دشمن سرسختي براي نقرس هستم .
بوييدن گل من بيني را باز مي كند و سر درد را تخفيف مي دهد.
اگر از درد رماتيسم رنج مي بريد، فورا به سراغ من بيايد...
در كتابهاي داروسازي قديم و سنتي ايران ، به ما سورنجان لقب داده اند ما چند نوع پياز از چند گياه مختلف هستيم كه مهمترين انواع ما كه در ايران مي رويد گل حسرت و شنبليد است . به نوع فرنگي ما كلشيك مي گويند كه گويا در ايران نمي رويد.
شنبليد
مرا با شنبليله كه يك نوع سبزي خورشتي است اشتباه نكنيد. من همان شنبليدي هستم كه شعراي با ذوق ايراني در وصف آن داد سخن داده اند. به من سورنجان مصري - اصابع مصري - شقليل - فرج الارض - و قلب الارض هم گفته اند. در بلوچستان به من سورنجان كرماني مي گويند.
گل حسرت
در شيراز، مازندران و اطراف تهران به من گل حسرت مي گويند. اين نامگذاري يك افسانه ي شاعرانه دارد كه مي گويند چون گل من تلخ است ، پرندگان و پروانه ها به آن نزديك نمي شوند و من در بهار از حسرت ديدار اين موجودات زيبا بزودي پژمرده شده و از بين مي روم و در فصل پائيز دوباره به اميد ديدار و وصل پرندگان سبز شده ، و چون اين بار هم آنها به سراغ من نمي آيند، از غصه دق كرده مي ميرم . به من گل حضرتي - خمل و پياز سگ هم مي گويند.
كلشيك
به نوع فرنگي ما كه در ايران ديده نشده است ((كلشيك )) مي گويند، لذا به ماده ي عامله ما در علم پزشكي و داروسازي ((كلشيسين )) خطاب مي كنند.
پياز ما به اندازه شاه بلوط است و از نظر شكل ظاهري هم به آن شباهت دارد و اگر فشرده شود، از آن شيرابه اي تلخ بيرون مي آيد، ولي چون پياز خشك شود، اين شيرابه نيز غليظ و خشك مي شود. بوي آن بسيار قوي است ، ولي پس از خشك شدن بي بو مي شود. طعم تلخ آن نيز پس از خشك شدن ملايم مي گردد. در طب جديد به موجب قرار داد بين المللي بروكسل مصرف پياز ما به علت ناپايدار بودن مقدار ماده ي عامله كه كلشيسين نام دارد از كتب داروسازي حذف شده و چون هدف ((زبان خوراكيها)) احياي درمان سنتي ايران است ، و عقيده دارد كه معالجه ي اين امراض صعب العلاج با روش سنتي قاطع تر است در اين جا لازم مي دانيم كه مختصري راجع به اين امراض و روش معالجه آن ها صحبت نماييم تا بار ديگر همگان متوجه مزاياي درمان سنتي ايران بشوند.
رماتيسم
در مقالات گذشته روش درمان سنتي ايران را در معالجه بيماريهاي برص - غانقاريا و چندين بيماري صعب العلاج را بيان داشتيم ، اكنون با توجه به اين كه بيماري سياتيك - نقرس و روماتيسم در ايران فراوان است و كمتر خانواده اي يافت مي شود كه يكي از افراد آن به اين امراض مبتلا نباشد، لازم مي دانيم در اينجا مختصري به اين امراض اشاره كنيم .
در طب سنتي ايران رماتيسم را باد مفصل و ورم آنرا مفاصل مي گفتند. در طب جديد عده اي عامل آنرا يك نوع ويروس و يا يكي از ميكربهاي عفوني مي دانند. در طب جديد ثابت شده است كه ميكربها به هنگام رشد و نمو از خود زهرابه اي ترشح مي نمايند كه بيشتر متوجه بندها شده ، ورم مفاصل را ايجاد مي نمايند و در حقيقت رماتسيم عارضه ي وجود يك كانون چركي است كه در گذشته به باد تعبير مي شد. روش طب جديد حمله به كانون چركي و كشتن ميكربها با داروهاي ضد ميكرب و تجويز داروهاي كورتوني است . در اين طريقه معالجه اگر مرض مزمن نشده باشد، به تدريج برطرف مي شود. ولي عملا مشاهده مي كنيم كه اين راه معالجه در بسياري از بيماران نتيجه موثري ندارد. زيرا اكثر ميكربها در برابر داروهاي ميكرب كش مقاومت كرده و به آساني از بين نمي روند، ثانيا زهرابه ي ميكربها مدت مديدي در بدن باقي مانده و به آساني درد ورم آن از بين نمي رود. ثالثا داروهاي ميكرب كش بدن را ضعيف كرده و آنرا براي رشد ميكربهاي ديگري مستعد مي سازد.
در درمان سنتي ايران هدف كشتن ميكرب همراه با خنثي كرده زهرابه هاي ميكربي و تقويت بيمار است . روش آنها تصفيه ي خون و معده و جبران كمبود عوامل غذايي بود و در نتيجه هم ميكرب را مي كشتند و هم زهرابه ها را خنثي مي كردند و هم كمبود و گرسنگي هاي مخفي را كه باعث رشد ميكرب مي شد جبران مي نموديد و در نتيجه رماتيسم به سرعت در ظرف چند روز از بين مي رفت و ديگر راه برگشت نداشت . در درمان سنتي ايران رماتيسم را كه توام با نقرس بود با آب ترب و آب شلغم معالجه مي كردند و ده ها روش ديگر هم وجود داشت كه ما در اين جا تنها به درمان با سورنجان اكتفا مي نماييم و روش هاي ديگر را در خلال صفحات زبان خوراكيها گوشزد خواهيم نمود.
در درمان سنتي ايران درد مفاصل حاد - عرق النساء ((سياتيك )) صعب العلاج را با نسخه هايي كه همراه با سورنجان بود معالجه مي كردند. و نيز مي توان آن را به تنهايي متعاقب روغن بادام و شيره هاي خنك مثل تخم شبت - تخم گرمك و تخم خربوزه و امثال آنها بدهند، يا مسهلي از سناي مكي - پوست هليله زرد و نظاير آن ها تجويز نمايند تا شكم روزي سه چهار بار كار كرده ، زهرابه هاي ميكربي از بدن خارج شده ، و درد آن آرام و ورم مفاصل تحليل رود.
خواص ديگر سورنجان
در طب جديد كلشيسين كه ماده ي عامله سورنجان است ، بهترين داروي ضد نقرس شناخته شده و داروهاي اختصاصي كه براي معالجه اين مرض وجود دارد تماما از تركيبات گل - پياز و بذر ما مي باشد. در طب جديد و قديم هر دو ما را مضر معده مي دانند و به همين جهت است كه تركيبات ما را با احتياط مصرف مي كنند. تجويز فرآورده هاي ما از مقدار كم شروع شده و كم كم زياد مي شود تا درد و عوارض نقرس از بين برود و چون معمولا خاتمه درد با عوارض معدي هم زمان شروع مي شود، به مجرد تسكين درد استعمال ما را قطع مي نمايند.
در طب سنتي ايران براي معالجه سياتيك ما را همراه با صبر زرد تجويز مي كردند. مصرف ما با زنجبيل و فلفل شهوت را زياد مي كند. ضماد ما با زعفران و تخم مرغ براي تسكين درد استخوان و فرو بردن ورمها مفيد است . شياف سورنجان با پيه جهت افتاده دانه هاي بواسير نافع است . بوييدن گل ما بيني را باز مي كند و سردرد را آرام مي نمايد.
مقدار خوراك ما حداكثر 5/2 گرم است و بيش از اين مقدار سمي است . در داروسازي تنتور ما كه به تنتور كلشيك معروف است و از حل كردن و خيساندن دانه هاي ما در الكل به نسبت ده درصد بدست مي آيد، از اين تنتور روزي 30 تا 40 قطره مي دهند و بعد به پنجاه قطره در روز مي رسانند و پس از تسكين درد آنرا قطع مي كنند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید