پزشكان سنتي ايران سرطان و جنون را با من معالجه مي كردند و در تحت شرايطي نتيجه مي گرفتند.
تشمع كبدي را هم مي توان بامن معالجه كرد.
اسم من ((سس )) بر وزن مس است . داراي انواع و اقسام كوچك و بزرگ سبز و قرمز مي باشم ، به نوع قرمز كوچك من در كتب قديم - ((افتيمون )) و ((دواء الجنون )) و به انواع ديگر من - كشوت - كشوث - كثوت - اجمول - حامول و پيچ شبدر مي گفتند و با شرايط اختصاصي القاب ديگري دارم كه در اين سطور به آن اشاره خواهد شد.
من همان گياه انگلي هستم كه در باغچه ها و مزارع حتي كوه ها و بيابانها مانند نخ و ريسمان به دور بوته هاي گل و گياه و خار پيچيده و آنها را پژمرده و زرد كرده و شيره جان آنها را مي كشم . شما مرا آفت باغچه و مزارع مي دانيد ولي من دوست شما بوده ، و سخت ترين امراض شما را كه مهمترين آنها سرطان است درمان كرده ام . در سالهاي اخير عده اي با مطالعه ي كتب قديمي ، به خاصيت ضد سرطاني من پي برده و بدون توجه به شرايط اختصاصي و اتفاقي ، خود را كاشف داروي ضد سرطان معرفي كرده و جار و جنجال به راه انداخته و پس از ناكامي سكوت كرده اند. غافل از اينكه من داراي دو نوع خاصيت هستم . يكي خاصيت دايمي و ذاتي و ديگري خاصيت اكتسابي و اتفاقي . منافع ذاتي من لينت مزاج زياد شدن ادرار و عرق و بالاخره خارج كردن سموم داخلي و اخلاط است ، ولي خواص اتفاقي من كه در حقيقت اكتسابي است هرگز ثابتي نبوده ، و متغير است و بستگي به گياه دارد كه من به دور آن تنيده و با قلابهاي مكنده ي خود عوامل مفيد و درماني آنها را مكيده و بر منافع خود افزوده ام . مثلا وقتي كه من به دور انواع پونه و آويشن مي پيچم ((سس صعتري )) لقب گرفته ، براي قلب مخصوصا رماتيسم قلبي و امراض رماتيسمي مفيد مي شوم . و چنانچه به دور گياه سنبل الطيب پيچيده شوم ، اثر من در آرامش قلب به مراتب از جوهر سنبل الطيب هم زيادتر مي شود و به همين دلايل است كه خواص من اتفاقي است و بستگي به شانس و اقبال بيمار دارد و اگر يك كميسيون تحقيق مرا در روي گياهان دارويي مختلف امتحان كند وبا چشم باز در معالجه امراض به كار برد موضوعات اتفاقي به صورت حقيقت در مي آيد.
من داراي عوامل مسهلي - صمغي - مازويي بوده و خاكستر من داراي فسفر و پتاسيم زياد است . من بادشكن - مسهل - سودا و صفرا و بلغم هستم . جهت امراض دماغي و عصباني - صرع - ماليخوليا - مانيا - وسواس - كابوس - فلج - لقوه و بي حسي اعضا مفيد مي باشم - نوع صعتري من كه به دور آويشن تنيده باشد، با گل بنفشه براي امراض فوق مفيدتر است .
وقتي به دور كاسني بياباني پيچيده شوم ، بهترين دوست كبد بوده ، تشمع كبدي را از پيشرفت جلوگيري مي كنم و چنانچه به دور گياهان سمي پيچم ، مسموم كننده خواهم بوده ، اگر به دور هندوانه ابوجهل بپيچم بيمار قندي را كه منشا عصبي داشته باشد، معالجه مي كنم . قسمت مورد استفاده من تارهاي نخي و بذر من مي باشد. من چنانچه گفتم به مزاج لينت مي دهم و چنانچه با فلفل و ادويه مصرف شوم ، حالت اسهالي من سريعتر مي شود. براي پيران مناسب بوده نفخ معده را زايل مي كنم و جهت درمان امراض سودايي نظير ندارم . من جهت تب هاي كهنه - يرقان - تقويت معده و جگر سودمند مي باشم ، و براي تنگ نفس - ديفتري و دل درد به كار مي روم ، و با سكنجبين ، عروق و طحال را باز مي كنم و فضولات متعفن را بيرون مي كنم . مطبوخ من براي باز كردن سده معده مفيد مي باشد.
انواع كوهي و بياباني كه به دور صدها گياه طبي پيچيده مي شود گاه گاهي فوايدي معجزه آسا دارند كه اثر آن با فرآورده اي كه از يك منطقه ي ديگر با گياهان ديگر بدست آمده است متفاوت است و به همين جهت است كه استفاده از من بايستي تحت نظر يك هيئت علمي و تحقيقاتي باشد. مقدار خوراك من مرا شيخ الرئيس ابوعلي سينا تا چهار مثقال نوشته ، ولي اكثر حكماي قديم تا سه مثقال مي دانند و نيز دستور داده اند كه مرا نبايد زياد جوشانده و حرارت داد و بذر مرا نيز نبايد كوبيد.
براي معالجه سرطان توجه بافتيمون صعتري بوده است .