يکي از مهمترين توانمندي هاي انسان قدرت مقابله با مشکلات روزمره زندگي است . منظوراز مقابله تلاشي است که براي کنترل و اداره کردن موقعيت هاي حساس و تنش زا انجام مي دهيم هر کس در مقابله با مشکلات از روشي استفاده مي کند. يکي از اشکال مقابله که سودمندترين نتايج را در برخورد مناسب با مشکلات در بر دارد، تمرکز بر مشکل(يعني بررسي کردن مسائل و يافتن راه حل ) است. اين مهارت ، فرايند تفکرمنطقي و منظمي است که به فرد کمک مي کند تا هنگام رويارويي با مشکلات، راه هاي متعددي را جست و جو و بهترين راه حل را انتخاب کند.
مراحل حل مسئله
حل مسئله مراحلي متوالي و پيوسته و مبتني بر تفکر منطقي دارد که عبارتند از:
1- انتخاب رويکردي صحيح نسبت به مشکل
2- تعريف دقيق مشکل
3- يافتن راه حل هاي متعدد
4- ارزيابي راه حل ها
5- انتخاب بهترين راه حل
6- عمل به بهترين راه انتخابي
بسياري از افراد ديدي منفي نسبت به مشکل دارند . چنين ديدگاهي مانع هر گونه اقدام موفقيت آميز براي حل مسئله مي شود. اين ديدگاه ها حاوي افکارغيرمنطقي، انعطاف ناپذيروغيرواقعي نسبت به مشکل است . قدم اول در حل مشکل پرورش ادراک « تو مي تواني» است. مسئله گشايان موفق موقعيت مشکل زا را بخشي از زندگي تلقي مي کنند. آنها به اين واقعيت واقف هستند که مقابله منطقي و آرام با چالش ها مهمتر و بهتر از برخورد تکانشي با آن است. براي رسيدن به اين منظور بايد بتوانيد به خودتان بگوييد بخشي از زندگي مواجه شدن با مشکلات است، وقتي با مشکلي مواجه مي شوم بايد آرام و خونسرد باشم و براي انتخاب بهترين راه حل بر مهارت هاي مسأله گشايي خود تکيه کنم.
تعريف دقيق مشکل راه ديگري براي حل مشکلات است. هدف اين مرحله تعريف دقيق، روشن و مشخص از مشکلي است که مايل به حل آن هستيد. پس لازم است که ابتدا مشکل را مشخص کنيد و سپس به صورت اختصاصي به تعريف آن بپردازيد و تا حد امکان آن را به ابعاد کوچکتر و ساده تر تقسيم نماييد.
پس از آنکه مشکل به طور دقيق و روشن تعريف شد، فهرستي طولاني از راه حل هاي مختلف تهيه کنيد .و به ارزيابي آنها بپردازيد . مرحله ارزيابي بسيارسخت است؛ زيرا بايد هر يک از راه حل ها را از نظر سودمندي و پيامدهاي آن براي خود و ديگران ارزيابي کنيم و در نهايت پس از بررسي تمام راه حل هاي پيشنهادي، راه حل هاي مفيد و سودمند را با توجه به اين که کدام يک جنبه هاي مثبت بيشتر و منفي کمتري دارند. انتخاب کنيد. ممکن است در بررسي به اين نتيجه برسيد که ترکيبي از دو يا چند راه حل مناسب تر است . سپس با تعيين و انتخاب بهترين راه حل و يا اولويت بندي آنها، برنامه زمان بندي را مشخص کنيد و به اجراي راه حلي که اولويت دارد و مناسب است، بپردازيد. شايد اگر مسائلي را که تا کنون پشت سرگذارده ايد ، بررسي کنيد ، به اين نتيجه برسيد که در بسياري از موارد راه حل مناسب را تشخيص داده ايد، اما به آن عمل نکرده ايد. چرا؟ اين امر نشان دهنده اين است که : انتخاب، مسأله مهمتر ديگري است که از اهميت بالايي برخوردار مي باشد. در پاسخ دادن به چرايي بالا جواب دادن به يک سؤال شخصي مي تواند ما را به عمل نزديکتر سازد تا چه ميزان خود را شايسته رسيدن به موفقيت، پيروزي و شادکامي مي بينيد و براي رسيدن به آن تلاش مي کنيد؟ شما اغلب به نتايجي مي رسيد که به طور ناخود آگاه معتقديد شايسته آنها هستيم. به همين دليل بايد بررسي کنيد که آيا اعمال شما نشانگر آن است که به شايستگي بيشتر خود در تمام زمينه هاي زندگي عقيده داريد؟ اگر مي خواهيد چيزي را که باعث کشف شايستگي در خود تان شده بيابيد ، ببينيد تصميم گرفته ايد چه کار کنيد. مخصوصاً ببينيد بيشتر اوقات چه کار مي کنيد. اگر اجراي راه حل مناسبي که انتخاب کرده ايد مشکل به نظر مي رسد، راه حل مورد نظر را به گام هاي کوچکتر و ساده تر تقسيم کنيد. نکته بسيار مهم در اين قسمت آن است که پس از اجراي راه حل مورد نظر به خود پاداش دهيد. بدين ترتيب جريان مسئله پايان مي يابد. اما چنانچه اولين راه حل مناسب، موثر واقع نشد ، با بررسي اين نکات که آيا مشکل به خوبي و دقيق تعريف شده؟ اهداف واقع بينانه بوده، مراحل اجراي راه حل سخت تر از توان نبوده، و يا مشکل ديگري پيش نيامده؟ به ساير راه حل هايي که در اختيار داريد ، همچنين راه حل هاي جديدي که در پي تجريه کنوني به آن رسيده ايد بپردازيد و مسير را دوباره طي نماييد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید