بيخ گياهي است که غلاف تخم آن مانند غلاف بذرالنبج است و بعضي گويند بيخ سنبل رومي است ، اگر آنرا بکوبند و با شير تازه بياميزند و بر زير خصيه بمالند نعوظ عجب آرد. (برهان ).
بيخ گياهي است برگ آن مانند برگ نبات لادن خُردتر و شکوفه وي ارغواني رنگ بود و تخم وي مانند خسک دانه بود. در کوههاي روم و در مصر و در همدان نيز ميباشد و آن دو نوع بود غليظ و دقيق و از يک بيخ ريشه ها بسيار بودبشکل ناردين اما ريشه ناردين باريکتر ميباشد و رنگناردين زرد بود مانند ماميران اما اسارون آنچه در ميان باريکي و ستبري بود نيکوتر بود و طبيعت آن گرم و خشک است در درجه دويم و گويند اسارون بيخ سنبل روميست و اين خلاف است .
ناردين بيخ سنبل روميست و گفته شود. اما منفعت اسارون ، سودمند بود جهت دردهاي اندرون و ملطف و مسخن بود.
مقوي معده بود و نسيان و امراض دماغي را سود دهد و شربتي از وي سه مثقال بود با ماءالعسل نافع بود جهت استسقاء و حيض براند و سودمند بود جهت صلابت سپرز و مثانه را قوت دهد و سنگ گرده بريزاند. و در خواص او آورده اند که چون بکوبند و با شير تازه بسرشند و ضماد کنند ميان هر دو ورک ، باه را برانگيزاند و انعاظي تمام آورد و مجربست و گويند مضر است بشش و مجفف اعصاب بود و مصلح وي مويزج است و گويند مصلح آن مويز است که در روغن بادام جوشانيده باشند. بدل آن يک وزن و نيم وج و دانگي وزن آن حماما و جالينوس گويد بدل آن زنجبيل است . (اختيارات بديعي )
بلغت سرياني بيخ گياهي است پرگره و دراز و باريک و کج و از زردچوبه باريکتر وبا اندک عطرية و تندي و سفيد مايل به زردي و بعضي اغبر مايل به زردي و منبت او جنگلها و گياه او منبسط بر روي زمين و برگش شبيه به برگ نبل و لبلاب و از آن کوچکتر و مايل به استداره و گلش بنفش و در زير برگ شبيه به گل بنج و تخمش مثل تخم کاجيره که قرطم عبارت از اوست و قسمي از آنرا ساق بقدر ذرعي و مدور و برگش مثل برگ قنطوريون دقيق و اعلاء ساق پرشعبه بعضي بر بالاي بعضي و در اطراف شعبها مثل دانه گندم و در جوف آن چيزي زغبي و بيخش بسطبري خنصر و کم گره و خوشبو و خوش طعم و قسمي را برگ مثل قسم اول و اغبر و صلب و شاخهاي او پراکنده و باريک و گلش بزرگ و بنفش و ثمرش مثل ثمر کبر و در جوف او تخمي مثل تخم خطمي و بر اشجار مي پيچد و بيخش ساري در تحت ارض و پرگره و قوي الرايحه و تلخ و لذاع و اين قسم مخصوص است در رفع سموم و گزيدن مارها و قسمي را برگ از همه اقسام ريزه تر و شاخهاي او منبسط بر روي زمين و گلش بنفش و بيخش نرم و بي گره و زرد و تلخ و با عطرية و منبت او کوههاي ساده و اين قسم ضعيف ترين اقسام اربعه است و مجموع او در آخر دوم گرم و خشک و بهترين او قسم اول است که از فرنگ و افريقيه و شام خيزد و ملطف و محلل و مدر و مفتح و منقي معده و جگر و سپرز و گرده از اخلاط بارده و با ماءالعسل مسهل قوي بلغم و جهت حصاة و عسر بول و احتباس حيض و درد ورک و مفاصل و عرقالنساء و نقرس نافع، خصوصاً که دو ماه در آب انگور خيسانيده باشند و بايد به ازاء هر سه مثقال او آب انگور چهار رطل و نصف باشد و با شير شتر و گوسفند مبهي قوي مبرود و مرطوب است و جهت تسکين دردهاي باطني و استسقا و يرقان سددي و ورم رخو جگر و تنقيه آلات بول از رطوبات لزجة و امراض بارده دماغي و سدّه جگر و صلابت سپرز و اکتحال او جهت امراض طبقه قرنيه و دود آن جهت گريزاندن عقرب و ضماد او با شير تازه بر کنج ران و پشت زهار جهت نعوظ بسيار موثر و مضرّ ريه و مصلحش مويزج و قدر شربتش از يک مثقال تا سه مثقال و بدلش وج مثل وزن او يا زنجبيل است يا نصف او خولنجان و نصف او وج و حکماي هند را اعتقاد آنست که چون قبل از آبله نيم درهم او را با نبيذ برنج بنوشند آبله بسيار کم برآيد و مجرب ميدانند. (تحفه حکيم مومن ).
حشيشة ذات بزور کثيرة عقد الاصول معوجة يشبه الثيل ، طيبةالرائحة، لذّاعةاللسان و لها زهر بين الورق عند اصولها، لونها فرفيري شبيهة بزهرالبنج . (مفردات قانون ص 157 س 2). گياهي است با تخمهاي بسيار با ريشه پرگره و پيچ پيچ ، شبيه به ثيل ، خوشبوي زبان گز، رنگ گلش ارغواني ماننده گل بنگ، بهندي تگر. (مويد الفضلاء). ناردين برّي . حرف بابلي . حرف السطوح . تلسفي .
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید