1) اهداف خود را دقیق، روشن و شفاف بیان کنید . به عبارت دیگر کافی نیست که بگویید من می خواهم در شش ماه آینده پیشرفت کنم و یا انسان خوبی باشم. زیرا باید بتوانید خود را ارزیابی کنید و گام برداشتن به طرف اهدافتان را بررسی نمایید. برای مثال می توانیدبرای رسیدن به رقم معینی هدف خود قرار دهید و یا قبولی در رشته خاص و مقطع خاصی را بعنوان هدف خود برگزینید و سپس شاخص قابل قبولی را برای تحقق اهدافتان در دست داشته باشید.

2) انگیزه خود را برای تحقق اهدافتان تبیین نمایید .  بعبارت دیگر باید یک پاسخ روشن و کافی در برابر (چرا تحقق هدف؟) برای خود داشته باشیم.

3) در انتخاب هدف واقع بین باشیم. اموری را برای خود انتخاب کنید که خود شما به تحقق آن ایمان داشته باشید. تردید دیگران در تحقق اهداف شما مضر نخواهد بود اگر موجب تردید شما نمی گردد . در چنین مواردی – اگر از منظر افراد بیرونی – هدف غیر ممکنی را انتخاب نموده باشید ، نیازمند اتکا به یک قدرت برتر هستید. این قدرت برتر، همواره با شماست و اگر هدف خود را با او صادقانه در میان بگذارید ، شما را یاری خواهد داد. دستان خود را در دستان پر مهر او بگذارید و از مسیری که او برایتان باز می کند، حرکت کنید همواره این عبارت او را در خاطر بسپارید:
«درخواست را بگو تا برآورده سازم. اما مرا راهنمایی نکن که چگونه آن را محقق نمایم!» 
 
4) هدف های شما باید مسائل مهم و عمده زندگی شما باشد  شما نباید توان خود را برای تحقق امور جزیی اتلاف نمایید در این صورت می توانید با تمامی توان به طرف اهداف حیاتی و مهم زندگی خود گام بردارید و هنگامی که موفق شدید ، دور افتخار زندگی خویش را در میدان سبز زندگی بزنید:
همت بلند دار که مردان روزگار
از همت بلند به جایی رسیده اند
توجه داشته باشید که برای تحقق هر هدفی- چه کوچک و چه بزرگ – باید کل نظام هستی درگیر شود. پس هرگز آن را بیهوده تلفن نکنید.

5) برای تحقق اهداف خود زمان معینی را در نظر بگیرید .  توجه داشته باشید که مسابقه فوتبال ۹۰ دقیقه است و شما باید در همین فرصت گل بزنید . اگر توپی خارج از این وقت از خط دروازه بگذرد ، بی فایده است! البته در مواردی به شما فرصت استفاده از وقت اضافه و امکان برخورداری از امتیاز گل طلایی را هم می دهند. اما شما به امید آن ، زمان را از دست ندهید.