وام دادن، زداينده گناهان
مَن أقرَضَ مَلهوفاً فَأحسَنَ طَلِبَتَهُ استَأنَفَ العَمَلَ وأعطاهُ اللَّهُ بِكُلِّ دِرهَمٍ ألفَ قِنطارٍ مِن الجَنَّةِ.(10/4874؛ ثواب الاعمال: 341)هركس به اندوهگيني (كه مالش را از دست داده) وام دهد و در پس گرفتن آن مراعات كند، عمل را از نو شروع كرده است (گناهانش پاك شده) و خداوند به ازاي هر درهم، هزار قنطار (صد رطل) از (درهمهاي) بهشت به او عطا كند.
پيامد قرض ندادن، با داشتن توانايي
مَنِ احتاجَ الَيهِ أخوهُ المُسلمُ في قَرضٍ وهُو يَقدِرُ علَيهِ فلم يَفعَلْ حَرَّمَ اللَّهُ علَيهِ ريحَ الجَنّةِ.(10/4874؛ امالي صدوق: 10/350)كسي كه برادر مسلمانش در وامي به او نياز پيدا كند و او بتواند وام بدهد و چنين نكند، خداوند بوي بهشت را بر او حرام گرداند.
سايه بان الهي
مَن أنظَرَ مُعسِراً أظَلَّهُ اللَّهُ بظِلِّهِ يَومَ لا ظِلَّ الّا ظلُّهُ.(10/4876؛ كافي: 8/9)هر كه به تنگدستي مهلت دهد، خداوند، در روزي كه هيچ سايهاي جز سايه او نيست، وي را در پناه سايه خود در آورد.
مهلت دادن به مقروضان
مَن أقرَضَ مُؤمناً قَرضاً يَنتَظِرُ بهِ مَيسورَهُ كانَ مالُهُ في زَكاةٍ، وكانَ هو في صَلاةٍ مِن المَلائكةِ حتّي يُؤَدِّيَهُ الَيهِ.(10/4876؛ ثواب الاعمال: 166)هر كس به مؤمني وامي بدهد و (براي پس گرفتن آن) صبر كند تا دستش باز شود، مال او زكات محسوب شود و در نماز، با فرشتگان باشد تا اين كه وامش به او برگردانده شود.
استجابت دعا در مهلت دادن به تنگدستان
مَن أرادَ أن تُستَجابَ دَعوَتُهُ وأن تُكشَفَ كُربَتُهُ فَلْيُفَرِّجْ عن مُعسِرٍ. (10/4876؛ كنزالعمال: 15398)هر كه ميخواهد دعايش مستجاب و اندوهش بر طرف شود، به تنگدست مهلت دهد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید