خداترسي و بلندپايگي نزد خدا
أعْلي النّاسِ مَنزِلَةً عِندَ اللَّهِ أخوَفُهُم مِنهُ.(4/1564؛ بحار: 77/180)بلند پايه ترين مردم نزد خدا، خداترس ترين آنهاست.
خداترسي، عامل نجات
ثَلاثٌ مُنْجِياتٌ... خَوفُ اللَّهِ في السِّرِّ كأنّكَ تَراهُ، فانْ لَم تَكُن تَراهُ فانّهُ يرَاكَ. (4/1566؛ بحار: 70/7)سه چيز نجاتبخش است: ... و ترس از خدا در نهان، چنان كه گويي او را ميبيني؛ چه اگر تو او را نميبيني او تو را ميبيند.
عارفان خائف
مَن كانَ باللَّهِ أعْرَفَ كانَ مِن اللَّهِ أخْوَفَ.(4/1566؛ بحار: 70/393)هركه خداشناستر باشد، خداترس تر است.
مؤمن، بين خوف و رجا (بيم و اميد)
لَو تَعْلَمونَ قَدْرَ رَحمَةِ اللَّهِ لَاتَّكَلْتُم علَيها وما عَمِلْتُم الّا قليلاً، ولَو تَعْلَمونَ قَدْرَ غَضَبِ اللَّهِ لَظَنَنْتُم بأنْ لا تَنْجوا.(4/1568؛ كنزالعمال: 5867)اگر اندازه رحمت خدا را بدانيد، بر آن تكيه خواهيد كرد (و آسوده خاطر خواهيد شد) و جز اندكي عمل نخواهيد كرد و اگر اندازه خشم خدا را بدانيد، خواهيد پنداشت كه هرگز نجات نمييابيد.
خوف در دنيا، ايمني در آخرت
قالَ اللَّهُ تبارَكَ وتعالي: وعِزَّتي وجَلالي، لا أجْمَعُ علي عَبْدي خَوفَينِ، ولا أجْمَعُ لَه أمْنَينِ، فاذا أمِنَني في الدُّنيا أخَفْتُهُ يَومَ القِيامَةِ، و اذا خافَني في الدُّنيا أمِنْتُهُ يَومَ القِيامَةِ.(4/1576؛ بحار: 70/379)خداي تبارك وتعالي فرمود: به عزّت و جلالم سوگند كه براي بندهام دو ترس و دو امنيّت با هم فراهم نمي آورم؛ پس اگر در دنيا خود را از من ايمن بداند، در روز رستاخيز او را هراسان كنم و اگر در دنيا از(غضب) من بترسد، در روز قيامت او را ايمن گردانم.
تبريك به خدا ترسان
طُوبي لِمَن شَغَلَهُ خَوفُ اللَّهِ عَن خَوفِ النّاسِ.(4/1580؛ بحار: 77/126)خوشا آن كه ترس از خدا، او را از ترس از مردم باز داشته باشد.
ترس فقط از خدا
لا تَخَفْ في اللَّهِ لَوْمَةَ لائمٍ.(4/1580؛ خصال: 526)در راه خدا، از سرزنش هيچ سرزنش كنندهاي ترسي به دل راه مده.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید