ضرورت شناخت امام
مَن ماتَ وَهُوَ لا يَعرفُ امامَهُ ماتَ مِيتةً جاهليّةً.(1/218؛ بحار: 23/76)
هر كه بميرد و امام خود را نشناخته باشد به مرگ جاهلي مرده است.
فرمان نبردن از حاكم جور
لا طاعةَ لِمَنْ لَمْ يُطِعِ اللَّهَ.(1/234؛ كنزالعمال: 14872)از كسي كه فرمانبردار خدا نيست، نبايد فرمان برد.
امامان، راهبران به سوي خداوند
انّ أئمّتَكُمْ قادَتُكمْ الي اللَّهِ، فانْظُروا بِمَنْ تَقْتَدونَ في دِينِكُمْ وصَلاتِكُمْ.(1/228؛ بحار: 23/30) امامان شما راهبران شما به سوي خداوندند، پس، بنگريد كه در دين و نماز خود به چه كسي اقتدا ميكنيد؟
دو امانت گرانبها
انّي قَد تَرَكْتُ فِيكُمُ الثّقلَيْنِ، ما انْ تَمَسَّكْتُمْ بِهما لَن تَضِلّوا بَعْدي، وأحَدُهُما أكْبَرُ مِنَ الآخَرِ: كِتابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدودٌ مِنَ السَّماءِ الي الأرضِ، وعِتْرَتي أهلُ بَيْتي، ألَا وانَّهُما لَن يَفْتَرِقا حتّي يَرِدا علَي الحَوضَ. (1/240؛ بحار: 23/106؛ كنزالعمال: 870، 873، 898، 942)
من در ميان شما دو شيي گرانبها گذاشتهام كه تا وقتي به آنها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد. يكي از آن دو بزرگتر و والاتر از ديگري است.
(يكي) كتاب خدا كه ريسماني است از آسمان به زمين كشيده و متصل و (دومي) عترتو خاندان من. بدانيد كه اين دو هرگز از هم نشوند تا بر لب حوض نزد من آيند.
كشتي نجات بخش
انّما مَثَلُ أهلِ بيتي فِيكُمْ كَمَثَلِ سَفينةِ نُوحٍ؛ مَنْ رَكِبَها نَجا، ومَنْ تَخَلَّفَ عَنها غَرِقَ. (1/244؛ بحار: 23/105)همانا مثل خاندان من در ميان شما به كشتي نوح ماند كه هر كه بر آن سوار شد نجات يافت و هر كه از آن بازماند غرق شد.
دوستي امام علي(ع)
حُبُّ عليٍّ يأكُلُ الذُّنوبَ كما تأكُلُ النّارُ الحَطَبَ.(1/252؛ كنزالعمال: 33021)دوستي علي گناهان را فرو ميخورد همچنان كه آتش هيمه را.
عنوان كارنامه مؤمن
عُنوانُ صحيفهِ المؤمنِ حُبُّ عليِّ بنِ أبي طالبٍ.(1/252؛ كنزالعمال: 32900)سرلوحه كارنامه مؤمن، دوستي علي بن ابي طالب(ع) است.
نلغزيدن دوستدار امام علي(ع) بر پل صراط
ما ثَبّتَ اللَّهُ حُبَّ عليٍّ في قلبِ مؤمنٍ فَزلَّتْ به قدمٌ الّا ثَبّتَ اللَّهُ قَدَماً يومَ القيامةِ علي الصِّراطِ.(1/252؛ كنزالعمال: 330)هر گاه خداوند عشق و دوستي علي را در دل مؤمني استوار سازد و با اين حال قدمش بلغزد (خطايي از او سر زند) در روز قيامت قدمش را بر صراط استوار نگه دارد.
با حق بودن علي(ع)
عليٌّ مَع الحقِّ والحقُّ مَع عليٍّ، يَدورُ حَيثُما دارَ. (1/258؛ شرح ابن ابي الحديد: 2/297)
علي با حقّ است و حقّ با علي؛ و هر جا باشد بر محور او مي گردد.
جدا نشدن امام علي (ع) از قرآن
عليٌّ مَع القرآنِ والقرآنُ مَع عليٍّ، لن يَفْتَرِقا حتّي يَرِدا علَيّ الحوضَ. (1/258؛ تاريخ دمشق: 3/125)
علي با قرآن و قرآن با علي است و هرگز از هم جدا نشوند تا در كنار حوض (كوثر) نزدم آيند.
علي(ع) دروازه شهر علم
أنا مدينةُ العلمِ وعليٌّ بابُها، فمَن أرادَ العلمَ فلْيَأتِهِ من بابِهِ. (1/260؛ كنزالعمال: 32979)من شهر علم هستم و علي دروازه آن. پس، هر كه علم خواهد بايد كه از در آن وارد شود.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید