زادگاه من ايران است و يك نوع ديگرم در اروپا مي رويد و كم و بيش به من شباهت دارد و به زبان فرنگي به آن ((فومتر)) مي گويند و در ايران ديده نشده است ، جوهر آن با جوهر گوگرد توليد رنگ بنفش مي كند بنابراين آنچه را در اينجا مي گويم مربوط به خودم بوده ، و ممكن است در نوع خارجي من نباشد.
اعراب نام مرا معرب كرده ((شاهترج )) گويند و القابي نظير بقله الملك و سلطان البقول و شجره الدم به من داده اند. و اين لقب با اينكه درخت نيستم به علت آن است كه خون را تصفيه و پاك مي نمايم . من سبزه اي به غايت سبز و خرم بوده ، كمي تلخ مي باشم ، بازكننده گرفتگي كبد و اسپرز هستم ، مقوي معده و كبد بوده ، آنها را دباغي مي كنم . سودا را از بين مي برم . صفرا كم مي كنم . پيشاب آور هستم . خشك من در تقويت معده بهتر از تازه من است . درمان تب هاي سودايي و بلغم مي باشم . به علت داشتن ويتامين ((ث )) مقوي لثه بوده ، از خونريزي آن جلوگيري مي كنم . با سركه جلوگير از قي صفراوي و قي بلغمي و پاك كننده روده ها از فضولات آنها هستم ، آب برگ من با عسل و تمر هندي جهت پاك كردن معده و روده ها و گرفتگي كبد و طحال و رفع يرقان و درمان جرب و خارش تجويز شده است .
آب مقطر من ضد عفوني كننده بوده ، و مانع اسهال است . سرمه عصاره برگ من به چشم جهت تقويت قوه بينايي توصيه شده است ، و آب ريزش چشم را كم مي كنند. عصاره برگ من مخلوط با عسل جهت منع روييدن مژه هاي برگشته كه كنده باشند به كار مي رود. مضمضه جوشانده من بهترين وسيله براي برطرف كردن جوشهاي دان و زخم هاي آن است ، ضماد خشك من مخلوط با حنا مفيد است . يكي از پزشكان قديم ايران ، به نام ((ابن ماسويه )) مرا جهت معالجه گزيدن زنبور نافع دانسته است و صاحب كتاب شفاءالامقام نوشته است ، براي گزش زنبور برگ تازه من بهتر از خشك است . بذر من در تمام احوال قوي تر از ساير اعضاي من مي باشد. ريشه نوع اروپائي مرا آمريكايي ها براي درمان سيلفيس و امراض پوستي بكار مي برند.
وجه مشترك من و نوع فرنگي در تقويت معده - تحريك اشتها و درمان امراض جلدي است . براي تصفيه خون نيز هر دو نوع ما به كار مي رود و معمولا از دم كرده شاخه هاي گلدار ما كه 20 در هزار تهيه مي شود، استفاده مي كنند.