طب سوزني يا اکوپانکچر (Acupuncture) که به زبان چيني به آن جن جيو (Zhen Jiu) گفته مي شود روشي است که با فروکردن سوزن هاي بسيار نازک به نقاط خاصي از بدن باعث تسکين درد و يا درمان مشکل خاصي از بيمار مي شود. براساس تئوري طب سوزني، اين نقاط خاص بر روي مريدين هايي (Meridians) قرار دارند که يک نوع انرژي حياتي به نام "چي" (qi) در آنها جريان دارند.گرچه از اواخر قرن بيستم ميلادي بر روي طب سوزني تحقيقات علمي زيادي صورت گرفته است اما هنوز نحوه اثر آن به درستي مشخص نشده است و بحث هاي زيادي در مورد آن بين دانشمندان در جريان است. گزارش هايي که از طرف سازمان بهداشت جهاني، مرکز ملي طب مکمل آمريکا و انجمن پزشکي ايالات متحده آمريکا اعلان شده است همگي از مؤثر بودن طب سوزني در درمان بسياري از بيماريها حکايت مي کنند. يک توافق کلي بين دانشمندان وجود دارد که همگي آنها معتقدند که طب سوزني اگر از طرف يک متخصص طب سوزني انجام شود و سوزنهاي استريل مورد استفاده قرار گيرند روش بي خطري در درمان بعضي از بيماريها ميباشد.
تاريخچه استفاده از طب سوزني در کشور چين به عصر حجر باز مي گردد که در آن زمان از سنگهايي نوک تيز به نام "بيان شي" (Bian shi) استفاده مي شد. سوزن هاي سنگي طب سوزني مربوط به پنج هزار سال پيش توسط باستان شناسان در کشور چين کشف شده است.
اولين کتاب چيني که در آن در مورد طب سوزني بحث شده است کتاب "طب داخلي کلاسيک امپراطور زرد" ميباشد که در حدود2300 سال پيش نوشته شده است. در اين کتاب از انواع سوزن هاي فلزي، مريدين ها و نقاط خاص بر روي آنها،انواع روش هاي فروکردن سوزن در بدن وانواع مختلف بيماريهايي که مي توان با استفاده از طب سوزني آنها را درمان نمود بحث شده است.
در طب غربي، هم تشخيص و هم درمان معمولاً براساس تنها يک قسمت از بدن انجام مي پذيرد. براي مثال، بعد از تشخيص يک شکستگي استخوان، درمان آن با گچگرفتن عضو مبتلا صورت مي گيرد و يا براي درمان يک بي نظمي در طپش قلب، از داروهايي که ريتم ضربان قلب را تنظيم مي کنند استفاده مي شود. در فرد بيماري که تشخيص سنگ کيسه صفرا براي او داده شده است، احتمالاً توصيه به درآوردن کيسه صفراي او همراه با سنگهاي آن ميشود. با اينحال، بيرون آوردن کيسه صفرا باعث درمان علت اوليه ايجاد سنگهاي صفراوي در او نمي شود. گرچه سنگهاي صفراوي ديگر در بدن او تشکيل نمي شود (زيرا کيسه صفرايي ديگر در او وجود ندارد) اما عدم تعادلي که منشاء ايجاد اين سنگهاي صفراوي شده اند با عمل جراحي برطرف نمي شوند.هدف از درمان در طب سنتي چين نه تنها برطرف کردن خود بيماري، بلکه از بين بردن علت اوليه ايجاد آن بيماري مي باشد. در بيماري که تشخيص داده شده که علت بيماري او بر اثر حمله گرما به او صورت پذيرفته است، صرف نظر از اينکه چه علايم و مشکلاتي در او ايجاد شده است، درماني که براي او انجام مي شود با هدف دفع اين گرما از بدن او صورت مي پذيرد. همچنين بيماري که دچار افزايش "يين" (yin) شده است را با کاهش دادن "يين" و تحريک يا افزايش "يانگ" (yang) درمان مي کنند.
البته گاهي اوقات ممکن است علايم و مشکلات خاصي را با طب سوزني درمان نماييم زيرا بعضي از نقاط طب سوزني داراي اثرات اختصاصي هستند (براي مثال براي پايين آوردن فشار خون و يا جلوگيري از استفراغ). با اينحال اين نقاط معمولاً بعنوان يک درمان کامل بيماري استفاده نمي شوند.طب سوزني همانند بسياري از درمان هاي مکمل، روشي است براي بازگرداندن جريان انرژي بدن به يک وضعيت طبيعي تا بدن بتواند خودش بيماري را التيام ببخشد. هنگامي که کمبودي در "چي" (qi)، "يين" (yin) يا "يانگ" (yang) وجود دارد، سيستم بدن را بايد تحريک نمود تا اين کمبودها را جبران کند. همچنين هنگامي که افزايشي در اين موارد وجود دارد بايد آنها را کاهش داد. گرما، سرما، باد، رطوبت، خشکي و خلط را بايد در بدن برطرف نمود و رکود خون در بدن را بايد از بين برد تا جريان خون به حالت طبيعي خود بازگردد. عدم تعادل بين "مريدين ها" (meridians) را بايد با آوردن "چي" افزايش يافته از يک مريدين به مريديني که "چي" آن کاهش يافته است درمان نمود. اگر بلوک و انسدادي در جريان چي يک مريدين وجود دارد بايد اين انسداد را برطرف نمود.هر نقطه اي در مريدين ها داراي عملکردي اختصاصي در ارتباط با انتقال انرژي ميباشد. بعلاوه، هر مريديني داراي نقطه اي است که توسط آن به عضو مربوطه اش متصل مي باشد. در نتيجه مي توان از نقطه اي که بر روي مريدين ريه قرار دارد و آن نقطه با خود عضو ريه در ارتباط مي باشد جهت درمان بيماريهاي ريه استفاده نمود. همچنين در ساير مريدين ها نيز چنين نقاطي وجود دارد. براي مثال، نقطه اي که بر روي مريدين کليه وجود دارد و در ارتباط با عضو کليه مي باشد را مي توان براي درمان بيماريهاي کليه استفاده نمود. بعضي نقاط وجود دارند که براي ازبين بردن و برطرف نمودن فاکتورها يا عوامل خارجي مثل حرارت، باد، سرما، رطوبت و خشکي بکار مي روند. ساير نقطه ها داراي اثرات خاصي بر روي "يين" و "يانگ" هستند که آنها را تحريک و يا کاهش مي دهند. بر روي مريدين هاي عمده (به غير از مريدين قلب) يک يا چند نقطه اتصالي با ساير مريدينها وجود دارد که از اين نقاط مي توان در درمان بيماريهايي که چند مريدين را گرفتار نموده است استفاده نمود.بنابراين اينکه چه نقاطي از مريدين ها را براي درمان انتخاب نماييم بسيار پيچيده مي باشد. يک متخصص طب سوزني بايد عملکرد هر يک از نقاطي که بر روي مريدين ها قرار دارد را بداند. همچنين او بايد ارتباطي که بين مريدين ها وجود دارد را به خوبي بداند. او بايد بداند که چگونه عواملي مثل سرما و گرما را از بدن حذف نمايد و چگونه تعادل را دوباره به سيستم بدن بازگرداند. و در نهايت اينکه او بايد بداند که چگونه با استفاده از حداقل تعداد سوزنها اين کار را براي بيمارش انجام دهد.بيماران اغلب از اينکه تعداد زيادي سوزن به آنها زده مي شود نگران و ناراحت هستند. اما مهارت يک متخصص طب سوزني در اين نهفته است که چگونه بيمارش را با زدن حداقل تعداد سوزن ممکن، درمان نمايد. اغلب يک بيمار ممکن است با کمتر از چهار يا پنج سوزن درمان شود و گاهي اوقات نيز تنها يک سوزن براي درمان کافي مي باشد. اگر پنج نقطه بطور صحيح براي درمان يک بيماري انتخاب شوند اثر آنها بخوبي ده سوزن مي باشد.
در بعضي موارد، ممکن است تعداد زيادي از نقاط براي درمان يک بيماري مناسب باشند، اما نبايد از تمام اين نقاط در يک نوبت استفاده نمود. با اينحال از آنجايي که ممکن است مدت درمان به چند هفته يا چند ماه نياز داشته باشد مي توان بطور نوبتي از تمام اين نقاط طب سوزني استفاده نمود.هنگامي که افرادي که با طب سوزني آشنا نيستند چيزهايي در مورد فرو کردن اين سوزنها در بدن مي شنوند تصور مي کنند اين سوزنها نيز همانند سوزنهاي
آمپولهايي که براي تزريق داروها استفاده مي شوند دردناک هستند. به همين علت، اغلب آنها نمي توانند درک کنند که چگونه سوزنهايي که در طب سوزني استفاده مي شوند بي درد يا کم درد هستند. دو علت اصلي وجود دارد که سوزنهايي که در آمپول ها يا سرنگهاي تزريق دارو استفاده مي شوند نسبت به سوزنهاي طب سوزني دردناک هستند. علت اول آن است که از آنجايي که سوزنهاي سرنگها بخاطر آنکه دارو را بايد به داخل بدن وارد کنند بايد داراي مجرايي در داخلشان باشند در نتيجه هنگام ورود به بدن، قسمت کوچکي از بافت بدن را پاره نموده و باعث بروز درد مي شوند. علت ديگر آن است که دارويي که از طريق اين سرنگها به داخل بافت بدن تزريق ميشود، در داخل بافت باعث فشار وارد آوردن به سلول هاي بافت و انتهاهاي عصبي شده و در نتيجه باعث بروز درد شديدي مي شود. اما برخلاف سوزن هاي سرنگها، سوزنهايي که در طب سوزني استفاده مي شود بسيار نازک و ظريف هستند. در داخل اين سوزنها مجرايي وجود ندارد و چيزي هم از طريق آنها به بدن تزريق نمي شود. بنابراين احساسي که در وارد شدن اين سوزنها به فرد دست مي دهد با آن چيزي که در تزريق سرنگها در فرد ايجاد ميشود فرق مي کند.طول سوزن هاي طب سوزني از يک سانتيمتر تا ده سانتيمتر متفاوت مي باشد و هر کدام از اين سوزنها داراي دسته اي در انتهاي آن مي باشند. در نگاه اول ممکن است اين سوزنها از نظر بيمار، ترسناک باشند. با اينحال تنها قسمتي از طول اين سوزن ها وارد بدن مي شود و به ندرت اتفاق مي افتد که لازم باشد تمام طول سوزن وارد بدن شود. در مناطقي از بدن که عضله کمي بر روي استخوان قرار دارد (مثل پيشاني و دست) فقط نوک اين سوزنها وارد بدن مي شود. فرو کردن عمقي اين سوزنها فقط در مناطقي از بدن که داراي عضله زياد مي باشد (مثل کفل ها و ران ها) انجام ميشود.طول مدت زماني که سوزن در بدن بيمار باقي مي ماند بستگي به پزشک و نحوه درماني دارد که براي بيمار انجام مي گردد (معمولا حدود 20 دقيقه). گاهي اوقات فقط يک يا دو ثانيه لازم است که سوزن در بدن بيمار باقي بماند. ممکن است هدف اين باشد که فقط سوراخي در پوست ايجاد شود و قطره اي خون بيرون بيايد تا از اين طريق بدن بتواند خود را از "چي" (qi) مهاجم خلاص کند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید