توصيه هايي براي غلبه بر عصبانيت
همه ما با واژه هايي چون خشم، غضب، پرخاش، پرخاشگري، تندمزاجي و کلمات مشابه آنها آشنا هستيم و در زندگي بارها آنها را تجربه کرده ايم. اما آيا تا کنون با خود انديشيده ايد چگونه ميتوانيم خشم مان را کنترل کنيم؟
به همين بهانه سراغ دکتر محمدمهدي قاسمي، روانپزشک (همکار تبيان) رفتيم تا برخي از سوالهايي را که در اين زمينه در ذهن شماست، از ايشان بپرسيم.
جناب دکتر، خيلي اوقات از دست دوستان و اعضاي خانواده ي خود ناراحت و خشمگين شده و بعد از مدتي نيز از کرده خود پشيمان ميشويم. به نظر شما اين نشانه بيماري است؟
نخست بايد بپذيريم که خشم يکي از جنبه هاي عادي زندگي است و هر کسي گاهي دچار خشم مي شود. خشم يک امر کاملا عادي و طبيعي و واکنشي غريزي است که اساسا در پاسخ به تهديد علايق حياتي بروز مي کند و بنا به دلايلي از جمله حوادث و رويدادهاي بيروني يا تغييرات دروني پيش مي آيد.
ولي وقتي که خشم از کنترل خارج مي شود، به يک حس مخرب و ويرانگر تبديل مي شود که به اشکال متعددي در محيط اطراف و روابط با ساير اشخاص، ديده مي شود. در واقع نحوه ابراز خشم يک رفتار اکتسابي و خصلت آموخته شده است که تحت تاثير محيط، اجتماع و خانواده است.
چه طور از خشم فرار کنيم؟
نيازي نيست از خشم خود فرار کنيد. با آن دوست هم نشويد. بلکه آن را به عنوان علامت و نشانه دقيقي بپذيريد که مشکلات زندگي را به شما نشان مي دهد، آنگاه درصدد ترميم بخش هاي آسيب ديده باشيد.
خشم مثل چراغ چشمک زني است که در تقاطع راه آهن، روشن مي شود و خبر از آمدن قطار در حال حرکت مي دهد. خشم به اين معني است که بايد به دنبال مشکل بگرديد. بايد براي بهبود وضعيت، کاري انجام دهيد.
خشم پيامي است که نشان مي دهد يک نياز يا خواسته، برآورده نشده است. اگر شما خشمگين شويد و پرخاش کنيد، در بيشتر موارد ظاهر قضيه، رفتار خشمگينانه است و عملا نيازي از شما مرتفع نشده يا ناديده گرفته شده است. اگر ديگران هم خشمگين شوند، بهتر است قبل از پاسخ دهي به خشم آنها به منشا آن توجه کنيد.
وقتي به پيام احساسات خود يا ديگران توجه نکنيد، نياز برآورده نشده، از بين نمي رود و به اشکال مختلف بروز مي يابد تا شما از آن مطلع شويد و متاسفانه اگر زماني از نيازهايتان مطلع شويد که احساسات شما سخت و حاد شده باشد به جاي کُنِش، واکنش نشان مي دهيد و در اغلب موارد نسبت به خود يا ديگران خشمگين مي شويد.
مطمئن باشيد هنگام خشم، هميشه اولين راهي که به ذهن ميرسد بهترين راه نيست، بنابراين با کنترل خشم و به تعويق انداختن تصميم خود، ميتوانيد بهترين راه را برگزينيد.
اگر خشم از محور اصلي خارج شود، چه اتفاقاتي روي ميدهد؟
خشم نيرويي دفاعي است که براي دفاع از خود و حقوق فردي يا اجتماعي در وجود انسان گذاشته شده است که اگر از محور اصلي خارج شود به خصلتي ناپسندي تبديل مي شود و خوي هاي ناپسند ديگري را با خود به همراه مي آورد. خشمي که بر اساس خودخواهي پديد آيد، مادر بسياري از صفت هاي زشت مي شود و اگر شخص، قدرت انتقام داشته باشد او را وادار به اعمال خشونت مي کند و اگر در موضع قدرت نباشد آن را درون خويش ريخته و اگر نتواند آن را حل کند، همچون عقده هاي رواني در قالب کينه درمي آيد.
خشم يک کينه ي موقت است، اما کينه يک خشم دايم است. در واقع کينه، فرم تغيير شکل يافته غضب است که بر حسب شرايط بيروني به صورت هاي حسد، غيبت، دروغ، شماتت، تحقير، بدزباني و تضييع حقوق ديگران بروز مي کند.
اگر بخواهيم به طور کاربردي کنترل خشم را بياموزيم بايد به چه نکاتي توجه کنيم؟
هنگام خشمگين شدن نخستين مطلبي که بايد به آن توجه کنيد کنترل زبانتان است (يعني هر سخني را نگوييد و اول فکر کنيد). اگرچه کنترل زبان هنگام عصبانيت و خشم، سخت و دشوار است، چون براي برخي افراد کنترل دست خود که به کسي صدمه نزنند و کنترل پاي خود که در مسير خلاف گام برندارند، بسيار آسانتر از کنترل زبان است، اما بايد بدانيم که بسياري از گناهان و خطاها به دليل کنترل نکردن زبان روي مي دهد.
نکته ديگري که براي کنترل خشم توصيه مي شود سکوت و خاموشي است. سعي کنيد با سکوت حاکم بر لحظه ها، ارزش واقعي آن را دريابيد. اغلب در خلوت و سکوت است که پرمعناترين لحظه هاي زندگي خود را پيدا مي کنيد. سکوت روح را تغذيه ميکند و فضايي نفوذناپذير بين شما و دنياي پرهياهويي که در آن زندگي مي کنيد به وجود مي آورد.
هنگامي که با کسي سر موضوعي اختلاف نظر داريم و خشمگين شده ايم، چه طور صحبت کنيم؟
بهترين توصيه، درست صحبت کردن است. هرگاه فردي کنترل زبانش را در دست گرفت، به راحتي مي تواند هر جا که لازم است سکوت اختيار کند و اگر ايجاب کرد سکوت را بشکند و سخن بگويد و نکته هاي ظريف سخن گفتن را رعايت کند تا کلامش به عمق جان نفوذ کند.
اگر در شرايطي مي خواهيد با فردي که شما را ناراحت کرده سخن بگوييد، به طرف مقابل نگوييد «تو مرا عصبي کرده اي» بلکه بگوييد «اين رفتار تو مرا عصبي کرده است».
همچنين اگر از طرف مقابل در حال انتقاد کردن هستيد، هرگز وي را با ديگري مقايسه نکنيد، چون معمولا مقايسه کردن در آن شرايط مخرب است و مي تواند به تصوير ذهني بد منجر شود؛ به طور مثال اگر همسرتان را با زنان يا مردان ديگر مقايسه کنيد و حتي در پايان بگوييد «تو هم ميتواني اين کار را بکني» باز هم به نتيجه مطلوب نخواهيد رسيد.
توجه داشته باشيد که در مکالمه رو در رو، بيشتر پيام هاي شما غيرکلامي است، لذا چگونگي ايستادن و حالت چهره شما هم داراي معني است، بنابراين با لحن کاملا مودبانه سخن بگوييد و از بلند و صريح صحبت کردن بپرهيزيد.
اخم کردن، پوزخند زدن يا با صداي تمسخرآميز صحبت کردن هنگام خشم چه تاثيري بر طرف مقابل دارد؟
چنين رويکردهايي، احساسهاي منفي را در طرف مقابل پرورش داده و ناخودآگاه، شنوايي او نسبت به حرف هاي شما کاهش مي يابد. نکته ديگري که لازم مي دانم درباره کنترل خشم تاکيد کنم صبر و بردباري است.
همان طور که ميدانيد خشم، انرژي و انگيزهاي را در واکنش به يک تهديد ايجاد ميکند که هر چه شدت آن بيشتر باشد، توانايي فرد را در حل مسايل ضعيفتر ميکند. معمولا وقتي خشمگين هستيم ميخواهيم مسايل را بلافاصله حل و فصل کنيم و توجه نمي کنيم که در اين شرايط نمي توان اقدام مناسبي اتخاذ کرد.
يکي از واقعيت هاي مهم زندگي اين است که به ندرت مساله اي را مي توان پيدا کرد که بلافاصله حل شود و برخي از مسايل را ميتوان به بعد موکول نمود. در واقع وقتي اقدام خود را به عقب مياندازيد به آرامش مي رسيد و ميتوانيد از قدرت استدلال خود استفاده کنيد و اقدامات بهتري انجام دهيد.
مطمئن باشيد هنگام خشم، هميشه اولين راهي که به ذهن ميرسد بهترين راه نيست، بنابراين با به تعويق انداختن خشم مي توانيد بهترين راه را برگزينيد.
مصاحبه کننده: دکتر مجيد سلطاني
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید