خوش رفتاري با مردم، وظيفه مسلمان
أحسِنْ مُصاحَبَةَ مَن صاحَبَكَ تَكُن مُسلِماً.(8/3774؛ امالي صدوق: 168)با كسي كه همنشين توست خوش رفتار باش، تا مسلمان باشي.
حسن خلق، نصف دين
حُسنُ الخُلق نِصْفُ ا لدِّينِ.(4/1518؛ خصال: 30/106)خوي نيكو، نصف دين است.
ميوه خوش اخلاقي
انّ العَبدَ لَيَبلُغُ بحُسنِ خُلقِهِ عَظيمَ دَرَجاتِ الآخِرَةِ وشَرَفِ المَنازِل، و انَّهُ لَضَعيفُ العِبادَةِ.(4/1520؛ المحجة البيضاء: 5/93)بنده، هر چند در عبادت ضعيف باشد، با اخلاق نيك خود در آخرت به درجات بزرگ و منزلتهاي والا دست مييابد.
پاداش خوش خو
انّ صاحِبَ الخُلقِ الحَسنِ لَهُ مِثلُ أجْرِ الصّائمِ القائمِ.(4/1520؛ كافي: 2/100)همانا انسان خوش خو پاداش روزه گيرِ شب زنده دار دارد.
خوش خلقي، سنگين ترين عمل
ما مِن شيءٍ أثقَلُ في الميزانِ مِن حُسنِ الخُلقِ.(4/1522؛ عيون اخبارالرضا(ع): 2/37)در ترازوي اعمال چيزي سنگين تر از خوشخويي نيست.
خوشخو، محبوب خداوند
انّ أحَبّكُم الَيَّ وأقرَبَكُم مِنّي يَومَ القِيامَةِ مَجلِساً أحْسَنُكُم خُلقاً، وأشَدُّكُم تَواضُعاً. (4/1522؛ بحار: 71/385)محبوب ترين و نزديك ترين شما به من در روز قيامت، خوشخوترين و متواضع ترين شماست.
خوشخويي و كمال دين
أكمَلُ المؤمنينَ ايماناً أحْسَنُهُم خُلقاً.(4/1522؛ امالي طوسي: 140)ايمان آن مؤمن كامل تر است كه اخلاقش نيكوتر باشد.
خداوند دوستدار خوي هاي والا
انّ اللَّهَ يُحِبُّ مَعالِيَ الأخْلاقِ ويَكْرَهُ سَفْسافَها.(4/1528؛ كنزالعمال: 5180)خداوند خويهاي والا را دوست ميدارد و خويهاي پست را ناخوش ميدارد.
مكارم اخلاقي و بعثت
انّما بُعِثْتُ لاُتَمِّمَ مَكارِمَ الأخْلاقِ.(4/1530؛ كنزالعمال: 5217)همانا من برانگيخته شدهام تا مكارم اخلاق را به كمال رسانم.
اخلاق خوش، استواركننده دوستي
حُسنُ الخُلقِ يُثْبِتُ المَودَّةَ.(4/1534؛ بحار: 77/14)حُسن خلق رشته دوستي را استوار ميكند.
بدخويي
سُوءُ الخُلقِ ذَنبٌ لا يُغْفَرُ.(4/1534؛ المحجة البيضاء: 5/93)بد خويي، گناهي نابخشودني است.
بداخلاق و سقوط به جهنم
انّ العَبدَ لَيَبلُغُ من سُوءِ خُلقِهِ أسْفَلَ دَرَكِ جَهنَّمَ.(4/1536؛ المحجة البيضاء: 5/93)همانا بنده به سبب بد اخلاقي اش، به پايينترين درجات دوزخ سقوط ميكند.
دوزخ، جايگاه بد اخلاق
وقد قيلَ لَهُ: انّ فُلانَةَ تَصومُ النّهارَ وتَقومُ اللّيلَ، وهِي سَيِّئةُ الخُلقِ تُؤْذي جِيرانَها بلِسانِها * (قال): لا خَيرَ فيها، هِي مِن أهْلِ النّارِ. (4/1536؛ بحار: 71/394)به پيامبر خدا صلي الله عليه وآله عرض شد: فلان زن روزها را روزه ميگيرد و شبها را به عبادت ميگذراند امّا بداخلاق است و همسايگانش را با زبان خود ميآزارد، حضرت فرمود: خيري در او نيست، او دوزخي است.
خوشرويي و كينه
حُسْنُ البِشْرِ يَذهَبُ بالسَّخِيمةِ.(1/496؛ كافي: 2/103)خوشرويي، كينه را مي برد.
خوشرويي با برادران مؤمن
اِلْقَ أخاكَ بِوَجْهٍ مُنْبَسِطٍ.(1/496؛ كافي: 2/103)با روي گشاده با برادرت ملاقات كن.
خوشرويي با مردم
انَّكُم لَن تَسَعُوا النّاسَ بأموالِكُم، فالْقُوهُم بِطَلاقةِ الوَجهِ وحُسْنِ البِشرِ.(1/496؛ كافي: 2/103)شما هرگز نميتوانيد با اموال خود همه مردم را بهرهمند سازيد، پس با آنان با گشادهرويي و خوشرويي برخورد كنيد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید