قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم :
پاسخ نافرماني خدا
قالَ اللَّهُ عزّ و جل: اذا عَصاني مِن خَلقي مَن يَعرِفُني سَلَّطتُ علَيهِ مِن خَلقي مَن لا يَعرِفُني.(14/7120؛ الفقيه: 4/404)خداوند عزّ و جل فرمود: هرگاه از خلق من كسي كه مرا مي شناسد نافرماني ام كند، از ميان خلق خود كسي را كه مرا نميشناسد بر او مسلّط گردانم.
گناه، گناه مي آورد
انّ المَعاصِي يَستَولي بِها الخِذلانُ علي صاحِبِها حتّي تُوقِعَهُ بما هُوَ أعظَمُ مِنها. (14/6954؛ تنبيه الخواطر: 2/102)
به وسيله گناهان، خذلان (خواري و ضعف و درماندگي) بر گنهكار مستولي ميشود تا جايي كه او را در گناهانِ بزرگ تر مياندازد.
كيفر اشاعه دهنده گناه
مَن أذاعَ فاحِشَةً كانَ كمُبتَدِئها، ومَن عَيَّرَ مُؤمِناً بِشَيءٍ لَم يَمُتْ حَتّي يَركَبَهُ. (9/4232؛ كافي: 2/35)هركس زشتكاري و گناهي را فاش كند، مانند كسي است كه آن را انجام دادهاست و هر كه مؤمني را به چيزي سرزنش كند، نميرد تا خود مرتكب آن شود.
مستي گناه
يابنَ مسعودٍ، اِحذَر سُكرَ الخَطيئةِ؛ فانَّ لِلخَطيئةِ سُكراً كَسُكرِ الشَّرابِ، بل هِي أشَدُّ سُكراً مِنهُ.(5/2510؛ مكارم الاخلاق: 2/352)
اي پسر مسعود ! از مستي گناه حذر كن؛ زيرا گناه را مستياي همچون مستي شراب است، بلكه مستيِ آن شديدتر است.
گناه نابخشودني
لِكُلِّ ذَنبٍ تَوبَةٌ الّا سُوءَ الخُلُقِ، فانّ صاحِبَهُ كُلَّما خَرَجَ من ذَنبٍ دَخَل في ذَنبٍ. (4/1888؛ بحار: 77/48)
هر گناهي توبه دارد مگر بداخلاقي؛ زيرا آدم بداخلاق از هر گناهي كه درآيد (و توبه كند) به گناهي ديگر ميافتد.
كوچك شمردن گناه
انّ المؤمنَ لَيَري ذَنبَهُ كَأَ نَّهُ تحتَ صَخرَةٍ يَخافُ أن تَقَعَ علَيهِ، والكافِرَ يَري ذَنبَهُ كأنّهُ ذُبابٌ مَرَّ علي أنفِهِ.(4/1890؛ امالي طوسي: 52)همانا مؤمن گناه خود را چونان تخته سنگي بزرگ ميبيند كه ميترسد به روي او بيفتد و كافر گناه خويش را مانند مگسي ميبيند كه از جلوي بينياش رد شود.
خشنودي ابليس به گناهان كوچك مؤمنان
انّ ابليسَ رَضِيَ مِنكُم بالُمحَقَّراتِ.(4/1892؛ بحار: 73/363)همانا ابليس به گناهان كوچك شما خشنود است.
كوچك نبودن هيچ گناهي!
لا تَنظُرُوا الي صِغَرِ الذَّنبِ ولكنِ انظُرُوا الي مَنِ اجتَرَأتُم. (4/1894؛ بحار: 77/168)كوچكي گناه را نبينيد، بلكه ببينيد كه به چه كسي گستاخي كرده ايد.
گناهان كبيره
الكبائرُ: الاشراكُ بِاللَّهِ، وعُقُوقُ الوالدَينِ، وقَتلُ النَّفْسِ، والَيمينُ الغَمُوسُ. (4/1894؛ كنزالعمال: 7798)
(برخي) گناهان كبيره عبارتند از: شرك ورزيدن به خدا، آزردن پدر و مادر، آدم كشي و سوگند دروغ عمدي (براي ضايع كردن حقوق ديگران و خوردن مال مردم).
استغفار، زداينده گناهان
لا كبيرَ مَع الاستِغفارِ، و لا صغيرَ مع الاصرارِ.(4/1896؛ بحار: 73/355)
با استغفار، كبيره نميماند و با اصرار صغيره معنا ندارد.
آثار گناهان بر روي غير گنه كاران
الذَّنبُ شُؤمٌ علي غيرِفاعِلِهِ، ان عَيَّرَهُ ابتُلِيَ، وانِ اغتابَهُ أثِمَ، وان رَضِيَ بهِ شارَكَهُ. (4/1902؛ الفردوس: 2/249)
گناه براي غير گنهكار (نيز) شوم است؛ (زيرا) اگر بر او عيب گيرد، (به همان) مبتلا شود، اگر از او غيبت كند، گنهكار شود و اگر به گناه رضايت دهد، در آن شريك گردد.
داروي گناهان
لِكُلِّ داءٍ دواءٌ، ودواءُ الذُّنوبِ الاستِغفارُ.(4/1904؛ مستدرك الوسايل: 5/316)
هر دردي را دارويي است و داروي گناهان، استغفار است.
پرده پوشي گناهان مؤمن
لِلمؤمنِ اثنانِ وسَبعونَستراً، فاذا أذنَبَ ذنباً انهَتَكَ عَنهُ سِترٌ، فان تابَ رَدَّهُ اللَّهُ الَيهِ وسَبعةً مَعهُ.(4/1906؛ نوادر راوندي: 6)
مؤمن را هفتاد و دو پرده است و چون گناهي كند يك پرده دريده شود و اگر توبه كرد خداوند آن پرده را با هفت پرده ديگر به او باز گرداند.
ابتلاي مؤمن، كفاره گناهان او
لا يَزالُ البَلاءُ في المؤمنِ والمؤمنةِ في جَسَدِهِ ومالِهِ وولدِهِ حَتّي يَلقَي اللَّهَ وما علَيهِ مِن خطيئةٍ(4/1908؛ بحار: 67/236)
زن و مرد مؤمن پيوسته در جان و مال و فرزندشان گرفتار بلا ميشوند تا آن كه بدون گناه، خدا را ديدار كنند.
پاك كننده گناهان
السُّقمُ يَمحُو الذُّنوبَ.(4/1908؛ بحار: 67/244)
بيماري، گناهان را پاك ميكند.
تب، كفاره گناه
حُمّي ليلةٍ كَفّارةُ سَنَةٍ.(4/1908؛ بحار: 81/186)
يك شب تب داشتن، كفاره يك سال (گناه) است.
اندوه مؤمن، زداينده گناهانش
ما أصابَ المؤمنَ مِن نَصَبٍ ولا وَصَبٍ ولا حَزَنٍ حتّي الهَمُّ يُهِمُّهُ الّا كَفَّرَ اللَّهُبهِ عَنهُ مِن سيِّئاته.(4/1910؛ تحف العقول: 38)هيچ رنج و پيشامد و اندوه و حتّي نگراني خاطري به مؤمن نرسد جز اين كه خداوند بدان گناهانش را بزدايد.
نيكي، جبران كننده بدي
اذا عَمِلتَ سيّئةً فَاعمَلْ حَسَنةً تَمْحوها.(4/1910؛ امالي طوسي: 186)هرگاه كار بدي كردي، كار خوبي انجام بده، تا آن بدي را پاك كند.
عوامل پاك كننده گناهان
أربَعٌ مَن كُنَّ فيهِ وكانَ مِن قَرنِهِ الي قَدَمِهِ ذُنوباً بَدَّلَها اللَّهُ حَسَناتٍ: الصِّدقُ، والحَياءُ، وحُسنُ الخُلُقِ، والشُّكرُ.(4/1912؛ كافي: 2/107)چهار چيز است كه هركس داشته باشد، اگر سر تا پا غرق گناه باشد، خداوند آن گناهان را به حسنه و نيكي تبديل ميكند: راستي، شرم، خوشخويي و سپاسگزاري.
مرگ، كفاره گناهان مؤمن
المَوتُ كفّارةٌ لِذُنوبِ المؤمنينَ.(4/1912؛ امالي مفيد: 283)مرگ، كفاره گناهان مؤمنان است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید