما بايد در حل تعارضات خود، ضمن افزايش دانش شناختي، از قدم گذاردن در حيطه تعارضاتي كه برايمان روشن نيست خوداري نماييم تا از فرو رفتن در ورطه تعارضات و نتايج آن مصون بمانيم.
منابع :
1- قرآن مجيد
2- بهداشت رواني مولف ، دكتر حمزه گنجي
3- زمينه روان شناسي مولف ، اتکينسون
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید