اميدواري به مردم، موجب غم و اندوه
مَن نَظرَ الي ما في أيْدي النّاسِ طالَ حُزنُهُ، ودامَ أسَفُهُ. (3/1146؛ اعلامالدين: 294)هر كه چشمش به دست مردم باشد، اندوه اش دراز و افسوس اش پايدار شود.
لذت كوتاه و غم دراز مدت
رُبَّ شَهْوةِ ساعةٍ تُورِثُ حُزناً طويلاً.(3/1146؛ امالي طوسي: 533)بسا خواهش و لذتي كه بيش از دمي نپايد، امّا اندوهي دراز مدت بر جاي گذارد.
ميوه هاي يقين و شك
انّ اللَّهَ - بحُكْمِهِ وفَضْلِه - جَعلَ الرَّوحَ والفَرحَ في اليقينِ والرِّضا، وجَعلَ الهَمَّ والحُزنَ في الشَّكِّ والسُّخْطِ.(3/1148؛ تحف العقول: 6)خداوند - از روي حكمت و لطف خويش - آسايش و شادماني را در يقين و خرسندي قرار داد و غم و اندوه را در شكّ و ناخشنودي (از خدا).
دنيا دار غم و اندوه
أيُّها النّاسُ، هذهِ دارُ تَرَحٍ لا دارُ فَرَحٍ، ودارُ الْتِواءٍ لا دارُ اسْتِواءٍ، فمَن عَرَفها لَم يَفْرَحْ لِرَجاءٍ، ولَم يَحْزَنْ لِشَقاءٍ.(3/1150؛ اعلام الدين: 343)اي مردم ! دنيا سراي غم است نه سراي شادي، سراي دشواري است نه سراي آسودگي. پس، هر كه آن را شناخت، با اميدي (و رسيدن به آرزويي) شاد نشد و با سختي و عسرتي اندوهگين نگشت.
اندوه پسنديده
ما عُبِدَ اللَّهُ عزّ و جل علي مِثْلِ طُولِ الحُزْنِ.(3/1156؛ مكارم الاخلاق: 2/367)خداوند عزّ و جل با چيزي همانند اندوه طولاني عبادت نشده است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید