زنان با داشتن اعتماد به نفس مي توانند با زيبايي دروني و شور و نشاط توجه همه را به خود جلب كنند.
زناني وجود دارند كه بدون وسواس در مورد زيبايي با تلاش و كار به سلامتي خود مي انديشند و با وجود لكه هاي پوستي و چند كيلو اضافه وزن به دنبال تندرستي هستند. اين زنان با پوست و جسم خود راحت هستند كه همين اطمينان خاطر براي آنان زيبايي به ارمغان مي آورد. ايجاد اعتماد و سلامتي براي روح و جسم، رمز واقعي زيبايي است.
يك زن 33 ساله در اين مورد مي گويد: «اين كه من خودم بايد موجبات شادي خودم را فراهم كنم كمي نااميد كننده است. خود ما هستيم كه مي توانيم انتخاب كنيم در يك نقطه ساكن شويم و يا اين كه نفس عميقي كشيده و به حركت ادامه دهيم. من ترجيح مي دهم به حركت ادامه دهم.» او روز را با يك جلسه ورزش آغاز مي كند و سه بار در هفته تمرين مقاومت مي كند. روزهايي كه هوا خوب است به پياده روي و اسكيت مي رود. او معتقد است پس از پايان كارهاي روزانه مي تواند به كارهاي جانبي بپردازد.
وي مي گويد: كلاس موسيقي و كلاس هاي هنري مي توانند خلاقيت را تحريك كنند چون آرام بخش هستند. او مي گويد: «به عقيده من هرگز براي يادگيري كاري جديد دير نيست. هرقدر چيزهاي جديد را تجربه كنيد، به همان ميزان وضعيت بهتري خواهيد يافت. من خسته به رختخواب مي روم اما در عوض بسيار شاد و خوشحال هستم.»
رؤيا هشت سال پيش ازدواج كرده است. او وقتي فهميد به سرطان سينه مبتلا شده كه پسرش يك سال داشت. اكنون او سرزنده است و توانسته روحيه اش را حفظ كند.
او مي گويد: «امسال براي من يك سال فوق العاده بود. وقتي با وجود دانستن اينكه فقط پنج سال ديگر زنده هستيد نااميد نباشيد، بيشتر زنده خواهيد ماند. من اكنون احساس سلامت مي كنم. وقتي بدانيد كه فقط چند سال زنده هستيد هر لحظه براي شما ارزشمند مي شود. من حتي يك لحظه از زندگيم را نيز هدر نمي دهم. فكر مي كنم كه سلامتي يعني داشتن تعادل در زندگي بين آنچه واقعاً دوست داريد انجام دهيد و آنچه بايد انجام بدهيد. يافتن اين تعادل كار ساده اي است. يكي آواز را دوست دارد و يكي ورزش». او وقت زيادي را صرف ورزش مي كند و اكنون در حال اخذ گواهينامه مربيگري است. او هر روز ساعت 5 صبح براي ورزش بيدار مي شود. سه بار در هفته شنا مي كند و دوبار در هفته به ژيمناستيك مي پردازد. رسيدن به بقيه زنان و عقب نبودن از آنها درخشندگي شخصيت اوست. او به تازگي داوطلبانه در برنامه اي شركت مي كند كه به زناني كه به تازگي مشخص شده مبتلا به سرطان سينه هستند، اطلاعات و دلگرمي مي دهند. براي او زيبايي فراتر از آن چيزي است كه در يك عكس پديدار مي شود. او مي گويد: وقتي مي خواهم كارهايم را انجام دهم، خوشحالم كه مي توانم به عنوان يك مادر، يك همسر، يك دوست و يك ورزشكار كارم را به نحو احسن انجام دهم.
ريحانه 51 ساله و مشاور تربيتي است. او متأهل و مادر دو فرزند است. او از جمله كساني است كه باعث مي شود شما احساس آرامش و خوشحالي كنيد. او به كمك كساني مي شتابد كه نياز به پشتيباني دارند. در همين حين يك مادر مسئول نيز هست. او مي گويد: «لذتي كه از كمك به ديگران به من دست مي دهد غيرقابل سنجش است. نمي توانم تا اين حد از چيز ديگري لذت ببرم». به عقيده او هيچ چيز به اندازه منظره كارهاي يك زن، او را زيبا نمي كند. او مي گويد: «زيبايي دروني يك احساس است كه تاريكترين لحظات را روشن مي كند.»
وي مي گويد:« وقتي مادر شدم به بهترين حالات روحي دست يافتم. يك دختر داشتم كه بايد به خاطر او شاد مي بودم. به نظر من شما مي توانيد مثبت و يا منفي بينديشيد. روبرو شدن خوب يا بد با مسائل يا برخورد پرشور، روز شما را خوب رقم مي زند.» او با اين طرز فكرها به حركت خود ادامه مي دهد. كار كردن و تغذيه مناسب مهمترين برنامه زندگي او را تشكيل مي دهند.
او با شوهرش پياده روي و شنا رفته و غذاهاي سالم براي خود درست مي كنند و درحالي كه او قبول دارد ظاهرش ديگر شبيه آن وقتي نيست كه به دبيرستان مي رفت؛ وزن او همان ميزاني است كه ?? سال پيش بود. راه حل او براي مواقع اضطراب و استرس اين است: وقتي عصبي است از پله هاي خانه اش بالا و پايين مي پرد.
او مي گويد: «انرژي حاصل از عصبانيت به سرعت هدر مي رود و من فوراً احساس بهتر بودن مي كنم.»
مريم 32 ساله است او مديريت يك شركت را دارد.
او تغييراتي در خود به وجود آورده است و مي گويد بايد از قيد و بند «بايدها» رها شود و به نيازهاي خود نيز بينديشد. اين خودباوري به او اعتماد بخشيد تا كارهايي را كه قبلاً انجام نمي داد، انجام دهد. او دوره اي طولاني از خانواده اش دور بود. او مي گويد: «من نياز به تغيير در زندگيم داشتم. اكنون فكر مي كنم كاري نيست كه نتوانم انجام دهم.» او ورزش را رها نمي كند و پياده روي در مسيرهاي نزديك خانه اش، ورزش مطلوب او است. او همين طور تنيس و يوگا نيز كار مي كند.
او مي گويد: زندگي بسيار زيباست. او به آينده خوش بين بوده و نمي خواهد به عقب باز گردد.
مينا، 30 ساله، متأهل، داراي دو فرزند 6 ساله و 3 ماهه است. او مي گويد: «اكنون كه سي ساله هستم فكر مي كنم زيبايي يك احساس و انرژي است. او از شش سال پيش كه اولين فرزندش را به دنيا آورد تغيير كرد. بارداري او را در يك ورطه جديد انداخت: به جاي آنكه خود را با ديگران مقايسه كند شگفت زده شد. او مي گويد: «ببين بدن من چه كارها كه نمي تواند انجام دهد. پيش از آن دوست داشتم كامل و متناسب به نظر بيايم. اكنون فكر مي كنم هيچكدام از ما كامل نيستيم.» وقتي پسرم فقط يك سال داشت طلاق گرفتم. بزرگ كردن يك بچه به تنهايي كار دشواري بود و مي دانستم كه اين تنهايي براي هيچ كدام از ما خوب نيست. اما اينك تصميم گرفتم مثبت بينديشم. آموختم كه سعي كنم و هرچيز را جالب و زيبا ببينم، حتي چيزهاي بد را. اگرچه او نگران سايز خود نيست اما در سلامت خود دقيق است. او مي گويد: «من روان پريش نيستم و خود را از خوردن نيز محروم نمي كنم. همان طور كه بدنم مي طلبد مي خورم و فكر مي كنم سالم زيستن يعني همين: توجه كردن به نياز بدن.» او ورزش نيز مي كند: پياده روي و اسكيت با پسرش. امكان تنها بودن آنها را با هم فراهم مي كند. او مي گويد: «شايد اين حرف كليشه باشد اما«ورزش يك داروي طبيعي براي تندرستي است.»
پارسا بهنيا
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید