پرهيز از تعصب [بي جا و بي مورد]
مَن تَعَصَّبَ أو تُعُصِّبَ لَهُ فقَد خَلَعَ رِبْقَ الايمانِ مِن عُنُقِهِ.(8/3794؛ كافي: 2/308)كسي كه تعصّب بورزد يا برايش تعصّب بورزند، حلقه ايمان را از گردن خويش باز كرده است.
خالي كردن قلب از تعصب [بي جا و جاهليت]
منَ كانَ في قَلبِةِ حَبَّةٌ مِن خَردَلٍ مِن عَصَبِيَّةٍ بَعَثَهُ اللَّهُ يَومَ القِيامَةِ مَعَ أعرابِ الجاهِلِيَّةِ. (8/3794؛ كافي: 2/308)هر كس در دلش به اندازه دانه خردلي عصبيّت باشد، خداوند در روز قيامت او را با اعراب جاهليّت برانگيزاند.
عصبيت، دور كننده مسلمان از دين خود
لَيسَ مِنّا مَن دَعا الي عَصَبِيَّةٍ، ولَيسَ مِنّا مَن قاتَلَ (عَلي) عَصَبِيَّةٍ، ولَيسَ مِنّا مَن ماتَ عَلي عَصَبِيَّةٍ.(8/3794؛ سنن ابي داود: 512)از ما نيست كسي كه به عصبيّتي فرا خواند و از ما نيست كسي كه در راه عصبيّتي بجنگد و از ما نيست كسي كه با عصبيّت بميرد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید