آيا تا به حال فکر کرده ايد که منظور از شاد بودن چيست و چه عواملي مي توانند شما را واقعا به شادي برسانند؟
براي داشتن يک زندگي شاد حتما لازم نيست که شوخ طبع باشيم و با رفتارهاي جلف، موجب قهقهه ديگران شويم. شادي نيز مانند هر صفت ديگري بايد در انسان پرورش پيدا کند و به ثمر برسد.
اگرچه شادي را به سختي مي توان تعريف کرد، اما اکثر مردم خوب مي دانند که در چه مواقعي شاد و چه مواقعي غمگين هستند.
- به شادي اهميت بدهيد
کساني که به شاد بودن و شاد زيستن ارزش و بها نمي دهند، در واقع به طور ناخودآگاه با شاد بودن مي جنگند. اگر لازم است هر روز به خودتان اهميت شاد بودن را يادآوري کنيد.
- شادي مخصوص خودتان را پيدا کنيد
هر فردي نيازهاي منحصر به خودش را براي شاد شدن دارد. به عبارت ديگر آنچه که يک نفر را خوشحال مي کند، با عامل خوشحال شدن در فرد ديگر بسيار متفاوت است.
به اين ترتيب عامل شادي منحصر به خودتان را پيدا کرده و از اينکه عامل شاد کننده شما با ديگران فرق مي کند، هيچ نگران نباشيد.
- به اهداف شادي بخش برسيد
زندگي خود را طوري برنامه ريزي کنيد که به اهدافي که معتقد هستيد شما را شاد مي کنند، دست پيدا کنيد. وقتي به هدفتان مي رسيد، بدون شک اخلاق شما تا حد زيادي بهبود پيدا مي کند و براي رسيدن به هدف بعدي انگيزه بيشتري پيدا مي کنيد. وقتي به هدفتان مي رسيد در خود احساس ارزش مي کنيد و اين حس حال شما را واقعا خوب مي کند.
- قدر سلامتي تان را بدانيد
توجه به سلامتي يکي ديگر از عوامل مهم شاد بودن است. اضافه وزن يا عدم دريافت مواد مغذي ضروري براي بدن مي تواند تاثير منفي روي رفتار افراد داشته باشد.
ورزش کردن، موجب آزاد شدن آندروفين در بدن مي شود که حاصل آن ايجاد احساس شادي است.
بهتر است رفتارها و اتفاق هاي بد را در همان لحظه تولدشان، از بين ببريم و نگذاريم تا با افزايش طول عمرشان بيشتر باعث ناراحتي ما شوند
- افکار مثبت داشته باشيد، نه منفي
هر روز چند دقيقه اي درباره کارها و عواملي که شما را شاد مي کنند، بينديشيد. اين چند دقيقه تفکر به شما فرصت مي دهد که روي چيزهاي مثبت در زندگي تان متمرکز شويد و اين کار باعث تداوم شادي شما مي شود.
دوستان شاد بيابيد و اطراف خود را از آدم هاي شاد و راضي پر کنيد. بديهي است که احاطه شدن در ميان افرادي که افکار منفي دارند، شادي شما را در احساسات منفي خفه مي کند. در واقع فکر منفي مثل عفونت، احساس مثبت را مي خورد و واگيردار است.
وقتي آدم ها بي دغدغه اوقات خود را سپري کنند، راحت تر مي توانند افکار خود را به سمت موضوعات شاد و سرگرم کننده سوق دهند. هنگامي که فکر و ذهن انسان درگير مسايل استرس زا و بازدارنده مي شود، ناخودآگاه در هاله اي از غم و اندوه قرار مي گيرد که با دنياي شاد و متنوع در جنگ و تضاد است.
براي رهايي از اين حالت هاي ناخوشايند، بايد تغييراتي در رفتارمان اعمال کنيم تا افکار بازدارنده را در ذهنمان محدود و افکار شادي زا را افزايش دهد.
- افسوس نخوريد
وقتي اشتباهي از شما سرمي زند، به جاي افسوس خوردن به دنبال راه حل بگرديد. افراد شاد اجازه نمي دهند که اشتباهات گذشته، روحيه و حال خوب آنها را خراب کند، بلکه اندکي فکر مي کنند و شرايط را مطابق ميلشان تغيير مي دهند.
- تعادل روحي داشته باشيد
هنگامي که شما از يک حالت رواني متعادل برخوردار باشيد، آن چنان که ذهنتان در آرامش انديشه کند و رفتارتان آرام کننده افکار خسته ديگران باشد، نوعي از لحظات شاد و متنوع را براي خود و ديگران فراهم ساخته ايد. لحظاتي که عاري از هر گونه استرس، اضطراب و دلهره و نگراني است.
- بخنديد
هر روز يک کار خوب براي خودتان انجام دهيد، مثلا يک ناهار خوشمزه بخوريد، استخر برويد، يا فقط چند دقيقه به طور آگاهانه چهره خود را در وضعيت حال خوب نگه داريد. هر چند برخي مواقع لازم است جدي باشيد، اما در شرايط مناسب، شوخي کردن و خنديدن را فراموش نکنيد.
- محبت کنيد
ما به ديگران محبت مي کنيم تا به آن ها ثابت کنيم دوستشان داريم. محبت ما موجب خوشحالي ديگران مي شود که در نتيجه، ما هم احساس رضايت و خرسندي مي کنيم.
به اين ترتيب لحظات شاد و زيبايي براي ما و شخصي که مورد محبت ما قرار گرفته است رقم مي خورد. هرچقدر محبت و مهرباني ما به ديگران بيشتر باشد، تاثيرشان در شادزيستن ما بيشتر است.
- ببخشيد
ما آدم ها عادت داريم، قوانيني در ذهنمان تدوين کنيم و هرکسي از آن ها سرپيچي کرد، ناراحت مي شويم و او را نمي بخشيم.
بهتر است بدانيم با نبخشيدن کسي، بيشترين فشار رواني را به خود وارد مي کنيم نه به او، زيرا تا زماني که به اين موضوع خاتمه نداده ايم، ذهن ما همين طور درگير آن موضوع ناراحت کننده است و مدام آن اتفاق را مرور مي کند و موجب رنجش خودمان مي گردد.
با ديدن فرد مورد نظر دچار استرس مي شويم و تمام رفتارهاي او براي ما آزار دهنده و تحريک کننده مي شود. حتي بعضي مواقع بي جهت از ديگران دلخور مي شويم که چرا به او محبت يا مدارا کرده اند.
به هر حال چه پشيمان باشد، چه نباشد، ما با نبخشيدن ديگران موجب کش دادن موضوع مي شويم که اين امر بيش از هر چيزي به خود ما ضربه مي زند و باعث دور شدن از لحظات شاد و سرزنده مي شود.
يادآوري دوران کودکي، لحظات زيباي را براي آدم ها رقم مي زند، ضمن اين که دنياي کودکان دنياي شاد و زيبايي است و بد نيست گاه گاهي به آن جا سري بزنيم
- بدگويي نکنيد
بد گفتن از ديگران، ذهن را در حالت دفاعي قرار مي دهد و موجب درگيري ذهني ما با خودمان مي شود. در واقع با بدگويي از ديگران، مجددا رفتار ناراحت کننده او را در ذهن تکرار مي کنيم و موجب عصبانيت و آزار خود مي شويم.
بهتر است رفتارها و اتفاق هاي بد را در همان لحظه تولدشان، از بين ببريم و نگذاريم تا با افزايش طول عمرشان بيشتر باعث ناراحتي ما شوند.
- برخي اتفاقات دست ما نيست
بعضي از اتفاقات در زندگي غيرقابل کنترل است مانند: مرگ، بلاياي طبيعي و بيماري. احتمال اين که هر کدام از اين اتفاقات در زندگي ما رخ دهد کم نيست، اما چگونگي پذيرفتن آن ها موضوعي است که بين آدم هاي مختلف متفاوت است.
وقتي در شهري زلزله مي آيد و يک نفر تمام اعضاي خانواده اش را از دست مي دهد، راه هاي متفاوتي براي ادامه زندگي اش پيش رو دارد:
مي تواند تا آخر عمر، به گريه و زاري بپردازد.
مي تواند در غم از دست دادن عزيزان خود را مجنون کند و آواره کوچه و بيابان شود.
مي تواند غم و غصه از دست دادن عزيزان را به اين دليل که ديگر کاري از او ساخته نيست، رها کند و با تمام قوا به ادامه زندگي خود بپردازد و با اين کار موجب خوشبختي خود و افتخار از دست رفتگان شود.
در واقع به جاي اين که از مشکل پيش آمده خود را به فلاکت و بدبختي برساند، آن را رها کرده و براي بقا و تداوم خوشبختي خود تلاش مي کند.
- خود را دوست بداريد
قبل از اينکه از ديگران توقع داشته باشيم ما را دوست بدارند، دوستدار خود باشيم. خيلي ها از اين که خود را دوست بدارند، احساس رضايت نمي کنند. اما تا ما خودمان را باور نکنيم و نپذيريم، نمي توانيم ذهن پويايي داشته باشيم که موجب دلربايي ديگران شود.
بايد هرچه هستيم را بپذيريم چه خوب چه بد. اگر خودمان را دوست داشته باشيم، براي خوب بودن خود تلاش مي کنيم.
نقص هاي خود را ببخشيم و بدانيم که ديگران هم به گونه اي ناخواسته، آن ها را ناديده مي گيرند. همان طور که ديگران هم کاستي هايي دارند و براي ما خيلي ناراحت کننده نيستند.
- با کودکان بازي کنيد
رفتن به دنياي کودکان خالي از لطف نيست. يادآوري دوران کودکي، لحظات زيباي را براي آدم ها رقم مي زند، ضمن اين که دنياي کودکان دنياي شاد و زيبايي است و بد نيست گاه گاهي به آن جا سري بزنيم.
فرآوري: مريم سجادپور
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید