فلاسفه و عرفا حقیقت انسان را نه جسم میدانند و نه جسمانی بلکه قائلند که حقیقت انسان تنها روح او میباشد که جزء عالم عقول و مجردات قرار دارد در حقیقت نظریه فلاسفه درباره انسان از دو بخش عمده تشکیل مییابد:
الف- حقیقت انسان تنها روح اوست و جسم ابزاری برای تکامل روح است.
از آنجا که اساس نظریه قائلین به معاد روحانی را تشکیل میدهد و در آن قسمت، حکما و عرفا، حتّی بزرگان متکلمین، و بعضی از فقهاء نیز معتقد به تجرد روح هستند.
امام فرمود: قیاس شما درست نسیت زیرا آتش در اجسام نهفته شده است، و اجسامی مانند سنگ و آهن موقعی که به یکدیگر زده شدند، آتش تولید میکند و از آن چراغ تهیه میشود. که دارای نور است پس آتش در جسم ثابت است و نور از آن تولید میشود. و اما روح جسم رقیق لطیفی است که در قالب مادی قرار گرفته است، بنابراین روح بمنزله چراغ نیست که تو بیان کردی.
از امام صادق(ع) در حدیث مفصلی مطالب زیاد راجع به انسان وارد شده، و در ضمن آن فرمود:
معاویةبن عمار گوید:
موقعی که بندگان خدا به خواب میروند ارواح آنان به سوی آسمان پرواز میکند، آنچه ارواح(از خواب) را در آسمان میبینند، رویایی صادق است و آنچه در هوا میبیند خواب آشفته و پریشان است و تعبیری ندارد
آنگاه فرمود:
از جمله مطالبی که در مجلس مأمون، صابی و صباحبن هنرهندی از امام رضاع رسیدند این مطلب است:
صباح گفت: زمانی که چشم بینایی را از دست داد و کور گردید، روح چگونه استقامت و استقرار پیدا میکند.در صورتی که دید رفته است.؟
در اینجا حضرت علی ع میفرماید:
پس از خوابهای آشفته و غیرآشفته میفرمایند:
پس روح موجودی است از نسخ هوا و جزء موجودات غیبی، یعنی از ماده آخرتی خلق شده و به تتقدیر خداوند با بدن مخلوق از دنیا و ذری به طور« ترکیب صناعی» ترکیب یافته است. و خودش ماده و بسیار لطیف میباشد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید